دین؛ تمام آنچه میتواند علیه اندیشه انحرافی صهیونیسم قیام کند - تسنیم
تنها با شعارهای حقوق بشری و اومانیستی نمی توان صهیونیست ها را از بین برد بلکه تنها با دین می توان علیه یک دینِ انحرافی قیام کرد.

بهگزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، بهزاد شهلاچشم، پژوهشگر فرهنگی در یادداشتی که در اختیار تسنیم قرار داده نوشت:
گاهی اینگونه مطرح میشود که اندیشه یهود باعث شکلگیری رژیمصهیونیستی شده و برخی دیگر نیز میگویند که در دعوای جهان با رژیم صهیونیستی نباید دین را دخالت داد.
از طرفی دیگر، برخی نژادپرستی را مهمترین مؤلفه در شکلگیری اندیشه سیاسی صهیونیسم معرفی میکنند و برخی دیگر، آنها را دنیا پرست میدانند و نه نژادپرست.
با توجه به این دو رویکرد که در تقابل هم نیست، اما گاهی اوقات در تعارض با همدیگر قرار دارد باید پرسید؛ آیا اندیشه یهود، مبانی شکلگیری رژیمصهیونیستی اسرائیلی را شکل داده است؟
و واقعاً چه فرقی بین این دو وجود دارد؟
پاسخ به این سؤالها، نیازمند مطالعه مبانی فکری و اندیشهای یهود و همچنین بنیانگذاران رژیمصهیونیستی اسرائیل است تا بتوان این مسأله را به صورت ریشهای بررسی کرد.
اما آنچه اهمیت دارد این است که در بررسی اندیشه سیاسی صهیونیسم، حتماً باید مبانی دینی را مدنظر قرار داد چرا که اگر قرار به نابودی صهیونیسم باشد، با شعارهای حقوق بشری و اومانیستی نمیتوان به تنهایی به این موضوع جامه عمل پوشاند چرا که این شعارها و سازمانهای تشکیل شده با این شعارها، همگی اهداف صهیونیسم را دنبال میکنند و ساخته و پرداخته صهیونیسم هستند.
بنابراین میتوان گفت که رژیم صهیونیستی و کتابهایی که به عنوان کتب مقدسشان معرفی میکنند، نشان از یک دینِ انحراف یافته دارد و مبتنی بر کتاب آسمانی حضرت موسی نیست؛ پس باید با کتابها و دینِ انحراف یافته مبارزه کرد.
ما در مقابل خود، مشکلی به نام بیدینی نداریم بلکه در مقابل خود مشکلی به نام دینِ انحراف یافته داریم، دینی که سلطه پیدا کرده و مبارزه با آن، واجب است.
صهیونیستها به دنبال ترویج سکولاریسم هستند و نمیخواهند کسی با "دین" قدرت پیدا کند و آنها را از بین ببرد.
کما اینکه هدف فوق استراتژیک آنها از حمله به ایران و جنگ شناختی و رسانهای علیه ایران این بود که گزاره "حکومت دینی کارآمد نیست" را در اذهان عومی و شناخت و ادراک جهانیان جا بیندازد.
صهیونیستها میخواهند قدرتِ یک دینِ تحریف شده (یهودیت صهیونیستی)، سلطه بر انسانها و جهان پیدا کند.
یک مثال از هزاران، برای اثبات این ادعا این است که در اندیشه یهود، نسل حضرت آدم مورد غضب خدا هستند اما نسل حضرت نوح، در نظر خداوند پسندیده است و اوست که جهان را از هرج و مرج نجات داده است.
یهود، خود را دنبالهرو همین نسل میداند و حتی مبانی فکری خودش را هم بر همین مبنا ترسیم کرده است.
به عبارت دیگر، یهود خود را مصلح جهان تصور میکند؛ جهانی که از بدی سایر جانداران پر شده و فقط یهود قادر به اصلاح آن است.
در بخشی از کتاب بِرِشیت (از کتب مقدس یهودیان)، اینگونه آمده است: «خداوند دید بدی نسل آدم در جهان زیاد است و تمام تمایل نفسانی و افکار درونی او، در تمام مدت عمر فقط در جهت بدی است.
و خداوند از اینکه آدم را در روی زمین ساخته بود ناراحت شد و پیش خود متأثر گردید.
خداوند گفت این آدمی را که آفریدم از روی زمین محو خواهم ساخت.
چه آدم، چه چارپا، چه خزنده، چه پرنده آسمان؛ از اینکه آنها را با خاک درست کردم ناراحت شدم.
ولی نُوئَح (نوح) در نظر خداوند پسندیده آمد.» (بِرِشیت، فصل ششم، فرازهای 5-8)
بر اساس گزارههای فوقالذکر، باید گفت که تنها با شعارهای حقوق بشری و اومانیستی نمیتوان صهیونیستها را از بین برد بلکه تنها با دین میتوان علیه یک دینِ انحرافی قیام کرد؛ فقط قدرت دین است که میتواند مظلومان و مستضعفان عالم را بر یک دینِ باطل پیروز کند.
این دینِ تحریف شده بر اقتصاد جهان و رسانه سلطه دارد و ما باید به تمام دنیا بگوییم برای اینکه کشورهای شما از زیر یوغ صهیونیستها نجات پیدا کند، با دین خود علیه این دینِ انحرافی قیام کنید.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید «و لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ / به طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی مییابی که میگویند: «ما نصاری هستیم»؛ این به خاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمیورزند.»
این راهبرد جهانی مسلمانان است که مسیحیان جهان را بیدار کنند و مسیحیان علیه صهیونیسمکنار مسلمانان قرار بگیرند، که مسیحیان و مسلمانان را با هم به بردگی کشیده است.
البته به سردمداران دولتهای فاسد کشورهای مسیحی نباید توجه کرد؛ آنها حسابشان از مردم مسیحی جداست.
آنها دستنشاندههای خود صهیونیسم هستند.
مگر در کشورهای اسلامی نداریم سیاستورزانی که دستنشانده صهیونیسم هستند؟!
دفاع مقدس 12 روزه ایران اسلامی در برابر رژیم صهیونی، آمریکا و تمام کشورهای جبهه باطل، باعث شد که عقیده مقاومت بیش از پیش در کشورهای تحت سلطه بیگانه تثبیت و تقویت شود.
باید به این نکته هم توجه کنیم که قرار نیست تنها نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مقابل این رژیم بجنگد؛ ما باید از این فضای حق و باطلی بهره بگیریم تا ملتهای مسلمان در سراسر جهان به پا خیزند و به حرکت درآیند.
این مهم، با یک مدیریت از نوع اسلام ناب امکان تحقق دارد.
در این نوع مدیریت، هم لبخند بیجا در مذاکرات خلاف شرع است و هم موشک بیجا زدن؛ همهچیز (مذاکره، جنگ، صلح، آتش بس و ...) طبق یک برنامه بلندمدت الهی مشخص شده است.
انتهای پیام/