خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 23 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

درخواست طلاق از مردی که نمی‌تواند نه بگوید

اعتماد | همه | یکشنبه، 22 تیر 1404 - 17:40
چند روز بعد از اینکه مینا و سهیل به عقد هم درآمدند درگیری آنها شروع شد. حالا هر دو تصمیم به جدایی گرفته‌اند. مینا برای اعتمادآنلاین از دلایل این اختلاف می‌گوید.
سهيل،عقد،خانه،زندگي،روز،مينا،طلاق

چند روز بعد از اینکه مینا و سهیل به عقد هم درآمدند، درگیری آنها شروع شد.
حالا هر دو تصمیم به جدایی گرفته‌اند.
مینا برای اعتمادآنلاین از دلایل این اختلاف می‌گوید.
کد خبر: 723807 | ۱۴۰۴/۰۴/۲۲ ۱۷:۳۰:۲۹
چند روز بعد از اینکه مینا و سهیل به عقد هم درآمدند، درگیری آنها شروع شد.
حالا هر دو تصمیم به جدایی گرفته‌اند.
مینا برای اعتمادآنلاین از دلایل این اختلاف می‌گوید.
*چطور شد که تصمیم به طلاق گرفتید؟
ما دقیقاً در دوازدهمین روز از زندگی مشترک‌مان بودیم که اختلاف‌مان شروع شد.
از آن روز به بعد همیشه با هم دعوا داریم.
*اختلاف بر سر چه چیزی بود؟
مسائل مختلفی بود.
مثلاً اینکه خواهرزاده سهیل یک شب را در خانه ما ماند.
من سر این مساله ناراحت بودم، چون تازه ۱۲ روز بود عقد کرده بودیم و من می‌خواستم با شوهرم تنها باشم و معنی زندگی مستقل را بفهمم.
بعد از آن خواهرش آمد و چند روزی در تهران در خانه ما ماند.
*این رفت‌وآمدها بالاخره تمام می‌شود و شما می‌مانید.
مشکلات دیگر شروع شد.
خانواده سهیل مرتب از او پول می‌خواستند.
او هم نه نمی‌گفت.
ما همیشه در تنگنا بودیم.
البته بعد از مدتی من از سهیل جدا شدم و جدا زندگی می‌کردم.
*سهیل هیچ‌وقت از تو نخواست که برگردی؟
نه.
او هم اینطوری راضی‌تر بود.
مشکل سهیل این است که نمی‌تواند به کسی نه بگوید.
فشار همه کارهایش را روی من می‌آورد.
*دقیقاً چه مدت از عقد شما گذشته است؟
حالا نزدیک یک سال است که عقد کرده‌ایم.
*چه کسی پیشنهاد طلاق را داد؟
من پیشنهاد دادم.
سهیل هم قبول کرد.
*گفتی از شوهرت جدا زنگی می‌کنی.
الان کجا هستی؟
در خانه پدر و مادرم هستم.
سهیل در تهران تنها زندگی می‌کرد.
بعد از عقد مدتی در خانه او بودم.
وقتی دیدم خانواده‌اش دست‌بردار نیستند، به خانه پدرم رفتم.
سهیل هم نگفت برگرد.
*چطور آشنا شدید؟
ما همکار بودیم.
سهیل مرد بسیار مهربانی است و به خاطر همین مهربانی‌اش با او ازدواج کردم اما حالا دیگر نمی‌توانم ادامه دهم.
*بعد از طلاق چه می‌کنی؟
محل کارم را عوض کردم.
سه ماه پیش کار جدید پیدا کردم.
خودم هم در خانه پدر و مادرم زندگی می‌کنم.
طلاق برایم تلخ است اما می‌دانم اگر بیشتر ادامه دهم وضعیت بدتر می‌شود.