امیررضا معصومی سر دو راهی/ کشتی برای خارجی ها یا سرباز وطن بودن؟
تصمیم احتمالی کشتی گیر سنگین وزن ایران برای مبارزه زیر پرچمی دیگر تبدیل به یک جنجال بزرگ شده است.

کد خبر: 723556 | ۱۴۰۴/۰۴/۲۱ ۱۱:۵۵:۳۱
روزنامه اعتماد نوشت: در دنیای پرهیاهوی کشتی ایران که همواره مهد پرورش ستارگان بیبدیل بوده است، خبری شوکهکننده اذهان عمومی و جامعه ورزشی را به خود مشغول کرده است؛ امیررضا معصومی، کشتیگیر جوان و آیندهدار سنگینوزن کشورمان سودای کشتی گرفتن برای کشوری دیگر غیر از ایران را در سر میپروراند.
این تصمیم، واکنش سخت علیرضا دبیر، رییس فدراسیون کشتی را در پی داشته است که به صراحت اعلام کرده «او حق ندارد برای کشور دیگری کشتی بگیرد.» این اتفاق، بار دیگر بحث پیچیده وفاداری، جاهطلبی و آینده ورزشی قهرمانان ملی را بر سر زبانها انداخته است.
ریشه این تصمیم امیررضا معصومی را باید در رقابت نفسگیر و طاقتفرسا در وزن فوق سنگین تیم ملی ایران جستوجو کرد.
جایی که غول کشتی جهان، امیرحسین زارع با اقتدار تمام بر سکوی اول ایستاده و به نظر میرسد تا سالها جایگاهش متزلزل نخواهد شد.
معصومی که خودش هم از استعدادهای درخشان و قهرمان امیدهای جهان است در سایه این سد مستحکم، فرصت عرضاندام در میادین بزرگ بینالمللی را به دست نیاورده است.
این وضعیت، حس سرخوردگی و ناامیدی را در هر ورزشکاری میتواند به وجود آورد، چراکه عمر قهرمانی کوتاه است و هر ورزشکار جاهطلبی سودای کسب مدالهای جهانی و المپیک را در سر دارد.
ازسوی دیگر، موضع فدراسیون کشتی و شخص علیرضا دبیر هم کاملا قابل درک است.
فدراسیون، سالها روی این استعداد سرمایهگذاری کرده و او را تا این سطح از آمادگی رسانده است.
از دیدگاه ملی، حفظ سرمایههای ورزشی و جلوگیری از مهاجرت نخبگان، یک اصل اساسی است.
دبیر که خود از قهرمانان بزرگ و باتعصب کشتی ایران بوده، از منظر «سرباز وطن» به این قضیه مینگرد.
او معتقد است وقتی ورزشکاری با حمایت کشورش به اوج میرسد، باید وفادار بماند و برای پرچم خود بجنگد.
اما اینجاست که تناقضی آشکار سر بر میآورد.
از یکسو، حق طبیعی هر انسان و به تبع آن هر ورزشکاری است که برای آینده و سرنوشت خود تصمیم بگیرد و به دنبال بهترین فرصتها باشد اما ازسوی دیگر، وقتی در اوج افتخار و پیروزی خود را «سرباز وطن» میخوانیم و از عشق به پرچم مقدس ایران سخن میگوییم، آیا این بدان معنا نیست که در برابر سختیها و موانع هم باید پایداری کنیم و با تلاش مضاعف و پشتکار، به هدف خود در لباس تیم ملی ایران برسیم؟
آیا تسلیم شدن در برابر یک رقابت داخلی و انتخاب راه آسانتر با شعارهای پرشور و میهنپرستانه همخوانی دارد؟
قهرمانی واقعی نه فقط در پیروزی بر حریفان، بلکه در غلبه بر چالشهای درونی و بیرونی و ماندن پای آرمانهاست.
در این میان، نقش فردین معصومی، پدر امیررضا، که خود از نامداران و عنوانداران کشتی سنگینوزن ایران در سالهای نه چندان دور بوده است، بسیار حیاتی است.
فردین معصومی، طعم رقابتهای سنگین و انتظار برای رسیدن به دوبنده تیم ملی را چشیده است.
او میتواند با درایت و تجربه خود پسرش را راهنمایی کند تا تصمیمی عاقلانه و از سر پختگی بگیرد.
تصمیمی که نه تنها آینده ورزشی امیررضا را تضمین کند، بلکه با روحیه ملیگرایی و تعصب به پرچم ایران نیز همخوانی داشته باشد.
شاید با کمی صبر، تلاش بیشتر و برنامهریزی درست، امیررضا معصومی بتواند جایگاه خود را در تیم ملی ایران پیدا کند و مدالهای جهانی و المپیک را با افتخار برای کشورش به ارمغان آورد.