مرثیهای برای تالاب هامون که دیگر زنده نیست/جهنم گردوغبار در سیستان+فیلم - تسنیم
تالاب بین المللی هامون، نگین فروپاشیده شمال سیستان و بلوچستان، در پی قطع حق آبه هیرمند توسط افغانستان خشک شد؛ ذخیره گاه زیست کره ای که حالا به کانون ریزگردهای مرگبار تبدیل شده، بی آنکه حتی نهادهای بین المللی تکانی بخورند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زابل، تالاب بینالمللی هامون که روزگاری نگین آبی منطقه سیستان بود، این روزها در سایه بیش از دو دهه خشکسالی و عدم پرداخت حقآبه از جانب کشور افغانستان، نه تنها از حیات افتاده است، بلکه به کانون اصلی تولید ریزگرد و غبار در منطقه تبدیل شده است.
این تغییر وضعیت، ضرورت بازنگری در استراتژیهای احیای این تالاب توسط ادارهکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان که متولی این حوزه محسوب میشود را را اجتنابناپذیر کرده است.
.
برنامه مدیریت جامع یکپارچه هامون بروزرسانی میشود
محمدرضا علیمرادی، مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، با اشاره به تحول بنیادین در وضعیت هامون، اظهار داشت: طرح مدیریت یکپارچه تالاب هامون از سال 1396 با محوریت سازمان محیط زیست و با هدف احیای تالاب و تمرکز بر تامین آب آغاز شد؛ اما شرایط کنونی تالاب به نحوی است که دیگر نمیتوان تنها روی احیای مبتنی بر آب تمرکز کرد.
هامون اکنون به پایگاه گرد و غبار تبدیل شده و این مسئله هم در حوزه سیستان و هم در کشور افغانستان قابل مشاهده است.
وی با تاکید بر ضرورت انطباق برنامههای احیا با شرایط فعلی، تصریح کرد: لازم است برنامه مدیریت جامع یکپارچه تالاب را با شرایط موجود بروزرسانی کرده و اقدامات متناسب با این شرایط را در دستور کار قرار دهیم.
در میان مدت، تمرکز اصلی ما روی طرحهای تثبیت کانونهای گرد و غبار خواهد بود.
در این راستا، استفاده از مالچهای مورد تایید سازمان محیط زیست در دستور کار قرار دارد.
امسال طرح استفاده از مالچ سنگ ریزه را در دستور کار داریم و امیدواریم در بلندمدت بتوانیم این روش را گسترش دهیم.
شرایط بحرانی خاستگاه گرد و غبار در محدوده شهرستان هیرمند
مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان با اشاره به اولویتبندی مناطق مختلف برای تثبیت کانونهای گرد و غبار، خاطرنشان کرد: کانونهایی که به شدت فرسایشی هستند و بیشترین تاثیر را بر منطقه سیستان دارند در اولویت برنامههای تثبیت قرار خواهند گرفت.
شرایط در مناطق مختلف سیستان متفاوت است؛ اما آنچه اخیراً در شهرستان هیرمند مشاهده شد، گویای وضعیت بسیار بحرانی این منطقه به لحاظ خاستگاه گرد و غبار است.
علیمردای با ابراز نگرانی از کمبود منابع آبی در منطقه، تاکید کرد: با توجه به استرس آبی موجود، تلاش میکنیم با استفاده از مالچ، بخشی از مناطق بحرانی را تثبیت کنیم.
در صورت ورود آب به منطقه، باید این آب به صورت برنامهریزی شده به کانونهای گرد و غبار هدایت شود تا شرایط زیست مناسب برای مردم فراهم شود.
وی با انتقاد از قطع بودجه پروژههای معیشت جایگزین در منطقه سیستان، گفت: متاسفانه بودجه پروژههای معیشت جایگزین که در سالهای گذشته به منظور حمایت از مردم و بهرهبرداران تالاب اجرا میشد، قطع شده است.
در حال حاضر، هیچگونه کمک بینالمللی نیز به مجموعه محیط زیست استان اختصاص نمییابد.
با توجه به اینکه تالاب هامون یک ذخیرهگاه زیستکره و یک تالاب بینالمللی است، ضرورت دارد نهادهای بینالمللی در زمینه معیشت مردم و احیای تالاب مشارکت کرده و اعتبارات ویژهای را به این منطقه اختصاص دهند.
دریاچه روزهای نه چندان دور به بستر ریزگرد تبدیل شد
سالهاست هامون میخشکد، خاک میشود، در باد میپیچد و در سینههای مردم زابل و زهک و نیمروز فرو میرود؛ امسال هم هامون دیگر نه نمور است، نه لبمرز زندگی، بلکه ظاهراً مرده است.
تالاب هامون که سومین دریاچه بزرگ ایران و یکی از مهمترین تالابهای آب شیرین خاورمیانه محسوب میشود در تیرماه 1404 بهطور کامل خشک است.
نه لکهای آب، نه ردی از پرواز پرنده، نه شنای ماهی؛ تنها ترکهای عمیق، خاکهای نرم، و تودههایی از غبار که با نخستین باد برمیخیزند و شلاقوار به صورت مردم کوبیده میشوند.
هامون زیستکره جهانی قربانی بیعدالتی مرزی
تالاب هامون از سال 1350 توسط یونسکو بهعنوان ذخیرهگاه بینالمللی زیستکره ثبت شد.
این تالاب بزرگ با گسترهای بیش از 5000 کیلومترمربع در اوج پرآبی، تأمینکننده آب، هوا، نان و نفس هزاران نفر در ایران و افغانستان بود.
اما امروز این میراث طبیعی جهان در سکوت جامعه جهانی و نهادهای بینالمللی محیطزیست، به گورستان خاموش طبیعت تبدیل شده است.
سازمانهای جهانی فقط گزارش نوشتند، بیانیه صادر کردند و در عمل هیچ نکردند.
علت اصلی فاجعه خشک شدن هامون، عدم پرداخت حقآبه قانونی ایران از رود هیرمند از سوی دولت افغانستان است.
بر اساس «معاهده 1351 هیرمند»، سالانه باید 820 میلیون مترمکعب آب از سد کجکی در افغانستان به ایران اختصاص یابد؛ اما طی دو دهه اخیر و به ویژه در سنوات اخیر این تعهد تقریباً بهطور کامل نادیده گرفته شده است.
هامون خشک مبدأ ریزگرد و قاتل خاموش مردم سیستان
با خشک شدن کامل بستر هامون، آنچه باقی مانده، شنهای نرم، نمکهای سطحی و ذرات سمی معلقی است که با وزش بادهای 120 روزه، به ریزگردهای مرگبار تبدیل میشوند.
در همین تیرماه جاری، سیستان برای هشت روز متوالی در محاصره طوفان گردوخاک بود؛ با آمار بالای مراجعه بیماران تنفسی، قلبی و چشمی به مراکز درمانی.
پرندگان مهاجر که هر سال زمستان را در هامون میگذراندند، مسیر خود را تغییر دادهاند یا از بین رفتهاند.
ماهیگیری سنتی سیستان که زمانی قلب اقتصاد روستایی بود، به خاطره بدل شده است.
نیزارهای هامون که در گذشته صدای موسیقی میدادند، حالا خشکیدهاند و خوراک شعلههای بینظم طوفان شدهاند.
دامداری سنتی با کمبود آب و علوفه از هم پاشیده؛ بسیاری از عشایر کوچرو، به مهاجرت اجباری یا ترک شغل روی آوردهاند.
یکی از کشاورزان حاشیه هامون در این رابطه به خبرنگار تسنیم گفت: ما چیزی برای از دست دادن نداریم.
زمینهایمان نمکزار شدهاند.
گاو و گوسفندها مردهاند.
بچههایمان مریض هستند و فقط مانده بمیریم تا شاید کسی بفهمد هامون یعنی زندگی!
سکوت پرصدای نهادهای بینالمللی
یونسکو، برنامه محیط زیست سازمان ملل(UNEP)، کنوانسیون رامسر و دیگر نهادهای بینالمللی بارها هشدار دادهاند که خشک شدن هامون، نهتنها بحران منطقهای، که یک تهدید فرامرزی است.
اما این هشدارها هیچگاه به فشار سیاسی، میانجیگری دیپلماتیک جدی یا برنامهای اجرایی ختم نشده است.
در شرایطی که برای نجات یک دریاچه در اروپا، بودجههای میلیاردی تصویب میشود، هامون در حاشیه توجهات جهان رها شده، چرا که نه سرمایهگذار دارد، نه توریست و نه رسانه بینالمللی!
خشک شدن تالاب هامون، فاجعهای انسانی، زیستمحیطی، اقتصادی و سیاسی است.
این یک حادثه نیست؛ جنایتی خاموش است با عامل انسانی.
اگر امروز در برابر افغانستان، سازمانهای بینالمللی و سکوت جهانی ایستادگی نشود، فردا باید منتظر خاموشیهای مشابه در دیگر زیستبومهای مرزی باشیم.
انتهای پیام/