سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

مدنیت انقلابی در دفاع مقدس 12 روزه

تسنیم | فرهنگی و هنری | جمعه، 20 تیر 1404 - 08:30
واقعیت اجتماعی نشان داد پیش از آنکه حاکمیت، ساختار آسیب دیده نظامی خود را ترمیم بخشد، مردم به صورت یکپارچه از حاکمیت درخواست پاسخ جدی به دشمن را مطالبه کردند.
حاكميت،دشمن،سياسي،مدنيت،اجتماعي،انقلابي،جامعه،تكليف،واقعيت،د ...

خبرگزاری تسنیم ـ جواد کاوندی؛ رفتار ملت ایران در طول جنگ 12 روزه کاملا از روی آگاهی بوده و تصمیم بزرگ ایشان مستقل از هر شخصیت و گروه سیاسی صورت پذیرفت.
در همان 8 ساعت اولیه جنگ که هنوز پیام خاصی از سوی جناح‌های سیاسی داده نشده بود مردم تصمیم خود را گرفتند.
برای توصیف جامعه‌ی ایران می‌توان از دو کلیدواژه مدنیت و انقلابی کمک گرفت.
مفهوم مدنیت را نیز در دو ساحت سلبی و ایجابی مورد بحث قرار خواهیم داد.
جامعه آنگاه که هجوم دشمن به وطن را دید، با تکیه بر عزت تاریخی خود آشکارا علیه دشمن به وحدت رسید؛ به گونه‌ای که محاسبات دشمن مبنی بر شورش مردم علیه حاکمیت به کلی رنگ باخت و مردم نه تنها بر حاکمیت نشوریدند، بلکه حتی دچار دوپارگی اجتماعی هم نشده و یکپارچه علیه دشمن متحد گشتند.
انگیزه‌های این یکپارچگی می‌تواند متعدد باشد، اما خروجی آن یک جهت‌گیری واحد بود.
این یکپارچگی همان «ساحت سلبی مدنیت» است.
اما جامعه در برابر دشمن چه باید می‌کرد؟
در تمام فلسفه‌های سیاسی تأمین امنیت آن هم در میانه یک جنگ تمام عیار اولا وظیفه حاکمیت است نه مردم.
بدیهی بود که مردم به خودی خود نمی‌توانستند در مقابل جنگ‌افزار دشمن بایستند.
بر این اساس آن بعد سلبی به رویکردی ایجابی با حاکمیت سوق یافت.
مردم از نیروهای مسلح انتظار پاسخی درخور به رژیم صهیونیستی را داشتند.
این انتظار در قالب یک رابطه متناظر حق و تکلیف قابل بررسی است.
مردم حق داشتند تا حاکمیت از آرمان ایشان در برابر دشمن دفاع کند.
آنچه برای مردم حق بود، در شمار تکالیف حاکمیت محسوب می‌شد.
بنابراین حاکمیت عمدتا بوسیله نیروهای مسلح و گاهی نیز در صحنه سیاسی سعی در دفاع از منافع ملی کرد.
اما موضع مردم در برابر این اقدام حاکمیت چه بود؟
بدیهی است وقتی کسی برای دفاع از شما به مقابله با دشمن می‌رود حتی اگر این کار تکلیف طبیعی او باشد، شما نمی‌توانید از او حمایت نکنید!
به همین سبب یک حق و تکلیف، متناظر دیگری نمود یافت.
مردم چنانچه حق داشتند تا حاکمیت از عزت و شرف ایشان دفاع کند؛ این تکلیف را نیز بر خود لازم دانستند که از حاکمیت حمایت کرده و ظرفیت اجتماعی خود را به پشتیبانی از جمهوری اسلامی بسیج کنند.
در اینجا شاهد یک همبستگی اجتماعی بودیم که بسیاری از تحلیل‌های روشنفکرانه را به محاق برد.
تحلیل‌هایی که درصدد تئوریزه کردن شکاف بین مردم و حاکمیت بودند.
از آنجا که این تحلیل‌گران می‌دانستند مفهوم دشمن برای نظام سیاسی بسیار مهم است، جهت متقاعد کردن حاکمیت در پذیرش سخن خود چنین استدلال می‌کردند که اگر حاکمیت به سخن ما گوش فرا ندهد در صورت حمله دشمن از حمایت مردم محروم خواهد شد.
اما واقعیت اجتماعی نشان داد پیش از آنکه حاکمیت، ساختار آسیب دیده نظامی خود را ترمیم بخشد، مردم به صورت یکپارچه از حاکمیت درخواست پاسخ جدی به دشمن را مطالبه کردند.
این سرعت در تصمیم‌گیری مردم، به خوبی نشان داد که عامل اصلی در اتخاذ چنین موضعی، هویت تاریخی خود مردم و ماهیت عزتمندانه جامعه سیاسی ایران است.
کسانی که امروز اتحاد مردم را منفک از حاکمیت و مناسبات و الزامات واقعی توصیف می‌کنند، متوجه خطای دیروز خود نشده‌اند و این تحلیل‌های منفک از واقعیت آنها را در ذهن‌شان باقی خواهد گذاشت.
البته این اتحاد را نباید به همه امور تعمیم داد و باید دانست مسائل دیگری که پیشتر در جامعه سیاسی ایران محل اختلاف بوده و گاهی نیز به گسست اجتماعی ختم می‌شد، عجالتا در طول این 12 روز از دایره توجه مردم خارج بود.
پایه همه سطوح مدنیت، ریشه در همین تفاهم جامعه و حاکمیت بر سر موضوع امنیت و تمامیت ارضی است که مولود آن حاکمیت ملی و استقلال سیاسی است.
حال چرا این قرارداد اجتماعی و یا مدنیت را انقلابی می‌دانم؟
پاسخ روشن است زیرا این پدیده در پارادایم انقلابی پدیدار شد.
نقطه عزیمت این مدنیت ادبیات الهام گرفته از تئوری‌های غربی نیست، زیرا این مدنیت اساسا یک شورش عمیق علیه مدرنیته به سرکردگی آمریکا و اسرائیل بود.
دشمن واژه‌ای بود که ذهن روشنفکران همواره آن را محصول ادبیات ایدئولوژیک می‌دانست، نه یک واقعیت خارجی و علمی؛ لکن مردم نمی‌توانستند این واقعیت را نبینند.
امروز شاهد مدنیتی انقلابی، بدون واسطه‌گری جناح‌های سیاسی و به صورت کاملا آگاهانه بر سر موضوع تمامیت ارضی و حاکمیت ملی بین مردم و حاکمیت در قالب یک همبستگی اجتماعی هستیم.
امکان درک این مدنیت انقلابی برای سیاسیون کمتر و برای مردم بیشتر است!
انتهای پیام/