سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

وینسنس ادامه دارد؛ این بار با پهپاد و تحریم

تسنیم | استان‌ها | جمعه، 13 تیر 1404 - 15:30
دشمن بارها در فروپاشی ایران شکست خورده و ریشه این شکست، در سوءتفاهم دشمن از هویت ایرانی-اسلامی و پویایی اجتماعی ملت ایران نهفته است.
ايران،آمريكا،جنگ،تحميلي،مقاومت،رژيم،تسنيم،وينسنس،فاجعه،رهبري ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قشم، 12 تیر 1367، ناو جنگی وینسنس آمریکا با شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران‌ایر (پرواز شماره 655)، حدود 300 انسان بی‌گناه، از جمله زنان و کودکان، را در آسمان خلیج فارس به شهادت رساند.
این جنایت نه‌تنها با عذرخواهی یا پذیرش مسئولیت همراه نشد، بلکه فرمانده ناو، ویلیام راجرز، از سوی کاخ سفید مدال افتخار دریافت کرد.
این فاجعه، نمادی از سیاست‌های سلطه‌جویانه و استانداردهای دوگانه آمریکا در قبال ایران شد.
در سالگرد این رویداد، با دکتر حمید شاه‌آبادی، تحلیلگر برجسته مسائل سیاسی و فعال فرهنگی و اجتماعی، به گفت‌و‌گو نشستیم تا ابعاد تاریخی، حقوقی و راهبردی این فاجعه و درس‌های آن برای ایران امروز را بررسی کنیم؛ به‌ویژه در شرایطی که تجاوزات رژیم صهیونیستی و آمریکا و حمایت‌های دولت‌های غربی بار دیگر منطقه را درگیر تنش کرده است.
تسنیم: اجازه دهید گفت‌وگو را با این سؤال آغاز کنیم؛ به گمان شما آیا حادثه تیرماه سال 67 یک خطا یا حادثه نظامی صرف بود یا بایستی فاجعه سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران‌ایر را فراتر از چنین امر ساده‌ای تلقی کرد؟
از منظر شما، أساسا این رخداد در چه بستری قابل تحلیل است؟
سؤال بسیار مهمی است.
گمان دارم سرنگونی پرواز شماره 655 ایران‌ایر را بایستی یک جنایت حساب‌شده و کنشی ژئوپلیتیکی در چارچوب استراتژی کلان آمریکا برای مهار انقلاب اسلامی تلقی کرد.
این واقعه در اواخر جنگ تحمیلی، زمانی رخ داد که ایران با مقاومت خود در جبهه‌های جنوب و غرب، موقعیت راهبردی‌اش را در خلیج فارس تثبیت کرده بود.
آمریکا، با حمایت همه‌جانبه از رژیم بعث عراق، به دنبال تغییر معادلات جنگ بود و این حمله، بخشی از یک عملیات روانی - نظامی برای تضعیف اراده ایران محسوب می‌شد.
ادعای «خطای انسانی» از سوی آمریکا هرگز قابل پذیرش نیست.
شواهد متعدد، از جمله مسیر استاندارد پرواز، کد غیرنظامی هواپیما، و اطلاعات راداری ناو وینسنس، نشان می‌دهد که این اقدام تماما عمدی بوده است.
مهم‌تر اینکه، اعطای مدال شجاعت به فرمانده ناو، ویلیام راجرز، این واقعیت را تأیید می‌کند که کاخ سفید نه‌تنها از این جنایت پشیمان نبود، بلکه آن را در راستای منافع خودش امری مشروع می‌دانست.
کافی است به امروز نگاهی بیاندازیم و این الگو را در اقدامات آمریکا طابق نعل بالنعل دوباره بازشناسی کنیم، حمله و تجاوز به تاسیسات صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و تجلیل از خلبانان این عملیات تروریستی و ناقض تمام قوانین بین‌المللی؛ عیناً تکرار همان ماجراست.
فاجعه وینسنس و تجاوز اخیر، مصداق بارزی از منطق سلطه‌گری است که غیرنظامیان را ابزاری برای فشار سیاسی می‌داند.
حقوق بین‌الملل کجا ایستاد؟
تسنیم: از منظر حقوقی و بین‌المللی، این اقدام چگونه قابل ارزیابی است؟
آیا سازوکارهای حقوق بین‌الملل واکنشی درخور نشان دادند؟
از منظر حقوق بین‌الملل، سرنگونی پرواز 655 به نحو آشکاری نقض فاحش کنوانسیون 1944 شیکاگو درباره هوانوردی غیرنظامی و اصول حقوق بشردوستانه بین‌المللی است.
هواپیمای ایرباس در کریدور تجاری شناخته‌شده، با کد پروازی غیرنظامی و در ارتفاع استاندارد پرواز می‌کرد.
هیچ توجیه حقوقی برای هدف قرار دادن آن وجود نداشت.
با این حال، نهادهای بین‌المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل و سازمان بین‌المللی هوانوردی غیرنظامی (ICAO) نه ‌تنها واکنش قاطعی نشان ندادند، بلکه با سکوت و انفعال، عملاً به آمریکا مصونیت دادند.
مصونیتی که تا امروز هم ادامه دارد و شواهدش را در جهان به وضوح می‌توانیم ببینیم.
این پرونده نمونه‌ای آشکار از استانداردهای دوگانه در نظام حقوقی بین‌المللی است.
در حالی که کشورهای غیرغربی به دلیل تخلفات کوچک‌تر تحت فشار شدید قرار می‌گیرند، آمریکا به دلیل نفوذ سیاسی و اقتصادی‌اش از پاسخگویی معاف شد.
دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) نیز که ایران در آن طرح دعوی کرد، در نهایت با فشارهای سیاسی به توافقی حداقلی بسنده کرد که هرگز عدالت واقعی را تأمین نکرد.
این انفعال زمینه‌ساز تکرار جنایات مشابه در مناطق دیگر، از جمله حملات به غیرنظامیان در افغانستان، عراق و فلسطین و حتی ترور دانشمندان هسته‌ای ایران شد.
پیامی از دل جنگ؛ تهدیدی برای مقاومت ایران
تسنیم: پیام راهبردی آمریکا به ایران در آن مقطع چه بود؟
و چرا به چنین ابزاری متوسل شد؟
پیام آمریکا کاملاً روشن بود؛ وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت و عقب‌نشینی از مواضع مقتدرانه‌اش در جنگ تحمیلی.
در سال 1367، ایران با وجود فشارهای سنگین نظامی، اقتصادی و سیاسی همچنان مظهر مقاومت بود و رژیم بعث عراق، به‌رغم حمایت‌های گسترده غرب و کشورهای منطقه، در حال از دست دادن ابتکار عمل بود.
آمریکا با این جنایت، به دنبال ایجاد یک شوک روانی و افزایش هزینه‌های مقاومت برای ایران بود.
حمله به هواپیمای مسافربری، پیامی صریح به ایران داشت: «اگر مقاومت کنید، حتی غیرنظامیان‌تان نیز هدف قرار خواهند گرفت.»
از وینسنس تا ترور؛ تکرار سناریوی فشار بر ایران
تسنیم: نظر شما نسبت به وقایع اخیر و حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته‌ای و به شهادت رساندن فرماندهان و دانشمندان و مردم بی‌گناه چیست؟
همانطور که پیش‌تر اشاره کردم این اقدامات تروریستی و جنایات صریح عیناً حکایت از همان منطق سلطه همیشگی دارند، منتها امروز صورت آن عوض شده است.
منطق آمریکایی فاجعه وینسنس، منطق حملات سایبری به نطنز، ترور دانشمندان هسته‌ای، و حملات اخیر رژیم صهیونی به زیرساخت‌های صلح‌آمیز ایران، همگی در یک چارچوب مشترک تعریف می‌شوند: افزایش هزینه‌های مقاومت از طریق هدف قرار دادن دارایی‌های راهبردی و غیرنظامی.
رژیم صهیونی، با حمایت مستقیم آمریکا، به دنبال تکرار همان سناریوی ارعاب است که در سال 1367 اجرا شد؛ یعنی وادار کردن ایران به عقب‌نشینی در برنامه هسته‌ای، سیاست‌های منطقه‌ای یا مواضع ضدصهیونیستی‌اش.
اما تفاوت بسیار کلیدی در کار است: ایران سال 1404، ایران دهه 60 نیست.
یکی از سرداران شهید ما می‌گفت، در زمان جنگ برای خرید یک موشک بایستی دو و نیم میلیون دلار هزینه می‌کردیم، همان را هم به سختی به ما می‌فروختند!
امروز که جنگ تحمیلی دوم رخ‌داده است، بواسطه فداکارای‌های همان شهیدان عزیزمان ایران یک قدرت منطقه‌ای است که قابلیت‌های پیشرفته موشکی، پهپادی، سایبری و دفاعی او به إقرار دشمنان، زبان‌زد و محل تحسین و توجه است.
این سخن شعار نیست، آثار بالفعل این قدرت و قابلیت را بر نقطه نقطه آسمان خاک اشغالی‌شان و روی دیوارهای تأسیسات نظامی و اطلاعاتی‌شان می‌توانیم مشاهده کنیم.
نکته مهمی که باید به آن اندیشید برکت جنگ تحمیلی برای ماست؛ آن روزها ما پیروز جنگ بودیم، اما ضعف‌های‌مان در عرصه موشکی و تسلیحاتی را شناختیم.
امروز و پس از 37 سال یکی از قطب‌های موشکی جهان هستیم.
این اتفاق قطعاً تحت رهبری داهیانه مقام معظم رهبری (مدظله العلی) مجدداً تکرار خواهد شد، ما از جنگ تحمیلی دوم نیز درس می‌گیریم، چند سال دیگر ایران در نقطه‌ای ایستاده بسیار دورتر از اکنون، شما اطمینان داشته باشید که در مدت کوتاه ما در بحث سامانه‌های دفاعی نیز بسیار جلوتر از امروزمان خواهیم ایستاد؛ همانطور که قبل و پس از جنگ تحمیلی در عرصه موشکلی درخشیدیم.
یک نکته دیگر را نیز نباید بدون اشارت گذاشت.
امروز جمهوری اسلامی ایران طلایه‌دار یک ایده و اندیشه است که مخاطبین جهانی دارد و آن اندیشه مقاومت دربرابر ظلم، بی‌عدالتی و ایستادن بر موضع حق و حقیقت است.
پاسخ قاطع ایران به تجاوزات اخیر، از جمله عملیات‌های نظامی دقیق و شکست عملیات روانی دشمن، نشان داد که دوران «بزن دررو» به پایان رسیده است.
رژیم صهیونی که ابتدا تصور می‌کرد با حملات غافلگیرانه دست برتر را دارد، اکنون در انسداد استراتژیک گرفتار شده و می‌داند و با گوشت و پوست و استخوانش درک کرده که او مهلکه‌ای را به پا کرده که پایانش دیگر نه به دست او، بلکه به دست ولی امر مسلمین جهان (مدظله العلی) سربازان امام زمان است.
تجربه ثابت کرده که فشارهای بیرونی اگرچه ممکن است به‌ طور موقت مانع‌تراشی کنند، اما به تغییر بنیادین در اراده راهبردی جمهوری اسلامی ایران منجر نمی‌شوند.
برعکس، چنین اقدامات تحریک‌آمیزی اغلب موجب تقویت انسجام داخلی، افزایش مشروعیت برنامه‌های دفاعی و هسته‌ای و فعال شدن قدرت بازدارندگی کشور می‌شود.
دشمنان ما نیز می‌دانند که ایران سال 1404، ایران 1367 نیست.
تسنیم: به نکته بسیار جالبی اشاره کردید؛ شما فرمودید که «جنگ تحمیلی با رژیم بعث عراق برای ما برکتِ پیشرفت داشته است»، می‌توانید کمی این نکته مهم را بیشتر توضیح دهید؟
بله حقیقت همین است.
بدون نگاه تاریخی به وقایع، تحلیل‌ها عمدتا در سطح انتزاع خواهند ماند.
مقصودم از آن عبارت را می‌توانم با یک مقایسه شفاف‌تر توضیح دهم.
اگر به تاریخ عراق پس از جنگ نگاه کنیم، می‌بینیم که تا 17 سال پس از آن به چه سرنوشتی دچار شد.
پس از آن نیز و با حمله و اشغال آمریکا تا امروز شاهد این مسئله هستیم که عراق در چه وضعیتی است؛ روزانه 6 و نیم میلیون بشکه نفت می‌فروشد، اما بخاطر حضور آمریکا هنوز از پس حل مشکلات یومیه کشور، مثلا تامین برق ناتوان است.
اما ما در چه نقطه‌ای ایستاده‌ایم؟
در نقطه‌ای که غرب و دشمنان کشور، نگاهی همانند یک ابرقدرت به ما دارند.
تأسیسات هسته‌ای و موشکی ما را هدف قرار می‌دهند، شدیدترین تحریم‌ها را اتخاذ می‌کنند، از ما بنحو مداوم دعوت به مذاکره می‌کنند؛ و این یعنی جایگاه ایران امروز متفاوت است.
اگر چنین نبود، سرنوشتی مثل سایر کشورها پیدا می‌کرد.
جنگ تحمیلی برکت داشت؛ اگر آمریکا در این چهل سال از حیث نظامی، فناوری و تکنولوژی 10 برابر پیشرفت کرده است که آن هم محل تردید جدی است، ما از روزگار جنگ تا امروز صدها برابر پیشرفت کرده‌ایم.
در اغلب سطوح فنی و علمی به یمن وجود نخبگان و دانشمندان‌مان و توصیه‌های مقام معظم رهبری امروز هیچ فاصله‌ای با قدرت‌های دنیا نداریم.
رئیس جمهور آمریکا که حمله به تاسیسات فوردو را «بزرگترین دستاورد تاریخ ارتش آمریکا» می‌نامد، چرا چنین چیزی می‌گوید؟
پاسخش واضح است، تاسیسات ما در بالاترین سطح تکنولوژیک و علمی است.
این‌جاست که روشن می‌شود جمهوری اسلامی ایران در انتظار «صلح تحمیلی» از جانب هیچ‌کس نخواهد بود.
تاریخ جمهوری اسلامی ایران این درس را به دشمنان داده که تهدیدها و ضعف‌ها را چگونه به فرصت و برکت تبدیل می‌کند.
چرا دشمنان بارها در فروپاشی ایران شکست خورده‌اند؟
تسنیم: دشمنان همواره روی فروپاشی داخلی ایران حساب باز کرده‌اند.
چرا این راهبرد بارها شکست خورده است؟
ریشه این شکست در سوءتفاهم دشمن از هویت ایرانی-اسلامی و پویایی اجتماعی ملت ایران نهفته است.
آمریکا و رژیم صهیونی، بر اساس تجربه جوامع تسلیم‌پذیر در منطقه، انتظار داشتند فشارهای خارجی به فروپاشی داخلی ایران منجر شود.
اما ایران، با تکیه بر تمدن چند هزار ساله، آموزه‌های عاشورایی و هویت ملی عمیق، در برابر تهدیدات خارجی نه‌تنها متلاشی نمی‌شود بلکه متحدتر و مقاوم‌تر می‌شود.
در جنگ تحمیلی، شاهد بودیم حتی برخی گروه‌های منتقد نظام در برابر تجاوز خارجی از کیان ملی دفاع کردند.
این انسجام ریشه در فرهنگ مقاومت و پیوند عمیق مردم با سرزمین‌شان دارد.
برخلاف رژیم صهیونی که در بحران‌ها شاهد مهاجرت ساکنان به کشورهای مبدأ است، ایرانیان در لحظات حساس تاریخی پشت به پشت هم می‌ایستند.
این ویژگی دشمن را بارها غافلگیر کرده و محاسباتش را به هم ریخته است.
شاهد هستیم که امروز هم این اتفاق مجددا افتاده است، مردمان نجیب ما با تمام تکثرات و اختلاف‌نظرهای‌شان بزرگ‌ترین حامی و پشتیبان نیروهای مصلح و رهبر فرزانه انقلاب بودند.
رهبری هوشمندانه؛ کلید مقاومت و موفقیت ایران
تسنیم: در مواجهه با چنین رویدادهایی، نقش رهبر انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در تمام این سال‌ها رهبر انقلاب به‌عنوان یک حکیم فاضل، استراتژیست برجسته و فرمانده کل قوا، نقشی بی‌بدیل در هدایت ایران در برابر تهدیدات داشته‌اند.
ایشان با تکیه بر سنت‌های الهی، تجربه تاریخی و درک عمیق از ماهیت دشمن، همواره ابتکار عمل را در اختیار ایران نگه داشته‌اند.
جمله کلیدی ایشان که «اگر ضربه بزنید، حتماً ضربه خواهید خورد»، مبنای دکترین بازدارندگی فعال ایران است که از حالت دفاعی به رویکردی پیش‌دستانه در برابر تهدیدات تبدیل شده است.
رهبری هوشمندانه ایشان، همراه با انسجام اجتماعی و حمایت مراجع تقلید، توطئه‌های دشمن، از جمله طرح‌های سرنگونی نظام در سال‌های اخیر را خنثی کرده است.
این رهبری، با ایجاد وفاق ملی و هدایت دقیق منابع کشور، ایران را به یک قدرت غیرقابل نفوذ تبدیل کرده است.
تسنیم: برای پایان‌بندی گفت‌وگو، به نظر شما مهم‌ترین پیام تاریخی و راهبردی فاجعه وینسنس برای نسل امروز چیست؟
فاجعه وینسنس یک هشدار تاریخی است: هرگز به لبخند دشمن اعتماد نکنید.
آمریکا، از وینسنس تا ترور سردار سلیمانی، از تحریم‌های اقتصادی تا حملات نظامی به نطنز و فوردو، نشان داده است که در صورت فرصت، نه‌تنها رهبران و دانشمندان بلکه غیرنظامیان، زنان و کودکان را نیز هدف قرار می‌دهد.
این منطق سلطه‌گری است که مرز اخلاقی نمی‌شناسد.
اما درس بزرگ‌تر، پاسخ ملت ایران به این جنایت است: مقاومت هوشمندانه، انسجام اجتماعی، اعتماد به رهبری و تقویت بازدارندگی، چهار ستون بقا و پیشرفت ایران هستند.
ایران امروز، با تکیه بر توانمندی‌های دفاعی، هوشیاری سیاسی و حمایت مردمی، آماده‌تر و قدرتمندتر از هر زمان دیگری است.
دشمنانی که هنوز در توهم وینسنس به سر می‌برند، باید بدانند که هر ماجراجویی جدید، پاسخی قاطع‌تر و شکستی سنگین‌تر برایشان به دنبال خواهد داشت.
تاریخ به ما آموخته که در مسیر سنت‌های الهی، مانند جهاد و ایستادگی، پیروزی حتمی است.
انتهای پیام/