سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

کارشناس صهیونیست: حملات ایران حباب توهم ما را شکاند

مشرق | بین‌الملل | پنجشنبه، 12 تیر 1404 - 20:52
با پایان یافتن جنگ میان ایران و اسرائیل، اکنون انتقادات و مخالفت‌ها در سرزمین‌های اشغالی به تدریج در حال نشان دادن خود می‌باشند. آنها معتقدند: هیچ یک از اهداف تعیین شده اسرائیل در جنگ محقق نشد.
جنگ،ايران،واقعيت،زندگي،نتانياهو،اسرائيل،توهمي،دستاوردها،غزه، ...

به گزارش مشرق، نوعا لیمونه، کارشناس عبری زبان در رابطه با جنگ اخیر و پروپاگاندای رسانه‌ای صهیونیست‌ها در جنگ اخیر با ایران در روزنامه هاآرتص نوشت:
با همان شتابی که جنگ ۱۲ روزه با ایران آغاز شد، به پایان رسید و حالا اسرائیلی‌ها باید به زندگی عادی بازگردند.
اما دیگر معلوم نیست زندگی عادی چیست: زندگی روزمره یا جنگ؟
جای تعجب نیست که بسیاری احساس می‌کنند درکشان از واقعیت متزلزل شده است؛ زیرا حتی توانایی ما برای کار، تحصیل و گیر افتادن در ترافیک، توهمی از آرامش است که بر سرکوب واقعیت جنگ غزه در غزه در اذهان استور است.
طی ۱۲ روز، واقعیت صحنه به توهمی که ما برای خود درست کرده بودیم، هجوم آورد و ما تنها قسمت کوچکی از آنچه اسرائیل در غزه به بار می‌آورد را حس کردیم: ساختمان‌های ویران‌شده، غیرنظامیانی که در بمباران‌ها کشته شدند، از جمله کودکان.
این ۱۲ روز همان چیزی بود که اسلاوی ژیژک آن را «بیابان واقعیت» ما می‌نامد: لحظه‌ای که واقعیت تلخ و دوردستی که از آگاهی ما پنهان بود، به حباب توهم ما نفوذ کرد.
زندگی درون یک فیلم جنگی بی‌پایان
لیمونه در رابطه با تصویری سازی که از جنگ ایران در سرزمین‌های اشغالی صورت گرفت نوشت:
اما در عین حال، آنچه درباره جنگ با ایران شنیدیم، دستاوردهای عظیم بود که در استودیوهای خبری شبیه یک «فیلم هالیوودی» با حضور شبکه‌های جاسوسی و تسلیحات مدرن توصیف شد و در تصورات ما نیز چنین تصویری شکل گرفت.
اما برای کسانی که به تحلیل‌های شگفت‌زده رسانه‌ها بسنده نکردند و اخبار بین‌المللی را دنبال کردند، تردیدهایی درباره واقعیت اهداف و دستاوردها ایجاد شد.
وی در ادامه به این مسئله می‌پردازد که واقعیت این جنگ چه بوده است:
نمی‌توان از این فکر دست برداشت که آیا همه اینها تصویری بیشتر از یک نمایش نبوده است.
نمایشی که توسط افرادی با سابقه پررنگی در ارائه داستان‌های تخیلی به عنوان واقعیت دارند، مدیریت شده است.
طبق روایتی که به‌طور گسترده در میان دولت، اپوزیسیون و اکثر رسانه‌ها پذیرفته شد، ایران در یک مسابقه دیوانه‌وار برای دستیابی به سلاح هسته‌ای و نابودی اسرائیل بود و ما مجبور شدیم پیش‌دستی کنیم و به آن حمله کنیم.
عملیات «شیر غرّان» انجام شد و به لطف نتانیاهو و ترامپ، ما نجات یافتیم.
اما این روایت هرچه پیش می‌رود، حفره‌های بیشتری در آن آشکار می‌شود.
از حذف زمینه پیشرفت ایران به آستانه هسته‌ای شدن، خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ تحت فشار نتانیاهو و در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ، تا نادیده گرفتن پرسش مهم اینکه آیا تغییری در موضع آیت الله خامنه‌ای درباره عبور از آستانه هسته‌ای رخ داده بود، و در نهایت دستاوردها و پیامدهای احتمالی این جنگ.
این کارشناس صهیونیست با اذعان به ناکامی رژیم صهیونیستی در دست‌یابی به اهداف مشخص شده در جنگ می‌نویسد:
بسیاری از کارشناسان معتقدند که این دستاوردها به نابودی کامل توانایی هسته‌ای ایران محدود نمی‌شود، بلکه تنها آن را کمی به تأخیر انداخته است، و برخی بر این باورند که این حمله انگیزه‌ای به ایران داده تا برای بازسازی دکترین بازدارندگی خود، از آستانه هسته‌ای عبور کند.
همچنین هدف مضحکی که در میانه عملیات مطرح شد، یعنی سرنگونی نظام ایران، محقق نشد.
نه‌تنها این هدف به دست نیامد، بلکه ممکن است عکس آن صادق باشد: حمله‌ای خارجی که صدها غیرنظامی نیز در آن کشته شدند، می‌تواند نظام ایران را بیش از پیش تقویت کند.
در نهایت، دخالت ترامپ در امور سیاسی داخلی اسرائیل و درخواست وی برای لغو محاکمه نتانیاهو، تردیدهایی درباره انگیزه‌های واقعی و زمان‌بندی این عملیات ایجاد می‌کند.
نوعا لیمونه در پایان نوشت:
بحث ژیژک درباره ۱۱ سپتامبر همین است؛ یکی از بینش‌های او این است که به‌جای پناه بردن به توهمی که در آن «این‌گونه چیزها اینجا اتفاق نمی‌افتد»، ایالات متحده باید درک کند که امنیت خیالی‌اش تنها به دلیل خشونت در جاهای دیگر ممکن شده است و باید خواستار آن باشد که «این‌گونه اتفاقات خشونت آمیز» در هیچ کجا رخ ندهد.
اظهارات نتانیاهو و وزرایش درباره «صلح از طریق قدرت» و توافق‌های منطقه‌ای بدون هیچ‌گونه واگذاری سرزمین یا تشکیل دولت فلسطینی، نشان‌دهنده مسیری است که اسرائیل در آن گام برمی‌دارد: امنیت خیالی بیشتر، که از طریق خشونت فزاینده در مناطق فلسطینی به دست می‌آید؛ آسیب بیشتر به حقوق مدنی به بهانه حفظ وضعیت اضطراری دائمی، و زندگی در یک وضعیت جنگی بی‌پایان.