رژیم صهیونیستی؛ ماشین کشتار و شریک آمریکا در جنگافروزیهای منطقه - تسنیم
یک کارشناس مسائل بین الملل اعتقاد دارد که در بررسی سیاست های تنش زای ایالات متحده در منطقه غرب آسیا، نقش رژیم صهیونیستی به عنوان بازوی اصلی آمریکا در بحران سازی و بی ثبات سازی منطقه غیرقابل انکار است.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اشکان ممبینی، کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی که در اختیار تسنیم قرار گرفت، نوشت:
در بررسی سیاستهای تنشزای ایالات متحده در خاورمیانه، نقش رژیم صهیونیستی بهعنوان بازوی اصلی آمریکا در بحرانسازی و بیثباتسازی منطقه، غیرقابل انکار است.
برخلاف تصور رایج که اسرائیل را صرفاً ابزاری نیابتی میبیند، این رژیم در عمل شریک همسطح و هماهنگ کاخ سفید در اجرای پروژههای جنگ و سلطه در غرب آسیاست.
از سوی دیگر، سیاستهای توسعهطلبانه تلآویو، نه تنها با حمایت کامل واشنگتن، بلکه با طراحی و مشارکت مستقیم آن همراه است.
در داخل آمریکا نیز، صداهایی از دل نهادهای سیاسی و حتی کنگره شنیده شده که نسبت به غلبه منافع اسرائیل بر منافع ملی ایالات متحده هشدار میدهند.
در دوره ریاستجمهوری ترامپ، این نگرانی به اوج رسید؛ زمانی که برخی منتقدان او را متهم کردند به اینکه سیاست خارجی آمریکا را در خدمت اولویتهای تلآویو قرار داده است.
این موضوع بهوضوح نشان میدهد که روابط این دو رژیم، از مدلهای کلاسیک سلطه و تابعیت فراتر رفته و به نوعی همپیمانی در جنگافروزی بدل شده است.
در میدان عمل نیز رژیم صهیونیستی، از فلسطین تا لبنان، سوریه، عراق و یمن، با حملات و تحریکات مداوم، به عامل استمرار بیثباتی و ویرانی تبدیل شده است.
اقدامات نتانیاهو و دیگر سران اسرائیل در قالب ترور، بمباران زیرساختهای غیرنظامی و دامنزدن به درگیریهای فرقهای، با چراغ سبز واشنگتن و در راستای پروژه مشترک «هرجومرج سازنده» صورت میگیرد؛ پروژهای که هدف آن تضعیف جریانهای مقاومت و تضمین سیطره آمریکا و اسرائیل بر منابع و مسیرهای استراتژیک منطقه است.
نقش رژیم صهیونیستی در این راهبرد، صرفاً به سطح اجرایی محدود نمیشود؛ نفوذ ساختاری لابیهای صهیونیستی در بدنه حاکمیتی آمریکا، سیاستگذاران این کشور را در بسیاری موارد عملاً به پیرو دستورکار تلآویو تبدیل کرده است.
اسرائیل نه تنها از پشتیبانی نظامی و دیپلماتیک گسترده برخوردار است، بلکه در تعیین مسیر حرکت ماشین سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه نیز نقش تعیینکننده دارد.
از جنگ 33 روزه در لبنان تا نسلکشی در غزه، و از ترور دانشمندان ایرانی تا هدایت گروههای تروریستی در سوریه و عراق، رد پای این اتحاد استراتژیک بهروشنی دیده میشود.
آنچه در ظاهر با نام دفاع از امنیت اسرائیل توجیه میشود، در واقع اجرای یک پروژه تمامعیار امپریالیستی است که با خون ملتهای منطقه و ویرانی سرزمینهایشان هزینه میشود.
بنابراین، افشای این شراکت مخرب و مقاومت در برابر آن، تنها راه مهار موج بحرانآفرینی و مداخلات ویرانگر در منطقه است.
بازگرداندن امنیت و ثبات به خاورمیانه نیازمند یک تغییر راهبردی است: پایان حضور نظامی و سیاسی ایالات متحده در منطقه و قطع دخالتهایش در سرنوشت ملتها.
و فراتر از آن، تا زمانی که رژیم صهیونیستی بهعنوان منشأ اصلی جنگطلبی، اشغالگری و آپارتاید در قلب خاورمیانه باقی بماند، صلحی پایدار در این منطقه متصور نخواهد بود.
نابودی این رژیم جعلی، نه یک هدف احساسی، بلکه ضرورتی راهبردی برای رهایی از چرخه خون، سلطه و آشوبی است که دهههاست آرامش را از ملتهای مظلوم منطقه سلب کرده است.
تنها با تحقق این دو شرط، میتوان به فردایی عادلانه، آزاد و امن در خاورمیانه امید بست.
انتهای پیام/