چه کنیم صنعت برق در دوره جنگ آسیب نبیند؟
تجربه جنگ ها در اقصی نقاط دنیا نشان داده است که مراکز، صنایع و زیرساخت های مربوط به صنعت برق در برابر حملات دشمن اعم از حملات سخت افزاری و نرم افزاری آسیب پذیر هستند و کشورها برای حفاظت از این صنعت باید اقدامات مناسبی را انجام دهند.

خبرگزاری تسنیم، صنعت برق، بهعنوان زیرساخت حیاتی ملی، نقشی محوری در تابآوری ملی ایفا میکند.
در سیاستهای کلی نظام و برنامههای سازمان پدافند غیرعامل، تأمین برق پایدار در شرایط بحرانی، از اولویتهای درجهیک امنیتی شناخته شده است.
امروزه این صنعت نهتنها هدف حملات فیزیکی بلکه در معرض تهدیدات پیچیده سایبری و ترکیبی نیز قرار دارد.
در راستای اهمیت این صنعت اگر گفته شود چالشها و مشکلات حمله به زیرساختهای تولید برق بالاخص در زمان جنگ یک کشور را کاملا فلج میکند سخنی گزاف نیست چرا که همهی صنایع اعم از نظامی و غیرنظامی، اقتصادی، صنعتی، علمی، درمانی، حمل و نقل، کشاورزی، مخابرات و رادیویی، تلویزیونی، آب و...
به صنعت برق وابسته هستند.
بیان مساله و نمونه تاریخی
قطع برق در شرایط جنگی، فراتر از اختلال در خدماترسانی، به کاهش مشروعیت دولت در نگاه مردم و تضعیف انسجام داخلی منجر میشود.
تجربه نشان داده در زمان جنگ به موازات حمله به اهداف نظامی، حمله به زیرساختهای غیر نظامی نیز صورت میگیرد.
در این بین صنعت برق به عنوان صنعتی مهم، از این قاعده مستثنی نبوده و همیشه مورد هدف قرار گرفته که همین مسئله سبب بروز و زایش چالشهای اجتماعی، اقتصادی و نظامی و...
میگردید.
برای مثال اختلال در تعامل و ارتباط دولت با مردم، افراد جامعه با یکدیگر و...، خسارات زیاد اقتصادی به کشور درگیر جنگ، تنزل توان دفاعی و نظامی اعم از سختافزاری و نرمافزاری، چالشها و مشکلات روحی و روانی جامعه از قبیل یاس و ناامیدی و ...
تنها گوشهای از مشکلات و معضلات ناشی از تخریب صنعت برق یک کشور میباشد.
به نظر میرسد با آسیب دیدن جدی – اگر نگوییم از بین رفتن - صنعت تولید برق و شبکههای برق یک کشور نه تنها یک کشور دچار یک بحران عمیق ارتباطی همه جانبه متقابل بین دولت و آحاد مردم میگردد، بلکه عدم تامین نیازهای مردم توسط حکومت نیز مزید بر علت شده و از یک طرف زمینه نارضایتی و اعتراض داخلی را فراهم، و از طرف دیگر تسلط دشمن وشکست کشور درگیر جنگ را تسریع میکند.
تجربه ناکامی یوگسلاوی در حفظ شبکه برق در جنگ بالکان، از جمله مواردی بود که به فروپاشی سریع ساختارهای حکمرانی انجامید.
از سوی دیگر، ابتکار چرچیل در انتقال زیرساختها به زیرزمین در جنگ جهانی دوم ، نمونهای موفق از مداخله پیشدستانه امنیتی محسوب میشود.
این سوابق نشان میدهد امروز نیز ایران نیازمند الگوسازی بومی برای صیانت از شبکه برق در شرایط جنگی است.
بنابراین امروزه نقش مهم و راهبردی صنعت برق برای تضمین حیات یک کشور بر کسی پوشیده نیست.
مصون سازی، بهینه سازی و بومی سازی صنعت
با توجه به خطر حملات سایبری به زیرساختهای شبکههای کنترلی، تقویت تابآوری دیجیتال صنعت برق باید در اولویت قرار گیرد.
همچنین ایجاد ذخایر ملی از تجهیزات راهبردی نظیر ترانسها و تابلوهای برق، در کنار بومیسازی فناوری ساخت و نگهداری آنها، برای مدیریت شرایط تحریمی و اضطراری ضروری است.
به بنظر میرسد اندیشیدن تدابیر لازم در خصوص اقدامات شناسایی، رصد، پیشگیرانه و حفاظتی امری ضروری میباشد.
اقدامات حفاظتی که می تواند در سه سطح طراحی شود؛
1)اقدامات پیشگیرانه (امنسازی سامانهها)،
2)اقدامات واکنشی (تأمین جایگزین سریع)
3)اقدامات بازدارنده (افزایش هزینههای حمله برای دشمن)
پرپیداست در بستر تهدیدات جنگی اعم از تهدید نظامی مستقیم، غیر مستقیم، جنگهای هیبریدی و...
تأمین برق امن و پایدار یکی از خطوط تضمین حیات ملی هر کشور میباشد که کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در روزهای اخیر که به طور مستقیم مورد حمله رژیم صهیونیستی و امریکا واقع شدیم، اهمیت و برنامهریزی برای حفاظت امن از صنعت برق مان دوچندان است.
بنابراین صیانت از صنعت برق کشورمان به طور جد ضروری میباشد چرا که تجربهی جنگهای گذشته و حال نشان داده که این مراکز در برابر حمله فیزیکی (موشکی، تروریسم، خرابکاری) بسیار آسیبپذیر هستند.
مهمتر اینکه در شرایط جنگ، تأمین قطعات حساس تجهیزات برق از بازار جهانی برای کشوری که درگیر تحریمهای همهجانبه هم هست، تقریباً غیرممکن میشود.
لذا گذشته از حفاظت صنعت فعلی و داشتههای فنی و تکنولوژیکی خودمان در حوزهی برق میبایست از امروز، مراکز ساخت، تعمیر و نگهداری قطعات حساس، ترانسفورماتورها و تجهیزات کلیدی را در داخل کشور شکل دهیم و ذخیره ابزار و تجهیزات صنعتی برق (مانند ترانس، کابل، فیوز، تابلوهای کنترلی و...) برای تعویض، تعمیر و...
در شرایط اضطراری راهاندازی نماییم.
صنعت برق؛ همه شمول، چندسطحی، تمایز و تفکیک درست
وابستگی یک کشور به برق در همه سطوح مشهود است و فقط مختص کشور ما نیست، لذا در سیاستگذاری بحران، تمایز میان زیرساختهای حیاتی (مانند بیمارستانها، پمپهای آب، شبکههای کنترل هوایی)، راهبردی (مانند شبکه بانکی، حملونقل سوخت)، و پشتیبان (مانند سردخانهها یا مخابرات ثانویه) ضروری است.
این تفکیک به تخصیص بهینه منابع در زمان بازیابی پس از حمله کمک میکند.
بر این اساس، فعالیتهایی که به طرزی مستقیم وابسته به این صنعت فراگیر می باشند، به شکل قابل تامل این نکته را روشنگری می کند؛ از قبیل؛
فعالیت واحدهای تولیدی، کارخانهای و صنعتی برای تامین نیازهای کشور
فعالیت روزانه حمل و نقل شهری اعم از مترو و...
فعالیتهای بیمارستانی و درمانی
فعالیتهای مخابراتی، رادیویی، تلویزیونی و...
اعم از نظامی و غیر نظامی
فعالیت شبکههای آب و فاضلاب شهری و روستایی
فعالیت بنادر، گمرک، پایانههای مرزی و...
فعالیت مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی
فعالیت صنایع نظامی و دفاعی
فعالیت شبکههای آبرسانی کشاورزی
فعالیت سیستمهای مالی، پولی و بانکی کشور
فعالیت شبکههای انتقال سوخت و تولیدات پالایشگاهی
فعالیت صنایع معدنی و استخراجی
فعالیتهای مربوط به راکتورهای هستهای
فعالیت انواع سردخانهها
و.......
سخن پایانی
تجربه جنگها در اقصی نقاط دنیا نشان داده است که مراکز، صنایع و زیرساختهای مربوط به صنعت برق در برابر حملات دشمن اعم از حملات سختافزاری و نرمافزاری آسیبپذیر هستند وکشورهای درگیر، این مراکز و صنعت برق را هدف قرار میدهند.
امروزه همهی کشورها به خوبی از اهمیت صنعت برق به عنوان قلب تپنده یک کشور آگاه هستند.
تجربه جنگهای مختلف نشان داده که قطع گسترده برق اگر نگوییم اولین هدف، جزو اهداف اصلی کشورهای درگیر جنگ برای ضربهزدن و فروپاشی فیزیکی روانی به هم میباشند.
تهاجم اخیر و حملات همهجانبه و ترکیبی رژیم صهیونیستی و امریکا در همهی حوزهها به ج.ا.ایران نیز از قاعده مذکور مستثنی نبوده و توجه به امنیت و صیانت از صنعت برق کشورمان را دوچندان میکند و به جد باید چاره اندیشی کرد.
توصیه سیاستی
تشکیل «ستاد ملی برق اضطراری» یا «قرارگاه صیانت از زیرساختهای انرژی» پیشنهاد می گردد.
در این راستا،
به نظر می رسد «قرارگاه راهبردی صیانت از زیرساختهای برق» با مشارکت دستگاههای دفاعی، انرژی، امنیتی و پدافند غیرعامل ایجاد گردد.
قرارگاهی که می بایست راهبردهای عملیاتی زیر را دنبال کند؛
ساختار جزیرهای برق در استانها؛
ایجاد ذخایر راهبردی تجهیزات؛
آموزش و رزمایش عمومی با همکاری رسانه ملی؛
سامانه ملی تشخیص و پاسخ به حملات سایبری برق؛
نکات بسزا؛
اگر دیروز در کشور نگران ناترازی و کمبود انرژی بالاخص برق بودیم، امروز مخاطرات جنگی و خرابکاری شبکه، قلب تپنده اقتصاد و امنیت کشور را نشانه رفته است.
«لذا اتخاذ راهبردهای دقیق، چندسطحی و بومیشده در حفاظت و مدیریت پایدار برق ، در عبور از این چالش ضروری میباشد.»
نیروگاههای برق به دلیل وسعت ساختمان، حجم تجهیزات و همچنین شبکههای انتقال و توزیع برق و از همه مهمتر به دلیل در دسترس بودن، یکی از مهم ترین اهداف کشورهای مهاجم، نیروهای نیابتی و تروریستها داخلی و خارجی میباشد.
خاموشی برق دیگر صرفاً یک اختلال خدمات شهری نیست؛ در عصر جنگهای نوین و تهاجم سایبری، قطع برق میتواند معادل توقف زندگی مدرن و فروپاشی فوری زنجیره تولید، توزیع و حتی امنیت ملی تلقی شود.
ایران، به واسطه موقعیت ژئوپلیتیکی، استمرار تحریمها و تهدیدات فزاینده منطقهای و در ادامه جنگ تحمیلی اخیر، در بطن یکی از حساسترین ادوار امنیتی چندگانه از جمله امنیت انرژی قرار گرفته است.
در چنین شرایطی، «مدیریت برق کشور دیگر یک موضوع صرفاً فنی نیست، بلکه به موضوعی استراتژیک، حاکمیتی و بعضاً حیاتبخش بدل میشود.»
به نظر میرسد رویکرد و ساختار صنعت برق همانند سایر صنایع نیازمند تغییر شیفت از ساختار یکپارچه به سمت «ساختاری جزیرهای» می باشد .
«بیان سادهتر هر استان یا هر منطقه(شامل چند استان) باید تا حد ممکن بتواند منابع تولید، ذخیرهسازی و توزیع برق خود را داشته باشد تا در صورت انفجار یا آسیب «مرکز ملی»، بتواند حوزه و منطقهی خود را مدیریت کند.
تجارب کشورهایی نظیر آلمان و ژاپن نمونههایی موفق از این راهبرد میباشند.»
لزوم تجهیز نیروگاهها و اپراتورهای صنعت برق به سیستمهای تشخیص حمله سایبری، شناسایی حوادث غیرطبیعی و...
برای جلوگیری از خرابکاری دشمن.
لزوم ایجاد و گسترش برنامهها و تبلیغات تلویزیونی و فضای مجازی برای آموزش مردم برای مواجهه با چالشهای پیشرو هنگام وقوع بحران و حفظ آرامش و ثبات در جامعه.
حنانه درشتی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی / رسول سوری؛ پژوهشگر مطالعات منطقهای
انتهای پیام/