سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ایران؛ بازیگر جدید قواعد خاورمیانه

باشگاه خبرنگاران | بین‌الملل | پنجشنبه، 12 تیر 1404 - 17:06
در پی
ايران،اسرائيل،جنگ،روزه،عمليات،قدرت،صهيونيستي،نظامي،منطقه،حمل ...

دوران "بزن‌دررو" به پایان رسیده و جمهوری اسلامی اکنون با اقتداری بی‌سابقه، نقشی تعیین‌کننده ایفا می‌کند.
در این مصاحبه با پیتر فورد، سفیر سابق انگلیس در سوریه، ابعاد حقوقی، نظامی و افکار عمومی این تغییر بزرگ بررسی می‌شود.
در صحنه پیچیده و پرتحول خاورمیانه، هر حرکت جدید می‌تواند سرنوشت منطقه را برای دهه‌ها رقم بزند.
"جنگ ۱۲ روزه" اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، نقطه عطفی بی‌سابقه در این معادلات بود.
در میانه تشدید تنش‌ها و تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی که منجر به این درگیری طولانی شد، پاسخ قاطع و حساب‌شده ایران، که در قالب "عملیات وعده صادق ۳" به اوج خود رسید، نه تنها بازتاب‌دهنده حق دفاع مشروع یک ملت بود، بلکه به باور بسیاری از تحلیلگران بین‌المللی، فصل جدیدی در دینامیک قدرت منطقه‌ای گشود.
این عملیات و مجموع عملکرد ایران در طول آن ۱۲ روز، تنها یک اقدام نظامی نبود، بلکه پیامی واضح از توانمندی، اقتدار و تغییر قواعد بازی بود.
برای بررسی عمیق‌تر این تحولات، با پیتر فورد، سفیر سابق انگلیس در سوریه، به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم تا ابعاد مختلف این رویداد بی‌سابقه را از منظر حقوقی، نظامی و تاثیر آن بر افکار عمومی جهان واکاوی کنیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: آقای سفیر، از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم.
با توجه به آغاز "جنگ ۱۲ روزه" اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی، تحلیل شما از ابعاد حقوقی این تقابل چیست؟
آیا اقدام رژیم صهیونیستی در آغاز این درگیری از منظر حقوق بین‌الملل قابل توجیه بود؟
پیتر فورد: از دعوت شما متشکرم.
اجازه دهید صراحتاً بگویم که از منظر حقوق بین‌الملل، سلسله اقدامات رها شده و تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی که منجر به آغاز این "جنگ ۱۲ روزه" شد، کاملاً محکوم، غیرقابل توجیه و نقض آشکار تمام قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی بود.
همانطور که جهان شاهد بود، اسرائیل با زیر پا گذاشتن اصول حاکمیت ملی و با انجام حملات پیش‌دستانه و تحریک‌آمیز به اهداف مرتبط با ایران در منطقه، به طور سیستماتیک این تنش را تا مرز یک درگیری تمام‌عیار سوق داد.
این حملات، که بدون هیچ مجوز بین‌المللی و خارج از چارچوب دفاع مشروع انجام شد، آشکارا اصول عدم مداخله در امور داخلی کشور‌ها و احترام به تمامیت ارضی را نقض کرد.
هیچ کشوری، تحت هیچ بهانه‌ای، حق ندارد به طور یک‌جانبه امنیت منطقه را به خطر اندازد و با اقدامات تجاوزکارانه، آتش یک جنگ را شعله‌ور سازد.
این اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل، پاسخ مشروع ایران را بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، یعنی حق ذاتی و مشروع هر کشور برای دفاع از خود در برابر یک حمله مسلحانه، توجیه می‌کند.
جمهوری اسلامی ایران، در طول این ۱۲ روز، بار‌ها اعلام کرد که تنها در حال دفاع از خود و پاسخ به تجاوزات مداوم است.
پاسخ ایران و به اوج رسیدن آن در "عملیات وعده صادق ۳"، در واقع واکنشی متناسب، ضروری و دفاعی در برابر یک تجاوز آشکار و غیرقانونی بود که توسط اسرائیل آغاز شد.
نباید فراموش کنیم که اسرائیل همیشه سعی در آغاز چنین دوره‌هایی از تشدید تنش دارد و ایران این بار با قاطعیت پاسخ داد.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما به حق دفاع مشروع ایران و پاسخ قاطع آن اشاره کردید.
با توجه به دامنه و کیفیت اجرای "عملیات وعده صادق ۳" در طول این "جنگ ۱۲ روزه"، آیا می‌توان گفت جمهوری اسلامی در این نبرد دست برتر را داشته و این عملیات نشانه‌ای از قدرت و اقتدار بی‌سابقه ایران بود؟
پیتر فورد: بله، قطعاً و بدون هیچ شکی.
نتایج "جنگ ۱۲ روزه" و به ویژه "عملیات وعده صادق ۳" به وضوح نشان داد که جمهوری اسلامی ایران از یک دست برتر نظامی، استراتژیک و اطلاعاتی در این تقابل برخوردار است و توانایی‌های خود را به شیوه‌ای کاملاً بی‌سابقه و خیره‌کننده به نمایش گذاشت.
تهران نشان داد که نه تنها توانایی پاسخ قاطع و مستقیم به هرگونه تجاوز را دارد، بلکه می‌تواند این کار را با دقت، برنامه‌ریزی، هماهنگی بی‌نظیر و غافلگیری استراتژیک انجام دهد.
این عملیات، که اوج پاسخ ایران در این جنگ ۱۲ روزه بود، از نظر عبور از سامانه‌های پدافندی پیشرفته و چندلایه، که توسط قدرت‌های غربی و به خصوص ایالات متحده به اسرائیل داده شده بود و به عنوان "شکست‌ناپذیر" تبلیغ می‌شدند، یک موفقیت چشمگیر و تاریخی بود.
پیش از این، اسرائیل تصور می‌کرد که می‌تواند با حملات پنهان، سایبری، و هوایی، بدون عواقب، به اهداف مرتبط با ایران در منطقه و حتی به منافع ایران در خارج از مرزهایش حمله کند، اما این "جنگ ۱۲ روزه" و به ویژه "عملیات وعده صادق ۳" یک خط قرمز جدید و بسیار واضح تعریف کرد.
پیام بازدارندگی برای اسرائیل و حامیانش، به ویژه ایالات متحده، بسیار قوی، آشکار و غیرقابل انکار بود: دوران "بزن‌دررو" و حملات بدون پاسخ برای همیشه به پایان رسیده است.
ایران نشان داد که دیگر حملات رژیم صهیونیستی، چه مستقیم و چه نیابتی، بی‌پاسخ نخواهد ماند و این به طور اساسی معادلات قدرت و امنیت منطقه‌ای را تغییر خواهد داد.
این عملیات نه تنها توان نظامی و اطلاعاتی ایران را در بالاترین سطح تثبیت کرد، بلکه اراده و عزم تهران برای دفاع قاطعانه از حاکمیت و منافع ملی خود را به نمایش گذاشت؛ عزمی که در هیچ شرایطی متزلزل نخواهد شد.
اقتدار ایران در این نبرد کاملاً مشهود بود.
توانایی هدف قرار دادن نقاط حساس و خاص در عمق اراضی اشغالی، بدون اینکه بخواهد درگیری را به یک جنگ تمام‌عیار و غیرقابل کنترل تبدیل کند، خود نشانه اوج قدرت، بلوغ استراتژیک و برنامه‌ریزی دقیق است.
این عملیات، یک پیام استراتژیک چند وجهی داشت: ایران هم قادر به حمله با حجم و دقت بالا است، هم قادر به کنترل دامنه درگیری برای جلوگیری از فاجعه، و هم قادر به تحمیل هزینه‌های سنگین و غیرقابل تحمل بر متجاوز.
این سه عنصر، پایه‌های اصلی یک قدرت بازدارنده واقعی و بسیار موثر هستند که ایران آن را به طور کامل به دست آورده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: این عملیات و کل "جنگ ۱۲ روزه" به وضوح پیام‌های مهمی برای منطقه و جهان داشت.
اما در مورد نتایج میدانی آن چه نظری دارید؟
آیا گزارش‌های رسانه‌های غربی و صهیونیستی، واقعیت آسیب‌های وارد شده به رژیم صهیونیستی را منعکس می‌کنند؟
شواهد شما از نتایج میدانی چیست؟
پیتر فورد: این نکته بسیار مهم و در واقع، پاشنه آشیل روایت غربی‌هاست.
رسانه‌های غربی و صهیونیستی، که اغلب با دستورالعمل‌های خاص و منافع سیاسی مشخصی عمل می‌کنند، تلاش مذبوحانه‌ای برای کتمان، پنهان‌سازی و کم‌اهمیت جلوه دادن آسیب‌های گسترده و بی‌سابقه ناشی از حملات ایران در طول این "جنگ ۱۲ روزه" و به خصوص در جریان "عملیات وعده صادق ۳" داشتند.
اما شواهد موجود، تحلیل‌های مستقل کارشناسان نظامی و حتی اعترافات غیررسمی در محافل امنیتی، نشان می‌دهد که آسیب‌ها، به ویژه به زیرساخت‌های نظامی، اطلاعاتی، ارتباطی و حتی اقتصادی اسرائیل، بسیار گسترده‌تر و ویرانگرتر از آن چیزی بود که رسانه‌های جریان اصلی گزارش کردند.
واقعیت این است که سامانه‌های پدافندی اسرائیل، که هزینه‌های گزافی برای آنها صرف شده بود و به عنوان "شکست‌ناپذیر" و "گنبد آهنین" تبلیغ می‌شدند، نتوانستند در برابر حجم، تنوع و دقت حملات موشکی و پهپادی ایران مقاومت کنند.
تصاویر ماهواره‌ای، تحلیل‌های مستقل از ردگیری مسیر موشک‌ها و گزارش‌های غیررسمی، اما موثق حاکی از اصابت دقیق موشک‌ها به پایگاه‌های نظامی کلیدی، مراکز فرماندهی، تأسیسات حساس و نقاط استراتژیک اسرائیل است.
این حملات، توانایی‌های عملیاتی اسرائیل را به طور موقت، اما جدی مختل کرد.
این شکست پدافندی و میدانی اسرائیل، پیامد‌های عمیق و لرزاننده‌ای دارد.
اولاً، به لحاظ نظامی و امنیتی، ضعف غیرقابل انکار پدافند اسرائیل را آشکار کرد و نشان داد که ادعا‌های قدرت نظامی آنها صرفاً یک پروپاگاندا بوده است.
ثانیاً، به لحاظ روانی و استراتژیک، افسانه "امنیت مطلق" و "حفاظت کامل" اسرائیل را در هم شکست.
این امر نه تنها برای اسرائیل، بلکه برای حامیانش، به ویژه ایالات متحده و کشور‌های اروپایی، که سرمایه‌گذاری عظیمی بر این سامانه‌ها کرده بودند، نیز نگران‌کننده و شرم‌آور است، چرا که نشان می‌دهد حتی با حمایت گسترده تکنولوژیک و مالی، نمی‌توانند در برابر اراده و توانایی یک قدرت منطقه‌ای مستقل مقاومت کنند.
این دست برتر میدانی ایران در "جنگ ۱۲ روزه"، پیامد‌های طولانی‌مدتی برای موازنه قدرت در منطقه خواهد داشت و به طور مجازی، اسرائیلی‌ها را به تسلیم واداشت.
آنها نتوانستند مجازات‌های سنگین و مداوم مشابه آنچه ایران در تلافی حملات قبلی و آغاز این جنگ توسط اسرائیل وارد می‌کرد، تحمل کنند.
این نشان داد که دفاع هوایی متکی به فناوری‌های خارجی، به تنهایی برای مقابله با یک قدرت موشکی بومی و مستقل کافی نیست و به همین دلیل اسرائیل به ناچار به سمت درخواست آتش‌بس رفت.
باشگاه خبرنگاران جوان: در این میان، واکنش افکار عمومی جهان و حمایت از ایران و مردم فلسطین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آیا این حمایت رو به رشد می‌تواند به نفع جمهوری اسلامی در صحنه بین‌الملل باشد؟
پیتر فورد: بله، کاملاً.
یکی از جنبه‌های مهم این درگیری‌ها، تغییر رویکرد و دگرگونی بی‌سابقه در افکار عمومی جهانی است که به وضوح به نفع ایران و آرمان فلسطین متمایل شده است و این یک تحول استراتژیک است.
"جنگ ۱۲ روزه" و سپس شکست‌های اسرائیل در غزه، به طور فزاینده‌ای ماهیت واقعی رژیم صهیونیستی را برای مردم جهان آشکار کرده است.
حملات بی‌رویه، کشتار بی‌رحمانه غیرنظامیان، نقض فاحش قوانین بین‌المللی و حقوق بشر، و بی‌توجهی کامل به افکار عمومی جهانی از سوی رژیم صهیونیستی، باعث شده است که حمایت جهانی از آرمان فلسطین و در نتیجه، همدردی با مواضع ایران در قبال اسرائیل به شدت و به سرعت در حال افزایش باشد.
مردم در سراسر جهان، از جمله در کشور‌های غربی و حتی ایالات متحده، تجاوز و نقض حاکمیت ملی را درک می‌کنند و آن را محکوم می‌دانند.
دیگر نمی‌توان با پروپاگاندا و جنگ روانی گسترده، واقعیت را پنهان کرد؛ تصاویر و اخبار از واقعیت‌های تلخ، به سرعت در حال گسترش است.
پاسخ ایران در طول "جنگ ۱۲ روزه" در بستر این خشم عمومی از اقدامات اسرائیل رخ داد و بسیاری آن را پاسخی مشروع، اجتناب‌ناپذیر و عادلانه به یک تجاوز غیرقانونی تلقی کردند.
این حمایت فزاینده افکار عمومی، فشار عظیمی بر دولت‌های غربی وارد می‌کند تا سیاست‌های خود را در قبال اسرائیل بازنگری کنند و از حمایت بی‌قید و شرط و چشم‌بسته خود دست بردارند.
این روند به وضوح نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی و مردم ایران، اکنون همدردی و حمایت گسترده‌تری را در سطح بین‌المللی به دست آورده‌اند، و این یک اهرم قدرتمند در دیپلماسی و روابط بین‌الملل برای ایران است.
این تغییر روایت در افکار عمومی، بدون شک به تقویت جایگاه بین‌المللی ایران و تضعیف موقعیت رژیم صهیونیستی کمک خواهد کرد و من معتقدم که این تغییرات دائمی و برگشت‌ناپذیر خواهند بود.
نسل‌های جوان در غرب، دیگر داستان‌های قدیمی را باور نمی‌کنند و به دنبال حقیقت هستند، و این حقیقت به وضوح به نفع روایت ایران و فلسطین است.
همچنین، حملات اسرائیل به غزه نیز به همان شیوه به شکست انجامیده است؛ آنها نتوانستند حماس را در هم بشکنند، نتوانستند مردم را بترسانند و به تسلیم وادارند و نتوانستند گروگان‌های خود را بازگردانند.
اکنون این آنها هستند که به دنبال آتش‌بس می‌گردند و این همان الگویی است که در "جنگ ۱۲ روزه" نیز مشاهده کردیم.
باشگاه خبرنگاران جوان: با توجه به این تغییر در افکار عمومی و معادلات قدرت که پس از "جنگ ۱۲ روزه" و عملیات موفق ایران پدید آمد، آینده منطقه را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
آیا می‌توان انتظار داشت که اسرائیل دست از ماجراجویی‌های خود بردارد و این نوازنه‌ای جدید از قدرت، صلح را به ارمغان می‌آورد؟
پیتر فورد: این سوالی است که کلید فهم آینده منطقه در آن نهفته است.
در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، به دلیل حمایت‌های بی‌دریغ خارجی، به ویژه از سوی ایالات متحده و برخی کشور‌های اروپایی، اسرائیل هنوز هم تمایل دارد به رفتار‌های ماجراجویانه و تجاوزکارانه خود ادامه دهد.
اما یک نکته بسیار اساسی و حیاتی تغییر کرده است: بازی دیگر یک‌طرفه نیست و قواعد آن به طور بنیادین بازنویسی شده است.
ایران در طول "جنگ ۱۲ روزه" و به ویژه با "عملیات وعده صادق ۳"، به وضوح نشان داده است که هرگونه تجاوز یا حمله‌ای با پاسخی قاطع، مستقیم و متناسب رو‌به‌رو خواهد شد که برای متجاوز هزینه‌های غیرقابل تحملی در پی خواهد داشت.
این معادله جدید، اسرائیل و حامیانش را وادار می‌کند تا در محاسبات خود دقت بسیار بیشتری به خرج دهند و هزینه و فایده هرگونه اقدام نظامی را با جدیت و واقع‌بینی بیشتری ارزیابی کنند.
این به معنای پایان مطلق ماجراجویی‌ها و تجاوزات رژیم نیست، اما قطعاً کاهش چشمگیری در جسارت، بی‌احتیاطی و اقدامات غیرقانونی آنها ایجاد خواهد کرد.
در بلندمدت، من معتقدم که این تحولات به نفع صلح و ثبات واقعی و پایدار در منطقه خواهد بود، زیرا بازدارندگی متقابل و روشن شدن خطوط قرمز، عامل بسیار مهمی در کاهش تنش‌ها و جلوگیری از تشدید بی‌رویه درگیری‌هاست.
وقتی یک طرف می‌داند که هرگونه حمله به پاسخی قاطع و دردناک منجر می‌شود، تمایل کمتری به آغاز درگیری خواهد داشت.
با این حال، جمهوری اسلامی باید همچنان هوشیار و آماده باشد.
من شخصاً معتقدم که عملکرد ایران در "جنگ ۱۲ روزه" و اثبات توانمندی‌های بازدارندگی‌اش، یک دوره طولانی‌تر از صلح و آرامش نسبی را برای منطقه تضمین می‌کند، زیرا توانایی بازدارندگی ایران به طور قطعی و غیرقابل انکار اثبات شده است.
اما احتمال یک حمله غافلگیرکننده دیگر از سوی اسرائیل یا آمریکا، هرچند با ریسک بسیار بالاتر برای آنها، همیشه وجود دارد و نباید آن را نادیده گرفت.
از این رو، ایران چاره‌ای جز افزایش و تقویت مداوم توانمندی‌های دفاعی و نظامی خود، به ویژه توسعه و تولید موشک‌های بالستیک و مافوق صوت پیشرفته ندارد.
این موشک‌ها نه تنها کلید موفقیت در "جنگ ۱۲ روزه" و "عملیات وعده صادق ۳" بودند، بلکه ستون اصلی بازدارندگی ایران در آینده خواهند بود.
این امر به ایران اجازه می‌دهد تا با اطمینان بیشتری از منافع ملی و امنیت خود در منطقه محافظت کند و نقش خود را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای مستقل، مشروع و تعیین‌کننده تثبیت نماید.
بدون شک، جهان در حال مشاهده ظهور و تثبیت یک قدرت جدید در منطقه است که قادر است به طور مستقل عمل کند و از حاکمیت و امنیت خود دفاع نماید، و در عین حال به دنبال جنگ‌افروزی نیست بلکه هدفش تحمیل صلح و ایجاد تعادل قدرت است.
این توانایی، ابزار اصلی ایران برای تحمیل صلح و بازدارندگی در منطقه‌ای پر از چالش و بی‌ثباتی است.