تهدید ولی فقیه مصداق بارز محاربه با خدا و رسول است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: تهدید ولی فقیه در نظام اسلامی، تهدیدی علیه هویت دینی و انسجام امت اسلامی است و از این جهت در منظومه فقه سیاسی شیعه مصداق بارز محاربه با خدا و رسول تلقی می شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امروز در همایش «ظرفیتهای فقه برای دفاع از ولی امر مسلمین و جامعه اسلامی» که در تالار شهید بهشتی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد، با اشاره به جایگاه حیاتی ولی فقیه در ساختار نظام اسلامی، تأکید کرد: تهدید ولی فقیه در نظام اسلامی صرفاً تهدید یک شخص یا جایگاه سیاسی نیست بلکه تهدیدی علیه هویت دینی و انسجام امت اسلامی است و از این جهت در منظومه فقه سیاسی شیعه مصداق بارز محاربه با خدا و رسول تلقی میشود.
وی افزود: در میدان قتال دشمنی که تهدید عملیاتی دارد حکم اولی او قتل است.
این قاعده در فقه ریشه دارد و سابقه تاریخی آن در سیره ائمه اطهار(ع) نیز مشاهده میشود.
اگر دشمن در میدان جنگ قرار بگیرد و تهدید به نابودی ساختار نظام اسلامی یا رأس آن کند حکم شرعی مقابله فوری و دفع تهدید حتی با اقدام پیشدستانه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه بسیاری از احکام امنیتی از دل عقلانیت قابل استخراج است، گفت: در مسائل مربوط به امنیت جامعه اسلامی، عقل نیز مستقل از شرع حکم به دفاع و حفظ رأس حاکمیتی میکند.
به همین دلیل در بسیاری از موارد اجرای اقدام پیشدستانه برای حفظ امنیت و جلوگیری از سقوط نظام نهتنها مجاز بلکه واجب است.
حجت الاسلام ایزدهی ادامه داد: در منطق فقه سیاسی شیعه جنگ و قتال با هدف پیروزی است و از دست دادن فرمانده مساوی با شکست است.
چنانکه عقل و نقل هر دو تأکید دارند که باید نخ تسبیح ساختار جامعه حفظ شود چراکه اگر حاکم مشروع آسیب ببیند نظام فروخواهد پاشید و شکست محقق خواهد شد.
وی با اشاره به شیوههای مرسوم دشمن در جنگهای ترکیبی، تصریح کرد: دشمنان انقلاب اسلامی در جنگهای اخیر بهویژه در نبرد 12روزه بهدنبال حذف فرماندهان برای شکستن ساختار فرماندهی بودند؛ چنانکه در جنگ داعش نیز علیرغم تهدیدهای گسترده با اقدام پیشگیرانه و دقیق تهدید در همان مرزها خنثی شد.
حجتالاسلام ایزدهی با تأکید بر اینکه یکی از مباحث مهم فقهی، تناسب میان جرم و مجازات است، گفت: ممکن است تهدیدی سطحی مانند پرتاب کفش صورت بگیرد اما زمانی تهدید ساختارشکن و بنیادبرانداز است، دیگر بحث تناسب در همان سطح معنا ندارد.
در اینجا باید تهدید بهکلی از میان برداشته شود حتی اگر به اقدامات بازدارنده شدید یا برخورد قاطع بینجامد.
وی افزود: امروز اگرچه ممکن است ظاهر ماجرا آرام جلوه کند و تهدید بالفعل متوقف شده باشد ولی مراقبت مستمر و دائمی نسبت به امنیت رهبر جامعه اسلامی واجب است.
در چنین موقعیتی فقه شیعه موظف است قواعد و مبانی خود را در زمینه دفاع از ولی فقیه روشن کند.
استاد حوزه علمیه قم با تمثیل به واقعه کربلا، گفت: در روز عاشورا امام حسین(ع) آخرین کسی بودند که به شهادت رسیدند؛ چراکه اگر امام پیش از یاران به شهادت میرسیدند دیگر اثری از جبهه حق باقی نمیماند.
این منطق در فقه سیاسی نیز جاری است؛ یعنی بقاء ساختار نظام وابسته به بقاء رأس آن است.
وی تصریح کرد: حفظ جایگاه کسی که امنیت و انسجام جامعه اسلامی را تأمین میکند نهتنها وظیفه اخلاقی و سیاسی بلکه وجوبی شرعی و فقهی دارد.
بر اساس آیات قرآن کسی که به جنگ با خدا و رسول برخیزد یا جامعه را در معرض ناامنی قرار دهد مستوجب حکم قتل است و از آنجا که ولی فقیه در عصر غیبت جانشین مشروع امام معصوم است تهدید او همانند تهدید رأس جامعه ایمانی است.
حجت الاسلام ایزدهی با اشاره به قاعده «اولویت» در فقه، بیان داشت: تهدیدکنندهای که هدفش حذف رأس جامعه اسلامی است، پاگرچه در میدان قتال سنتی نباشد ولی چون در ستاد عملیات دشمن و در فرآیند تهدید مشارکت دارد مشمول حکم حربی است و باید با او برخورد قاطع صورت گیرد.
وی تأکید کرد: در نگاه فقهی سرباز نهفقط به معنای نظامی رسمی بلکه هر فردی است که در برابر تهدید دشمن مسئولیت کفایی دارد.
اگر دشمن به معرکه وارد شود هر مسلمانی که قدرت دفاع داشته باشد مکلف است که به وظیفه خود در اجرای حکم حربی عمل کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: دفاع اولیه آن است که تهدید از بین برود و کسی مجال تهدید نداشته باشد.
اما اگر تهدید به مرحله عملیات رسیده باشد باید با روشهای بازدارنده و حتی اقدامات قاطع از نوع پیشدستانه امنیت جامعه و رهبری آن را تضمین کرد.
در چنین مواردی فقه شیعه نهتنها اجازه قتل تهدیدکننده را میدهد بلکه آن را ضروری و واجب میداند زیرا بقاء جامعه اسلامی در گرو سلامت رأس حاکمیت است.
انتهای پیام/