ای عشق دل افروز، دل ما به تو گرم است
آقا، دماوندی است برای خودش؛ دل ایران به این دماوندِ بزرگ گرم است. ای عشق دل افروز، دل ما به تو گرم است.

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم- آن مرد آمد
آن مرد تنها آمد، نه!
با تمامِ ایران آمد.
آن مرد آمد؛ گویی تمامِ ایران آمد.
آری؛ ایران آمد.
سراز پا نمیشناسیم.
آقا آمده است.
یک صدا ایستادهایم و لبیک کنان، عشق را نثارِ او میکنیم.
چنان فریاد میزنیم که بداند، در راه او جان را در کف دست گرفتهایم.
حاج محمود کریمی در شب عاشورای حسینی، برای ساعتی میخواند.
اما آقا، حاج محمود را صدا میزند.
او خوب میداند که اکنون هنگامِ زمزمه کردنِ چیست؛ از او ایران را میخواهد.
کریمی هم لبیک میگوید و نغمه سرمیدهد:
در روح و جان من میمانی ای وطن
به زیر پافتد آن دلی، که بهر تو نلرزد
حاضران در مجلس، یک صدا میخوانند و سینه میزنند.
گویی سرود ملی است، گویی آهنگِ اتحادِ مردم ایران است.
شرح این عاشقی…
ننشیند در سخن؛ که بهر عشق والای تو همه جهان نیارزد!
چه گمان میکرد کسی که این آهنگ روزی چنین خاطرهساز شود.
آهنگی که از ساختههای فریدون شهبازیان است.
شعرش را نادر ابراهیمی سروده و اکنون با کمی تغییر در شعر؛ به اثری برای اتحاد ایرانیان تبدیل شده است.
ای ایران ایران
دور از دامان پاکت، دستِ دگران، بد گوهران...
حالا خاطر همگان جمعتر از هر زمانِ دیگری است؛ آقا آمده است.
دل همگان قُرصتر از هر زمانِ دیگری است؛ آقا آمده است.
چشمِ بد گوهران کور؛ ایران آمده است...
آقا، دماوندی است برای خودش؛ دل ایران به این دماوندِ بزرگ گرم است.
ای عشق دل افروز، دل ما به تو گرم است.
انتهای پیام/