در صورت سقوط اوکراین چه اتفاقی خواهد افتاد؟
تحلیلگر گاردین در مقالهای بیان کرد که شکست اوکراین به منزله یک شکست استراتژیک برای کل بلوک غرب خواهد بود و جنگهای بیشتری به همراه خواهد داشت.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا نجفی - سایمون تیسدال، تحلیلگر روزنامه گاردین در مقالهای پیرامون وضعیت کنونی جنگ اوکراین و آینده آن نوشت: اوکراین به مدت ۴۰ ماه با روسیه جنگیده است.
از فوریه ۲۰۲۲ (اسفند ماه ۱۴۰۰) زمانی که جنگ آغاز شد، دهها هزار نفر کشته یا زخمی شدهاند، صنایع، مغازهها و نیروگاههای اوکراین در آتش میسوزند، زمینهای کشاورزی آن ویران میشود و با وجود درخواستهای مکرر، جهان نتوانسته جلوی این جنگ را بگیرد.
اکنون با تشدید حملات پهپادی از یک سو و خستگی سربازان خط مقدم اوکراین در سوی دیگر، سوالی که دیگر فرضی نیست، به شکل واقعیتر و فوریتر مطرح میشود: اگر اوکراین سقوط کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پاسخ این است: فروپاشی اوکراین، در صورت وقوع، به یک شکست استراتژیک جدی برای غرب تبدیل میشود که معادل یا فراتر از فجایع افغانستان و عراق خواهد بود.
پیامدهای منفی آن برای اروپا، انگلیس، ائتلاف ناتو و قوانین بینالمللی واقعاً دلهرهآور است.
همین امر باید ذهنها را متمرکز کند.
از سال ۲۰۲۳ میلادی و زمانی که ضدحمله اوکراین متوقف شد، آشکار بود که کییف پیروز جنگ نخواهد شد.
در بیشتر سال ۲۰۲۳، نیروهای روسی صرف نظر از هزینه، به طور اجتنابناپذیری در دونتسک و دیگر مناطق شرقی پیشروی کردند.
آنها هنوز هم به پیشروی خود ادامه میدهند.
در حالی که اخیرا هیچ پیشرفت بزرگی برای روسیه حاصل نشده، برای متحدان اوکراین که در تنگنا قرار گرفته و کمبود تجهیزات دارند، جنگ به یک مبارزه حیاتی روزانه تبدیل شده است.
موقعیت شکننده اوکراین: از کمبود تسلیحات تا متحدانی که به آنان امیدی نیست
اینکه اوکراین تا چه مدت دیگر میتواند در میدان نبرد، در آسمان و از نظر دیپلماتیک و سیاسی خط مقدم را حفظ کند، در هالهای از ابهام جدی قرار دارد.
اوکراین با کمبود نیروی انسانی، مهمات و موشک مواجه است.
هنوز هم میتواند به شدت حمله متقابل انجام دهد.
اشغال منطقه کورسک روسیه توسط این کشور و انهدام بمبافکنهای استراتژیک مستقر در اعماق خاک روسیه در ماه گذشته، قابل توجه بود.
اما چنین موفقیتهای موقتی، تاثیری در نتیجه نهایی جنگ ندارد.
همچنین، اوکراین به طور فزاینده با کمبود متحدان قابل اعتماد مواجه است، هرچند شاید همیشه اینطور بوده باشد.
پوتین «ائتلاف کشورهای متحد» خود را تشکیل داده که شامل چین، ایران، کره شمالی و دیگران است.
اما معادل غربی آن به رهبری انگلیس و فرانسه، در بلاتکلیفی است.
در همین حال، به دلیل سرسختی پوتین و بیکفایتی دونالد ترامپ هیچ چشماندازی برای آتشبس وجود ندارد.
هفته گذشته، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و کییر استارمر، نخست وزیر انگلیس در سخنرانی خود در لندن، وعدههای آشنای حمایت بیدریغ از اوکراین را تکرار کردند.
دادن این وعدهها آسان است، اما کمک نظامی مؤثر دشوارتر است.
مانند سایر کشورهای اروپایی، انگلیس و فرانسه فاقد سلاحها و تجهیزات پیشرفته به مقدار مورد نیاز هستند و فقط ایالات متحده میتواند این تجهیزات را تأمین کند.
فردریش مرتس، صدراعظم آلمان در تلاش برای پر کردن این خلأ پیشنهاد خرید باتریهای پاتریوت ایالات متحده و هدیه دادن آنها به کییف را مطرح کرده است.
با این حال، مانند دیگر کشورهای اتحادیه اروپا اولویت مرتس دفاع از کشور خود خواهد بود.
او همزمان هزینههای دفاعی آلمان را سه برابر کرده و انگلیس نیز تقریباً همین کار را میکند.
مواضع ناپایدار ترامپ آخرین چیزی است که زلنسکی به آن احتیاج دارد
ترامپ همچنان بزرگترین دردسر دیپلماتیک برای کییف است.
طرح آتشبس ۳۰ روزه نامتوازن او توسط مسکو رد شد و قراردادهای تجاری پیشنهادی او نیز همینطور.
پس از ماهها چاپلوسی برای پوتین، ترامپ اکنون به این نتیجه رسیده که نمیتواند به رئیس جمهور روسیه اعتماد کند.
ترامپ اکنون میگوید که عرضه محدود سلاحهای دفاعی به کییف را از سر خواهد گرفت و ممکن است از اعمال تحریمهای بیشتر علیه روسیه حمایت کند.
اما این یک تصمیم سیاسی نیست بلکه غرور او آسیب دیده و احساساتش جریحهدار شده است.
ترامپ مانند همه قلدرها، طرف قویتر را ترجیح میدهد.
جای تعجب نیست که پوتین به این نتیجه رسیده که میتواند اوکراین را تضعیف کند، از غرب جلو بزند و در جنگ پیروز شود.
با این حال، همه چیز از دست نرفته است.
ناتو میتواند با هدف قرار دادن موشکها و پهپادهایی که وارد آسمان اوکراین میشود، موضع سختگیرانهتری اتخاذ کند، زیرا روسیه مرتباً حاکمیت همسایگان ناتو را نقض میکند.
اگر ناتو جرأت داشت، میتوانست پاسخ روسیه را بدهد.
اگر ناتو نتواند این کار را انجام دهد، تحریمهای جدید ایالات متحده و اتحادیه اروپا که صادرات نفت روسیه را هدف قرار میدهد، باید بدون تأخیر اعمال شود.
میلیاردها دلار کرملین که در اختیار بانکهای غربی است، باید برای پرداخت هزینه تسلیحات و بازسازی اوکراین مصادره شود.
باید از کشورهایی مثل هند که از جنگ سود میبرند دعوت شود تا یک طرف را انتخاب کنند.
اکنون دو نتیجه محتملتر به نظر میرسد: جنگی که به بنبست رسیده و تا ابد طول میکشد یا فروپاشی اوکراین.
شکست اوکراین و انعقاد توافق بر اساس شرایط پوتین، شکستی برای کل غرب خواهد بود.
یک شکست استراتژیک که نویدبخش دورانی از درگیریهای دائمی و رو به گسترش در سراسر اروپا است.
هرچند برای روسها نیز، هیچ یک از این دو نتیجه پیروزی پایدار را رقم نخواهد زد.
تلاشهای بیشتری لازم است تا سیاستمداران و مردم روسیه متقاعد شوند که این جنگ پر هزینه میتواند از طریق مذاکره پایان یابد.
منبع: گاردین