سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

بازگشت به ریشه‌ها با پرچم سیاه محرم؛ وقتی روستا جان می‌گیرد - تسنیم

تسنیم | استان‌ها | شنبه، 14 تیر 1404 - 09:53
محرم که از راه می رسد، جهان انگار لباس تازه ای می پوشد؛ لباسی به رنگ ماتم. گویی روی پیشانی آسمان، سربند عزایی بسته اند و ماه، بزم ستاره ها را تعطیل کرده تا در سوگ عطش حسین، ساکت و ساکن نظاره گر زمین باشد.
محرم،بازگشت،حسين،دل،نذري،غمي،صداهايي،كنج،ارادت،زادگاه،شلوغي، ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، محرم که از راه می‌رسد، روستاها دوباره زنده می‌شوند؛ نه با صدای تراکتور یا شلوغی بازار، که با نوای سینه‌زنی و عطر نذری.
دل‌هایی که یک‌سال در هیاهوی شهر گم بوده‌اند، حالا به زادگاه برمی‌گردند تا زیر علم حسین(ع) آرام بگیرند.
محرم، فقط ماه عزاست؟
نه.
فرصتی‌ست برای دیدار، برای تجدید عهد، و برای لمس ریشه‌هایی که با اشک و ارادت آبیاری می‌شوند.
در این ماه، صداهایی از دل دشت کربلا تا کنج کنج عالم می‌پیچد.
صداهایی که خبر از غمی می‌دهند که وسعتش از تاریخ فراتر رفته.
غمی که تنها بانویی چون حضرت زینب(س) تاب روایت آن را دارد.
ماجرای خون و عطش، غیرت و غربت، ماجرایی نیست که در تاریخ دفن شده باشد؛ این قصه، هر سال زنده می‌شود، هر بار تازه‌تر، پررنگ‌تر، جاری‌تر از قبل.
و در این میان، محرم فرصتی‌ست برای بازگشت.
برای رفتن نه به گذشته، بلکه به ریشه.
در خراسان جنوبی، روستاها و شهرها با آغاز محرم، حال‌وهوایی دیگر می‌گیرند.
مردم در هر نقطه‌ای از ایران که باشند، برنامه‌ها را تعطیل می‌کنند و دل‌شان را به زادگاه گره می‌زنند.
مقصد؟
هیئتی‌ که در آن بزرگ شده‌اند، کوچه‌ای که صدای طبل و سنج‌اش بخشی از خاطره کودکی‌شان است، حسینیه‌ای که هنوز بوی اسپند مادربزرگ را می‌دهد.
دهه اول محرم، پرشورترین روزهای سال برای خیلی‌هاست.
جاده‌ها شلوغ می‌شود، خانه‌ها پر رفت‌وآمد و دل‌ها لبریز از انتظار.
هر کس با نیتی می‌آید: یکی نذری دارد، یکی دلی تنگ، و دیگری فقط آمده تا سینه بزند، گریه کند، سبک شود...
این دورهمی‌های عاشورایی فقط عزاداری نیست.
مجالی‌ست برای دیدارهایی که پشت شلوغی زندگی جا مانده‌اند.
پسرخاله‌ای که از تهران آمده، عمه‌ای که چند سالیست در مشهد ساکن است، پیرمردی که حتی با عصا هم نمی‌خواهد غیبت کند.
همه کنار هم در صفوف هیئت می‌ایستند، زیر علم حسین(ع)، فارغ از جایگاه و فاصله، فقط با یک نشان مشترک: ارادت.
نذرها، سفره‌ها، چای‌خانه‌ها، علم‌گردانی‌ها و شبیه‌خوانی‌ها… همه در این روزها جان دوباره می‌گیرند.
حتی اگر یک خانواده توان مالی زیادی نداشته باشد، باز هم سهم خود را در عزای حسین(ع) پیدا می‌کند؛ کسی گلاب می‌آورد، یکی با سینی چای راه می‌افتد، دیگری سقایی می‌کند.
در این دورهمی‌ها، نسل‌ها به هم می‌رسند.
کودکانی که با لباس مشکی کنار پدربزرگ‌ها می‌نشینند، اشکی در نگاه، سوالی در ذهن، و ارادتی در دل.
محرم، فرصت انتقال فرهنگ است؛ فرصتی برای گفتن آن‌چه در کتاب‌ها نمی‌گنجد: "چرا برای حسین(ع) گریه می‌کنیم؟
چرا هر سال برمی‌گردیم؟
چرا این غم فراموش نمی‌شود؟"
محرم، یک مراسم نیست؛ یک اتفاق هم نیست.
محرم، یک بازگشت است.
بازگشت به ایمان، به ریشه، به هویت.
و این بازگشت در کوچه‌ پس‌کوچه‌های خراسان جنوبی، در دل مردمان خاکی اما عاشق، به زیباترین شکل ممکن تکرار می‌شود.
پایان پیام /258/