سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

علت نزاع مرگبار در قرار عاشقانه دختر و پسر جوان چه بود؟

اعتماد | همه | جمعه، 20 تیر 1404 - 20:40
پسری که در یک قرار عاشقانه مرتکب قتل شده، ادعا کرد در دفاع از دختر مورد علاقه‌اش آدم کشته است.
مبينا،مقتول،سعيد،چاقو،دختر،اتهام،بازداشت،بيمارستان،ديد،قتل

کد خبر: 723401 | ۱۴۰۴/۰۴/۲۰ ۲۰:۳۰:۳۶
پسری که در یک قرار عاشقانه مرتکب قتل شده، ادعا کرد در دفاع از دختر مورد علاقه‌اش آدم کشته است.
به گزارش اعتمادآنلاین، دو سال قبل از بیمارستانی با پلیس ورامین تماس گرفتند و خبر دادند جوان مجروحی در بیمارستان بستری شده است و دو نفر هم به صورت نامحسوس او را تعقیب می‌کردند که حراست بیمارستان متوجه شده است.
زمانی که تحقیقات در این خصوص آغاز شد، ماموران ابتدا دو مظنون را که دختر و پسری جوان بودند، بازداشت کردند.
ساعاتی بعد مرد زخمی جانش را از دست داد.
دختر و پسر جوان به نام‌های سعید و مبینا در بازجویی‌ها اعتراف کردند با مقتول که مهران نام داشت، درگیر شدند و مهران قصد داشت آنها را بزند، به همین خاطر سعید او را زد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست قصاص قاتل را مطرح کردند.
زمانی که سعید پای میز محاکمه رفت، اتهام را قبول کرد اما گفت در دفاع از مبینا و خودش دست به قتل زد.
او گفت: «من و مبینا روی یک صندلی در پارکی نشسته بودیم.
وقتی مقتول دید که ما دختر و پسر هستیم، نزدیک شد و از من پرسید شما چه نسبتی دارید.
گفتم به تو ربطی ندارد.
وقتی مقتول دید ما حاضر نیستم به او جواب پس بدهم، چاقویی زیر گلوی من گذاشت و از ما خواست گوشی‌هایمان را بدهیم.
او من و مبینا را تهدید به قتل کرد و با چاقو حمله کرد.
من هم برای اینکه جلوی او را بگیرم ضربه‌ای به او زدم و بعد هم او را به بیمارستان رساندند.
مقتول دوستی داشت که او هم دید چه اتفاقی افتاد.
البته در زمانی که ما بازداشت شدیم، او هم به اتهام شروع به سرقت بازداشت شد.»
سعید در پاسخ به این سوال که اصلاً چرا چاقو همراه داشت، گفت: «من همیشه یک چاقو داشتم اما از آن استفاده نمی‌کردم.
می‌ترسیدم و به خاطر ترسم چاقو حمل می‌کردم.»
در ادامه مبینا در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: «من اتهام را قبول ندارم.
سعید راست می‌گوید.
مقتول به ما حمله کرد من خیلی ترسیده بودم.
او قصد سرقت و آزار ما را داشت.»
در پایان، هیات قضات برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.