در نقد مناظره «کواکبیان-خضریان»/ چرا صداوسیما وارد این مسیر غلط میشود؟ - تسنیم
شب گذشته صدا و سیما در شرایطی که کشور به تازگی وارد فضای توقف جنگ تحمیلی شده و ملاحظات امنیتی و نظامی همچنان مورد توجه قرار دارند مناظره ای را به سبک برنامه هایی که در شرایط انتخاباتی برگزار می شود بین مصطفی کواکبیان و علی خضریان تدارک دید.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، هر چند عنوان برنامه مناظره نیست ولی با مختصر احاطه و اشراف به شرایط سیاسی کشور و حرف و حدیث هایی که در بین برخی جناح های سیاسی مطرح است یک رسانه آنهم در سطح رسانه ملی باید متوجه باشد اگر در این شرایط افرادی را از جناحین مباحث مذکور در مقابل هم بنشاند عملا همان صحنه مناظره را رقم زده و هر چه در تقابل دو طرف رد و بدل شود برایند آن نه تنها برای نظام سودمند نخواهد بود بلکه ممکن است آسیب های جدی به افکار عمومی وارد کند .
در این مناظره علی خضریان نماینده مردم تهران ابتدا در پاسخ به نقد کواکبیان در مجلس سعی در دفاع از محتوا نامه ای داشت که گروهی از نمایندگان تهران در اعتراض به محتوای مصاحبه اخیر رئیس جمهور با یک پادکستر آمریکایی به صورت علنی منتشر کرده بودند و در سوی مقابل نیز مصطفی کواکبیان گزارههای غلط و افتراآمیز نسبت به مسئولین نظام و تشویش اذهان عمومی را در دستور کار قرار داد.
در شرایطی که کشور نیاز به انسجام دارد و مهم ترین عامل شکست رژیم صهیونیستی در اهدافش از جنگ تحمیلی نیز همبستگی ملی و یکپارچگی در حمایت از موضع مقاومت ایران بوده است واضح است که حفظ این انسجام مهم ترین رسالت تمام مسئولین و نخبگان جامعه است و این موضوع نیز نیاز به سیاستهای درست در حوزه حکمرانی و فضای رسانهای دارد.
صدا و سیما به عنوان رسانهملی و گسترده ترین رسانه کشور در این فضا مسئولیت مهمی برعهده دارد اما علیرغم تلاشهای قابل ستایش بدنه و اکثریت مدیران صداوسیما بویژه در طول جنگ تحمیلی، بعضی از اتفاقاتی که در فضای پساجنگ در رسانه ملی رخ داده نشان میدهد این مسئولیت به خوبی درک نشده است صدا و سیما علی رغم اینکه برای اطلاع رسانی اخبار جنگ تحمیلی تلاش زیادی کرده اما نشان داده است در برخی بزنگاهها نیازمند اتخاذ سیاستهایی دقیقتر و فکرشدهتراست.
اینکه قائم مقام صداوسیما در نخستین روزهای پس از توقف جنگ، روی آنتن با الفاظی نادرست خط کشیهای غیر ضرور بین نگرش ملی و دینی ترسیم کند و بخشی از بدنه رسانهای کشور نیز فضای جنگ را به مثابه فضای انتخاباتی درک کرده و به جای انسجام بخشی تفاوت دیدگاهها در مسائل درجه چندم را ضریب دهد نشان دهنده عدم درک از مختصات کشور است.
حتی اگر طرح برخی موضوعات جنجال برانگیز ضروری نیز باشد چگونگی طرح آن نیازمند فکر دقیق و لحاظ کردن شرایط زمانی ویژه امروز است که این ضرورت در مورد موضوعات طرح شده در برنامه پنجشنبه شب و برخی دیگر از برنامههای مشابه به هیچ عنوان احساس نمیشود.
اصل برگزاری مناظره در این شرایط عملا به معنی ضریب دادن به تضادهاست که در وضعیتی که در این زمان نیاز به همبستگی حداکثری داریم شنیدن تضادها در فضای رسانهای کارکردی ندارد و محل طرح تضادها محافل تخصصی موضوع بحث و در اتاقهای تصمیم گیری است.
در مسئله نامه نگاری رسانهای با رئیس جمهور نیز همین موضوع صدق میکند.
کسانی که در این مورد دغدغه دارند میتوانستند به دور از این نحو هیاهوهای رسانهای نظرشان را به رئیس جمهور برسانند.
کمااینکه بسیاری دیگر از دلسوزان نظام نیز به بخشهایی از این مصاحبه انتقاد دارند، اما راه مواجهه را نگارش نامه و دستهبندی نمیدانندد.
نگاهی به نامه هایی از نمایندگان تهران که علیرغم نقد به این سخنان، نامه را امضا نکردهاند، نشانهای از این درک بهتر از شرایط است.
این نکتهی متن به معنای تسهیل ایده «استحاله» برخی گروههای خاص و بعضی افراد بعضاً مشکوک نیست، بلکه به معنای تکمیل نکردن پازل تضعیف انسجام است.
تجربه برنامه پنجشنبه و چندین مناظره مشابه دیگر که در این چند هفته برگزار شده اثبات کرد که موضوع را ساده گرفتن و تریبون را بدون هیچ پروتکلی روشن کردن مضراتی در پی خواهد داشت.
ایده «تریبون فعال» اگر جاهای دیگر و در موضوعات دیگر جواب بدهد، اینجا برعکس عمل میکند.
جلوگیری از این آسیبها نیاز به تزریق فکر و ایدههایی به صداوسیما دارد که ملاحظات سیاسی و امنیتی را به تصمیم گیران گوشزد کند.
این مورد زمانی تامین میشود که صدا و سیما به جای حرکت بر مبنای روش فکری یک گروه کوچک هیجان زده سیاسی از موضع منافع جمهوری اسلامی ایران به موضوعات ورود کند چراکه اگر حرکت بر مدار هیجانات سیاسی و غریزی باشد به طور طبیعی وارد منازعات غیر ضرور میشود که در آن هیچ خیر عمومی برای کشور وجود ندارد.
انتهای پیام/