ایلان ماسک و تشکیل حزب سوم در آمریکا؛ نشانهای از انسداد سیاسی و ناکارآمدی - تسنیم
تصمیم ایلان ماسک برای تأسیس «حزب آمریکا» در بستری از بحران های چندگانه شکل گرفته است و در موفقیت آن هم تردیدهای فراوانی وجود دارد.

گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ایلان ماسک، کارآفرین و مدیرعامل شرکتهای تسلا و اسپیسایکس به تازگی از تأسیس یک حزب سیاسی جدید به نام «حزب آمریکا» (America Party) خبر داده است.
ماسک این تصمیم را بعد از آن گرفت که اختلافاتش با دونالد ترامپ بر سر لایحه مالیاتی جدید موسوم به یک لایحه بزرگ و زیبا علنی شد.
با این حال، بحث تشکیل یک حزب سوم در آمریکا در سالهای گذشته با توجه به بیاعتمادی مردم آمریکا به هر دو حزب حاکم همواره مطرح بوده است.
دشواریهای ورود حزب سوم
سیستم سیاسی ایالات متحده از اواسط قرن نوزدهم تحت سلطه دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بوده است.
این دوحزبیگری، با حمایت از ساختار کالج انتخاباتی و قوانین سختگیرانه برای دسترسی احزاب جدید به رأیگیری در ایالتها، ورود احزاب سوم را دشوار کرده است.
برای مثال، در انتخابات 1992، راس پرو، کاندیدای مستقل، 19 درصد آرای مردمی را کسب کرد اما هیچ رأی الکترالی به دست نیاورد، که نشاندهنده موانع ساختاری برای احزاب خارج از دو حزب اصلی است.
در سالهای اخیر، قطبیسازی سیاسی بین دموکراتها و جمهوریخواهان تشدید شده و توانایی کنگره برای تصویب قوانین کلیدی به دلیل بنبستهای حزبی کاهش یافته است.
دادههای مرکز افکارسنجی پیو نشان میدهند که در سال 2024، تنها 32 درصد آمریکاییها معتقد بودند که کنگره میتواند مشکلات اصلی کشور را حل کند.
این ناکارآمدی، همراه با افزایش بدهی ملی به بیش از 36 تریلیون دلار در سال 2025 زمینهساز نارضایتی عمومی شده است.
ماسک در پستهای خود در X به این بدهی و آنچه «اسراف و فساد» در سیستم سیاسی خواند، اشاره کرده و سیستم دوحزبی را به یک «نظام تکحزبی» تشبیه کرده است که منافع 80 درصد مردم را نمایندگی نمیکند.
کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی
نظرسنجیهای اخیر همچنین نشاندهنده کاهش چشمگیر اعتماد عمومی به نهادهای حاکمیتی در آمریکا هستند.
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات پیو در ژوئن 2024، تنها 22 درصد آمریکاییها معتقدند که دولت فدرال «تقریباً همیشه» یا «بیشتر اوقات» کار درست را انجام میدهد، که نسبت به 16 درصد در سال 2023 افزایش اندکی داشته اما همچنان نزدیک به پایینترین سطح در هفت دهه اخیر است.
در مقایسه، در سال 1958، حدود 75 درصد آمریکاییها به دولت فدرال اعتماد داشتند، که نشاندهنده یک روند نزولی بلندمدت است.
این دادهها زمینهای را ترسیم میکنند که در آن ماسک تصمیم به تأسیس حزب جدید گرفته است.
او با اشاره به «ناکارآمدی» و «فساد» در سیستم سیاسی، سعی دارد از این نارضایتی عمومی بهرهبرداری کند و خود را بهعنوان نمایندهای برای کسانی معرفی کند که احساس میکنند از سوی دو حزب اصلی نادیده گرفته شدهاند.
نظام الکترال کالج در انتخاباتها که به ایالتها وزن نامتناسبی در انتخابات میدهد، باعث شده رأیدهندگان در برخی ایالتها احساس کنند صدایشان شنیده نمیشود.
این موضوع به نارضایتی از سیستم دوحزبی دامن زده است.
عوامل اقتصادی و اجتماعی
علاوه بر ناکارآمدی سیاسی، عوامل اقتصادی و اجتماعی نیز به نارضایتی عمومی دامن زدهاند.
افزایش بدهی ملی، که به بیش از 36 تریلیون دلار رسیده، نگرانیهایی را درباره پایداری مالی کشور ایجاد کرده است.
لایحه مالیاتی مورد انتقاد ماسک، که به گفته اقتصاددانان 3.4 تریلیون دلار به کسری بودجه اضافه میکند، نمونهای از تصمیماتی است که انتقادات گستردهای را برانگیخته است.
نابرابری اقتصادی نیز نقش مهمی ایفا کرده است.
گزارشهای اقتصادی نشان میدهند که از سال 1980، شکاف درآمدی بین 1 درصد بالای جامعه و بقیه افزایش یافته است، و بسیاری از آمریکاییها احساس میکنند که سیستم اقتصادی به نفع نخبگان عمل میکند.
نظرسنجی پیو در سال 2023 نشان داد که 61 درصد آمریکاییها معتقدند سیستم اقتصادی کشور «ناعادلانه» است و بیشتر به نفع ثروتمندان عمل میکند.
از منظر اجتماعی، قطبیسازی سیاسی و فرهنگی، بهویژه در مسائلی مانند مهاجرت، تغییرات اقلیمی، و حقوق اجتماعی، به احساس انقسام در جامعه دامن زده است.
نظرسنجی نیویورک تایمز/سینا کالج در سال 2023 نشان داد که 53 درصد آمریکاییها معتقدند سیستم سیاسی کشور بیش از حد دچار تفرقه است و نمیتواند مشکلات را حل کند، که نسبت به رقم 40 درصدی در سال 2020 افزایش یافته است.
نفوذ پول و لابیگری نیز تصمیمگیری را به نفع نخبگان منحرف کرده است.
کمیته اقدام سیاسی ماسک (America PAC) در سال 2024 به نامزدهای جمهوریخواه کمک کرد، اما او اکنون از این سیستم برای ایجاد حزب خود استفاده میکند.
قوانین کنونی اجازه میدهند افراد تا 1000 دلار و سازمانها تا 5000 دلار به نامزدها کمک کنند، که به نابرابری در دسترسی به قدرت دامن زده است.
افزایش خشونتهای سیاسی
خشونت سیاسی در آمریکا در سالهای گذشته به یک امر عادی تبدیل شده است.
در سالهای گذشته به ویژه بعد از ظهور ترامپ در عرصه سیاست آمریکا حمله به منازل مقامهای تصمیمگیر سیاسی در ایالات متحده به شدت افزایش یافته است.
خود ترامپ هم سال 2024 دو بار هدف سوءقصد قرار گرفت.
روزنامه فایننشال تایمز چندی پیش در تحلیلی استدلال کرد که قطبیسازی ناشی از سیستم دوحزبی به عادیسازی خشونت سیاسی کمک کرده است.
نظرسنجیهای فایننشال تایمز نشان میدهند که وقتی آمریکاییها معتقدند کشورشان یک دولت «نژادپرست سیستماتیک» است، دو برابر بیشتر احتمال دارد از خشونت چپگرایانه حمایت کنند، و وقتی معتقدند دموکراتها در تلاش برای «جایگزینی رأیدهندگان با مهاجران» هستند، پنج برابر بیشتر از خشونت راستگرایانه حمایت میکنند.
این قطبیسازی به تشدید تنشهای اجتماعی منجر شده است.
چالشهای پیشروی ماسک
ایلان ماسک، با وجود برخورداری از منابع مالی قابلتوجه، برای ایجاد یک حزب سیاسی سوم موفق در ایالات متحده با موانع مهمی روبهرو است که عبارتاند از:
ایجاد زیرساخت ملی حزب: تشکیل یک حزب سوم قدرتمند نیازمند ساختن یک ساختار سازمانی قوی در سراسر کشور است، از جمله تشکیل شعب ایالتی و محلی، شبکههای جمعآوری کمکهای مالی، و پایگاههای داوطلبانه.
این کار پیچیده و نیازمند منابع زیادی است.
الزامات دسترسی به رأیگیری: قرار گرفتن نام یک حزب جدید و نامزدهایش در برگههای رأیگیری برای انتخابات فدرال و ایالتی مستلزم رعایت مجموعهای پیچیده و متفاوت از قوانین ایالتی است که اغلب به جمعآوری تعداد قابلتوجهی امضا از طریق درخواستنامه نیاز دارد.
این فرآیند زمانبر و پرهزینه است.
برای مثال، در ایالت جورجیا، نامزدهای کنگره از احزاب غیر از دو حزب اصلی باید 27,000 امضا از حوزه انتخابیه خود جمعآوری کنند.
مناطق انتخاباتی دستکاریشده (جریمندرینگ): مناطق انتخاباتی که به شکلی دستکاریشده ترسیم شدهاند تا به نفع یک حزب خاص باشند، پیروزی نامزدهای احزاب سوم را بسیار دشوار میکنند.
همپوشانی دیدگاهها: دیدگاهها و سیاستهای پیشنهادی ماسک ممکن است با مواضع جمهوریخواهان موجود همپوشانی داشته باشد، که این میتواند تأثیر یک حزب جدید را محدود کند.
تعهد بلندمدت: ایجاد و حفظ یک حزب سیاسی موفق نیازمند تعهدی پایدار و بلندمدت، فراتر از سرمایهگذاری اولیه و اشتیاق مقطعی است.
بسیاری از تلاشهای احزاب سوم پس از ناکامیهای اولیه کمرنگ شده و از بین رفتهاند.
نظام انتخاباتی برنده همه را میبرد: نظام انتخاباتی آمریکا، که در آن نامزدی که بیشترین آرا را در یک حوزه یا ایالت کسب کند تمام نمایندگی را به دست میآورد، برای احزاب سوم زیانبار است.
حتی اگر یک حزب سوم بخش قابلتوجهی از آرا را کسب کند، ممکن است هیچ کرسیای به دست نیاورد.
انتهای پیام/