تهدید رهبر انقلاب، محاربه است/ لزوم برخورد قاطع با ترامپ و نتانیاهو
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به تهدیدات صریح دشمنان علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی، گفت: بر اساس مبانی فقهی چنین تهدیدهایی از مصادیق روشن محاربه است و باید با قاطعیت و جدیت با آن مواجه شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حجتالاسلام محمدجواد ارسطا عضو هیئت علمی دانشگاه تهران امروز در همایش «ظرفیتهای فقه برای دفاع از ولی امر مسلمین و جامعه اسلامی» که در تالار شهید بهشتی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد، با اشاره به تهدیدهای دشمنان انقلاب اسلامی بهویژه تهدیدات صریح علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی، اظهار داشت: بر اساس مبانی فقهی چنین تهدیدهایی از مصادیق روشن محاربه است و باید با قاطعیت و جدیت با آن مواجه شد.
وی با تحلیل این تهدیدات در بستر تاریخی و تمدنی، تأکید کرد: آنچه امروز در مواجهه با نظام اسلامی رخ میدهد صرفاً یک نزاع سیاسی یا نظامی محدود نیست بلکه باید آن را در امتداد تاریخی جنگهای صلیبی تحلیل کرد.
از ابتدای قرن بیستم، قدرتهای غربی با طرحی سازمانیافته درصدد تجزیه امپراتوری اسلامی عثمانی برآمدند و پس از آن با ایجاد کشورهای کوچک و ناپایدار ساختار سیاسی جهان اسلام را دچار تزلزل کردند.
این روند نهتنها به فروپاشی یکپارچگی دنیای اسلام منجر شد بلکه با ایجاد بسترهای اختلافات قومی، مذهبی و مرزی زمینهسازی برای نزاعهای درونی نیز فراهم شد.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به تأسیس رژیم صهیونیستی در سال 1947، خاطرنشان کرد: تشکیل این رژیم در قلب کشورهای اسلامی نطفهای نامشروع و بخشی از همان برنامه بلندمدتی بود که با هدف سلطه بر امت اسلامی پیریزی شده بود و هنوز هم ادامه دارد.
رژیم صهیونیستی از همان ابتدا درگیر نزاع با جهان اسلام بوده و سیاستهای توسعهطلبانه و تجاوزگرایانهاش با حمایت قدرتهای استکباری به مرحله اجرا رسیده است.
وی با بیان اینکه دشمنی غرب و صهیونیسم با ایران صرفاً به نظام جمهوری اسلامی محدود نمیشود، افزود: اگر حتی ایران یک کشور اسلامی بدون ساختار حکومتی دینی هم بود باز هم این دشمنیها پابرجا میماند؛ چرا که اصل هویت اسلامی با منافع استعمارگران و صهیونیستها در تعارض است.
قرآن کریم در آیه شریفه «وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» این واقعیت را برای همیشه تاریخ روشن ساخته است.
در دوران جنگهای صلیبی نیز خبری از جمهوری اسلامی نبود اما خصومت با اسلام وجود داشت و امروز هم همان روند با ابزارها و شیوههای نوین ادامه دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به امکان برقراری صلح ظاهری میان ایران و آمریکا یا رژیم صهیونیستی، تصریح کرد: حتی اگر روزی صلحی پایدار و بلندمدت میان جمهوری اسلامی و دشمنان برقرار شود باز هم نباید از ماهیت خصمانه و استعماری نظام سلطه غفلت کرد.
غربیها و صهیونیستها نهفقط با ابزار نظامی بلکه از راه نفوذ فرهنگی، ترویج سبک زندگی غربی، مدرنیسم و هجمههای تمدنی در پی تسلط بر جوامع اسلامی هستند.
وی با استناد به سخنان رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت: معظمله بارها فرمودهاند که ما با سبک زندگی غربی مواجهایم که هدفش تسخیر کامل ذهن و رفتار جوامع است.
این نوع نفوذ اگرچه نرم و نامحسوس است اما بهمراتب خطرناکتر از حملات نظامی است و باید با آن مواجههای تمدنی و راهبردی داشت.
حجتالاسلام ارسطا در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از محدود شدن فقه به پاسخگویی به مسائل مستحدثه، بیان داشت: اگر نگاه ما به فقه صرفاً در چارچوب اداره حکومت اسلامی محدود شود و به مواجهه تمدنی با غرب توجه نداشته باشیم نمیتوانیم در برابر هجمههای فرهنگی و فکری موفق عمل کنیم.
ما باید به دنبال تولید تمدن نوین اسلامی باشیم و فقه را بهعنوان نظریه اداره زندگی بشر از گهواره تا گور بازتعریف کنیم.
وی خاطرنشان کرد: فعالیتهای فقهی پراکنده و محدود در حوزه مسائل نوپیدا هرچند ارزشمند است اما بهتنهایی برای مقابله با چالشهای کلان امروز کفایت نمیکند.
نباید اجازه دهیم دشمنان برای ما مسئلهسازی کنند و ما صرفاً در وضعیت تدافعی به دنبال حل مسائل آنها باشیم.
این استاد حوزه و دانشگاه با انتقاد از جریان مرجعگرایی در حوزه علوم انسانی، تصریح کرد: امروز در بسیاری از رشتههای دانشگاهی افتخار یک پژوهشگر آن است که به منابع غربی بیشترین ارجاع را بدهد و هرچه استناد بیشتری به آراء غربی داشته باشد فردی دقیق و علمیتر به حساب میآید.
این در حالی است که ما بهجای تتبع در میراث فکری خود وابسته به تولیدات غربی شدهایم و این وابستگی خود از عوامل ضعف فکری و فرهنگی ماست.
وی تأکید کرد: باید از حالت «علم پیرو» خارج شویم و به مرحله «علم پیشرو» برسیم.
ما نباید منتظر بمانیم تا دشمن برای ما مسئله طراحی کند بلکه باید خودمان مسئلهساز و نظریهپرداز باشیم.
ظرفیت فقه شیعه برای ارائه الگوهای کامل تمدنی بسیار بالاست مشروط بر آنکه این فقه در میدان عمل بهعنوان نظریهای برای اداره جامعه و پاسخگویی به نیازهای تمدنی به کار گرفته شود.
حجتالاسلام ارسطا در پایان با اشاره به ضرورت تحول بنیادین در دستگاه علمی و پژوهشی کشور، اظهار داشت: برای مقابله واقعی با نظام سلطه باید تولید علم دینی و احیای میراث فکری و اجتهادی اسلام در اولویت قرار گیرد.
فقه ما صرفاً یک نظام حقوقی نیست بلکه باید بهعنوان تئوری جامع اداره بشر در جهان معاصر بازشناخته و احیا شود.
انتهای پیام/