خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 17 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

رسانه آمریکایی فارن افرز: ایران جان تازه‌ای گرفته است/تهران سلاح‌های هسته‌ای را به‌عنوان جایگزینی برای یک ارتش متعارف قوی نمی‌بیند

اعتماد | همه | سه شنبه، 17 تیر 1404 - 19:17
نشریه آمریکایی با بررسی حملات اسرائیل به ایران و پاسخ تلافی‌جویانه تهران به این حملات به ارائه ارزیابی خود از تاثیر این جنگ بر استراتژی دفاعی ایران پرداخت و توضیح داد که چگونه حملات آمریکا و اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران را قدرتمند کرده است.
ايران،حملات،اسرائيل،تهران،جنگ،حمله،كشور،افرز،فارن،آژانس،مقام ...

نشریه آمریکایی با بررسی حملات اسرائیل به ایران و پاسخ تلافی‌جویانه تهران به این حملات به ارائه ارزیابی خود از تاثیر این جنگ بر استراتژی دفاعی ایران پرداخت و توضیح داد که چگونه حملات آمریکا و اسرائیل، جمهوری اسلامی ایران را قدرتمند کرده است.
کد خبر: 722989 | ۱۴۰۴/۰۴/۱۷ ۱۹:۰۸:۳۷
رژیم صهیونیستی در بامداد ۱۳ ژوئن (۲۳ خردادماه) حملات متجاوزانه خود علیه ایران را آغاز کرد و در جریان این حملات توانست تعدادی از فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای کشور را در کنار شمار زیادی از شهروندان بی‌گناه به شهادت برساند.
ایران کمتر از یک روز پس از آغاز جنگ حملات موشکی تلافی‌جویانه به سرزمین‌های اشغالی را انجام داد.
درگیر میان دو طرف پس از ۱۲ روز با اعلام آتش‌بس متوقف شد.
به گزارش ایسنا، نشریه فارن افرز با اشاره به دخالت آمریکا در این جنگ با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران مدعی شد که برنامه هسته‌ای این کشور و زیربنای نظامی آن، طی این ۱۲ روز آسیب جدی دیده است و نوشت: اما به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی به جای فروپاشی زیر این ضربه، جان تازه‌ای گرفته است.
این حملات باعث شد که ایرانیان با محکوم کردن آن‌ها و جشن گرفتن واکنش دولت، به نوعی به حمایت از پرچم خود برخیزند.
ایران برای مقامات از دست رفته خود سوگواری اما به سرعت آن‌ها را جایگزین کرد.
بنابراین، این جنگ ملت ایران را منسجم‌تر و جایگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تقویت کرد.
رسانه آمریکایی در ادامه ارزیابی خود از وضعیت ایران پس از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی تصریح کرد: در این میان، دولت ایران برای حفظ ثبات داخلی ممکن است آزادی‌های اجتماعی بیشتری را تحمل کند اما هر کسی را که خائن بداند، دستگیر می‌کند و از همه مهم‌تر، ایرانیان ممکن است تمایل بیشتری به پذیرش دولت به همان شکلی که هست، داشته باشند.
اکنون این کشور می‌تواند یک قرارداد اجتماعی جدید داشته باشد، قراردادی که امنیت ملی را بالاتر از هر چیز دیگری در اولویت قرار می‌دهد.
به نوشته فارن افرز، با این حال، استراتژی امنیت ملی ایران به طور کلی بدون تغییر باقی مانده است؛ «سران جمهوری اسلامی ایران به مقاومت در برابر حملات اسرائیل و آمریکا افتخار می‌کنند.
آنها خسارات قابل توجهی را که به شهرهای اسرائیل وارد کرده‌اند، یک دستاورد بزرگ می‌دانند و همچنان معتقدند که نشان دادن عزم راسخ در مواجهه با تجاوز، تنها راه برای بازدارندگی مخالفانشان است».
نشریه آمریکایی مدعی شد: بنابراین، سران ایران برای بازسازی شبکه نیروهای نیابتی کشور، یعنی محور مقاومت، اقدام خواهند کرد.
آنها حتی کمتر از قبل به دیپلماسی اعتماد خواهند کرد.
در عوض، آنها زمینه را برای یک جنگ فرسایشی طولانی با اسرائیل - و یک گریز هسته‌ای بالقوه - فراهم خواهند کرد.
جنگ علیه ملت
فارن افرز با اشاره به برگزاری چندین دور مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا با میانجی‌گری عمان نوشت: در هفته‌های پیش از حمله اسرائیل به ایران، به نظر می‌رسید که تهران و واشنگتن ممکن است اختلاف خود بر سر برنامه هسته‌ای ایران را به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل کنند.
برخی از تحلیلگران معتقد بودند که حصول یک توافق هسته‌ای جدید می‌تواند، نزدیک باشد اما با پیشرفت مذاکرات، دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور ایالات متحده شروع به عقب‌نشینی از انعطاف‌پذیری اولیه خود کرد و بین درخواست غنی‌سازی صفر و برچیدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران در نوسان بود.
در ادامه این یادداشت آمده است: این شرایط در کنار تضعیف حزب‌الله در لبنان و برکناری «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه سبب شد تا بسیاری از مقامات و تحلیلگران به این باور برسند که - با توافق یا بدون توافق - اسرائیل، ایالات متحده، یا هر دو حمله خواهند کرد.
با این حال، مقامات ایرانی پای میز مذاکره ماندند، به این امید که از حمله جلوگیری و در عین حال تلاش کنند که حمایت داخلی خود را تقویت کنند.
فارن افرز افزود: در ابتدای آغاز حملات اسرائیل، بسیاری از مردم ایران تصور می‌کردند که این درگیری یک رویارویی کوتاه بین دو طرف خواهد بود که بعید است بر آنها تأثیری بگذارد.
اما با تشدید حملات، هدف قرار دادن زیرساخت‌ها و کشتن شهروندان عادی، بسیاری از ایرانیان به این نتیجه رسیدند که این حملات، جنگی علیه خود ملت است.
این احساسات، به‌ویژه پس از آنکه ترامپ و مقامات اسرائیلی از ساکنان تهران خواستند خانه‌های خود را تخلیه کنند، افزایش یافت.
یکی از ساکنان تهران به روزنامه فایننشال تایمز گفت: اکنون، زمان آن رسیده است که همبستگی خود را با ایران نشان دهیم.
ترامپ و نتانیاهو می‌گویند «تخلیه کنید»، انگار که به سلامتی ما اهمیت می‌دهند.
چگونه یک شهر ۱۰ میلیونی می‌تواند تخلیه شود؟
من و همسرم قرار نیست راه را برای آنها هموار کنیم.
بگذارید ما را بکشند.
فوران ملی‌گرایی
نشریه وابسته به اندیشکده شورای روابط خارجی همچنین نوشت: این حملات به جای اینکه خشم عمومی را علیه دولت ایران برانگیزد، منجر به فوران ملی‌گرایی شد.
همزمان با اینکه جمهوری اسلامی ایران حمله اسرائیل را تاب آورد و با موشک‌های بالستیک خود تلافی کرد، این واکنش از سوی نویسندگان، هنرمندان و خوانندگان ایرانی که بسیاری از آنها معمولاً غیرسیاسی هستند، مورد استقبال و قدردانی قرار گرفت.
مفسران ایرانی از طیف‌های سیاسی مختلف، حمله اسرائیل را به حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۴۱ تشبیه کردند و این درگیری را به عنوان جنگ میهنی خود ایران مطرح کردند؛ «یک مبارزه ملی که فراتر از سیاست است».
حتی برخی از فعالان سیاسی سابق و مخالفان قدیمی نیز به این جنبش پیوستند.
برای مثال، صدها فعال سیاسی و حقوق مدنی در بیانیه‌ای مشترک حملات رژیم صهیونیستی را محکوم و تاکید کردند «در دفاع از تمامیت ارضی، استقلال، قابلیت‌های دفاع ملی و میهن خود، متحد و مصمم ایستاده‌ایم».
تأکید آنها بر همبستگی با پیام دولت همسو بود.
بنابراین، حملات اسرائیل بخشی از فشارهای داخلی بر جمهوری اسلامی را کاهش داد.
فارن افرز در ادامه این طور پیش‌بینی کرد که «دولت ایران احتمالاً از این مهلت برای تسریع نظامی‌سازی و آماده‌سازی خود استفاده خواهد کرد.
تهران همچنین احتمالاً پاکسازی‌های داخلی را برای مقابله با نفوذ اطلاعاتی اسرائیل آغاز خواهد کرد، دستگاه نظارتی خود را گسترش خواهد داد و برای نظارت و گزارش فعالیت‌های مشکوک به شهروندان عادی تکیه خواهد کرد».
راهبرد درستِ جنگ در خارج
رسانه آمریکایی افزود: البته مقامات اسرائیلی و آمریکایی بیشتر بر این موضوع تمرکز دارند که آیا تهران تهدیدی برای آنهاست یا خیر.
فرماندهان سپاه پاسداران معتقدند که استراتژی دفاعی رو به جلوی این کشور - مبارزه با دشمنان با انجام جنگ نامتقارن در نزدیکی یا درون مرزهای آنها به جای خاک ایران - توجیه شده است.
این رویکرد با موفقیت اسرائیل و ایالات متحده را سال‌ها از حمله منصرف کرد و بنابراین، زمان حیاتی را برای تهران فراهم کرد تا زیرساخت‌های صنعتی، تخصص فنی و تاب‌آوری نهادی را که اکنون می‌تواند برای بازسازی سریع برنامه‌های هسته‌ای و موشک‌های بالستیک خود، حتی پس از بمباران‌های ویرانگر از آن استفاده کند، ایجاد کند.
به گفته فارن افرز، فرماندهان سپاه پاسداران سال‌ها استدلال می‌کردند که برای محافظت از ملت، باید جنگ را به خارج از کشور ببرند - مثلاً آنها معتقد بودند که عدم حمایت از اسد در دمشق منجر به حمله به تهران خواهد شد.
به یک معنا، اکنون ثابت شده است که حق با آنها بود.
ایران موضع منطقه‌ای خود را طوری طراحی کرده بود که لایه‌های دفاعی را در قالب شرکای مختلف خود با این باور ایجاد کند که این شبکه، دشمنان را مجبور می‌کند قبل از حمله به خاک ایران از جبهه‌های متعدد عبور کنند.
این جنگ نشان داد که استراتژی آنها طبق برنامه عمل کرده است.
اما این رویکرد، حملات به خاک ایران را تنها به تأخیر انداخت و مانع آن نشد.
با این حال، برای تهران، این تأخیر دقیقاً نکته‌ی اصلی است: این کار به دولت زمان داد تا آماده شود، از تاکتیک‌های اسرائیل درس بگیرد و جنگ را به عنوان یک مبارزه‌ ملیِ وجودی مطرح کند.
بنابراین، بعید است که ایران پس از این حمله رفتار بسیار متفاوتی داشته باشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با بازسازی حزب‌الله به عنوان یک نیروی چابک‌تر و کوچک‌تر و نزدیک‌تر به شکل اولیه‌اش، به دنبال بازسازی محور مقاومت باشد و در سوریه نیز از خلا قدرت فعلی بهره ببرد و گروه‌های مورد حمایت خود را تقویت کند.
هرچند که هیچ‌یک از آنها آسان نخواهد بود.
با این حال، تهران شاهد گشایش‌هایی است.
جنگ غزه خشم گسترده‌ای را نسبت به اسرائیل در سراسر منطقه برانگیخته و تقاضای از پایین به بالا برای مقاومت مجدد در برابر دشمن جمهوری اسلامی ایران را برانگیخته است.
در واقع، بقای ایران و حملات موشکی آن به خاک اسرائیل، تحسین بسیاری از جمعیت‌های عرب را نیز برانگیخته است.
حداکثر مقاومت با حداکثر دیپلماسی
فارن افرز خاطر نشان کرد: در همین حال، تهران بیش از هر زمان دیگری نسبت به دیپلماسی بدبین است.
شوک این حملات - که شامل ترور فرماندهان ارشد سپاه و تلاش ناموفق برای ترور چهره‌های سیاسی بود - هرگونه اعتباری را که زمانی تضمین‌های آمریکایی‌ها می‌توانست داشته باشد، از بین برده است.
در گذشته، ایران به واشنگتن بی‌اعتماد بود، اما مذاکرات را به عنوان راهی بالقوه برای کاهش تحریم‌ها و کاهش تنش‌ها می‌دید.
اکنون، مقامات ایرانی نه تنها فرض می‌کنند که ایالات متحده هرگونه توافقی را نقض خواهد کرد، بلکه با توجه به اینکه حمله اسرائیل تنها دو روز قبل از مذاکرات برنامه‌ریزی شده بین تهران و واشنگتن رخ داد، مذاکرات را پوششی برای اجبار یا اقدام نظامی می‌دانند.
در این گزارش آمده که «با این وجود، ایران حداکثر مقاومت را با حداکثر دیپلماسی ترکیب می‌کند تا خطوط قرمز خود را ابلاغ کند و آنچه را که به عنوان بدعهدی غرب می‌بیند، بیشتر افشا کند.
با انجام این کار، تهران می‌تواند رفتار خود را برای مخاطبان داخلی و خارجی توجیه و بر اسرائیل و ایالات متحده فشار وارد کند».
ابهام هسته‌ای
فارن افرز با اشاره به ادعاهای غرب و آمریکا علیه ماهیت برنامه هسته‌ای ایران نوشت: با این حال، به نظر نمی‌رسد که ایران به سمت بمب اتم حرکت کند.
تهران سلاح‌های هسته‌ای را به‌عنوان جایگزینی برای یک ارتش متعارف قوی نمی‌بیند.
ایران کشور بزرگی است که مرزهای آسیب‌پذیر با همسایگان ناپایدار متعدد دارد.
این کشور درگیر اختلافات ارضی همپوشانی در مورد میادین نفتی و گازی، منابع آبی و مرزهای دریایی است.
این چالش‌های خارجی به همراه سابقه طولانی آن در تحمل تهاجم‌ها و دخالت‌های خارجی به نسل‌های مختلف رهبران ایران، صرف نظر از نوع نظام، این دلیل را داده که سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در ایجاد یک ارتش متعارف انجام دهند.
در این گزارش تصریح شده است: تهران احتمالاً به جای شتاب برای دستیابی به بمب، به دنبال ابهام هسته‌ای خواهد بود و همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نیز به حالت تعلیق درآورده است.
انجام این کار همچنین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تحت فشار قرار می‌دهد تا علیه حملات آینده به ایران لابی کند، زیرا آژانس تنها در صورتی می‌تواند بازرسی‌های خود را از سر بگیرد که سایت‌های هسته‌ای ایران دیگر مورد تهدید نباشند.
تهران معتقد است که این رویکرد، انعطاف‌پذیری بیشتری را نیز برای پیشبرد برنامه خود بدون اطلاع قبلی فراهم می‌کند.
و این تعلیق را به عنوان پاداشی عادلانه برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌بیند؛ مقامات ایرانی حتی با اینکه تهران امضاکننده پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای است، از اینکه آژانس حملات اسرائیل و آمریکا را محکوم نکرده است، خشمگین هستند، پیمانی که استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را برای اعضا تضمین می‌کند.
در پایان این مطلب آمده است: در واقع، مقامات ایرانی معتقدند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اطلاعات مفیدی به اسرائیل و ایالات متحده داده که از آن برای توجیه حملات سوءاستفاده شده است.
همانطور که تهران اشاره کرد، آژانس تنها چند روز قبل از آغاز حملات گزارشی منتشر و ادعا کرد که همکاری ایران با بازرسان آژانس اتمی «به هیچ وجه رضایت‌بخش نبوده است.
این، بدان معنا نیست که ایران در نهایت سلاح هسته‌ای خواهد ساخت.
اینکه آیا این کشور به بازدارندگی نهایی دست خواهد یافت یا خیر، همچنان یک سوال بی‌پاسخ است.
اما آنچه واضح است این است: ایران تسلیم نشده و بعید است که رفتاری متفاوت از گذشته داشته باشد.