اوراق تبعی از نوع بیمه سهام راهی برای جلوگیری از خروج سرمایه، اما به شرط نرخ مناسب
کارشناس بازار سرمایه گفت: اوراق اختیار فروش تبعی یا بیمه سهام، ابزاری است که در شرایط بحرانی بازار میتواند نقش موثری ایفا کند.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ کیمیا قلیپور - زهرا عرب، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان گفت: اوراق اختیار فروش تبعی یا بیمه سهام، ابزاری است که در شرایط بحرانی بازار میتواند نقش موثری ایفا کند.
در زمانی که بازار بیاعتماد میشود و ترس در میان سهامداران گسترش مییابد، وجود اوراق تبعی با نرخ جذاب میتواند به عنوان یک تکیهگاه عمل کند.
این ابزار به سهامداران این احساس امنیت را میدهد که در صورت کاهش شدید بازار، میتوانند سهام خود را با یک قیمت مشخص به ناشر بفروشند و از ضرر خود جلوگیری کنند.
عرب افزود: اگر نرخ این اوراق از سود بانکی یا اوراق بدهی بیشتر باشد، طبیعی است که برای سرمایهگذاران جذابتر خواهد بود.
در این حالت، پولهایی که ممکن بود به بانکها بروند، به بازار سرمایه منتقل میشوند.
همچنین، وقتی ناشر این اوراق، چه یک شرکت بزرگ و چه یک نهاد دولتی، نرخ بالایی را تضمین کند، این پیام را به بازار میفرستد که نسبت به آینده سهم خود مطمئن است و حاضر است ضرر احتمالی سهامداران را جبران کند.
این موضوع میتواند به عنوان یک سیگنال حمایتی قوی عمل کند و اعتماد را به بازار بازگرداند.
او ادامه داد: اما اگر نرخ اوراق تبعی پایین باشد، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
بازار ممکن است برداشت کند که ناشر نیز به رشد سهم خود امیدی ندارد و صرفاً در حال انتشار اوراق برای حفظ ظاهر است.
بنابراین، نرخ این اوراق تنها یک عدد نیست، بلکه پیام مستقیمی به بازار سرمایه است.
نرخ صحیح میتواند سهم را نجات دهد و اعتماد را بازگرداند، در حالی که نرخ ضعیف ممکن است به تشدید وضعیت منجر شود؛ لذا نرخگذاری اوراق تبعی باید با دقت و شناخت صحیح از وضعیت بازار انجام شود.
عرب همچنین به شرایط بحرانی کنونی بازار اشاره کرد و گفت: وضعیت امروز فقط یک افت مقطعی نیست، بلکه یک بحران جدی ناشی از بیاعتمادی، فشارهای بیرونی و فرسایش سرمایه روانی سهامداران است.
نیاز به یک ورود جدیتر و ریشهایتر با هماهنگی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سایر نهادهای تصمیمگیر وجود دارد.
این کار باید برای بازگرداندن اعتماد به بازار صورت گیرد، نه برای تزریق بیحساب منابع.
او در پایان تأکید کرد: نگرانی جدی وجود دارد که هرگونه ورود سنگین و بدون برنامه به بازار سرمایه میتواند فشار تورمی ایجاد کند.
باید بین دو واقعیت انتخاب کنیم: پذیرش خطر یک موج تورمی محدود و کنترلشده یا اجازه دادن به نابودی اعتماد و خروج سرمایه از بازار که میتواند به یک شکست بلندمدت تبدیل شود.
سؤال اصلی این است: بین فشار تورمی احتمالی و از بین رفتن سرمایه میلیونها سهامدار، کدام را راحتتر میتوان مدیریت کرد؟