خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 12 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تفکر سناریویی و عملیات رسانه‌ای؛ درس هایی که باید از تهاجم تحمیلی گرفت

مهر | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 11 تیر 1404 - 13:40
دکتر سعید غفاری دانش‌آموخته رسانه و آینده‌پژوهی در یادداشتی به اهمیت «تفکر سنارویی و عملیات رسانه‌ای» پرداخته و از درس‌هایی گفته که باید از تهاجم ۱۲ روزه دشمن صهیونیستی بگیریم.
عمليات،روايت،ايران،تفكر،سناريويي،طراحي،بحران،تحليل،عمومي،سنا ...

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سعید غفاری دانش‌آموخته رسانه و آینده‌پژوهی در یادداشتی به اهمیت «تفکر سنارویی و عملیات رسانه‌ای» پرداخته و از درس‌هایی گفته که باید از تهاجم ۱۲ روزه دشمن صهیونیستی بگیریم.
متن کامل یادداشت غفاری را در ادامه می‌خوانید؛
مقدمه
در پی حمله رژیم صهیونیستی به خاک مقدس کشورمان، نه تنها معادلات نظامی و سیاسی منطقه وارد مرحله‌ای جدید شد، بلکه صحنه رسانه‌ای نیز به‌طور جدی تحت تأثیر این رویداد قرار گرفت.
رسانه‌ها در این شرایط، هم نقش روایت‌کننده واقعیت را بر عهده داشتند و هم خود به بازیگری مؤثر در صحنه نبرد شناختی بدل شدند.
به عنوان یک کنشگر رسانه‌ای که در بطن تحولات اخیر، از نزدیک درگیر تولید محتوا، افکار عمومی و پایش جریان‌های اطلاعاتی بوده‌ام، بر این باورم که واکنش رسانه‌ای ایران، با وجود تلاش‌های فراوان، همچنان نیازمند بازنگری ساختاری و راهبردی است.
در چنین شرایطی، به نظرم یکی از ابزارهای مغفول‌مانده اما ضروری، تفکر سناریویی است؛ رویکردی که به ما کمک می‌کند تا از دام واکنش‌گرایی صرف رهایی یافته، و برای مواجهه با آینده‌های محتمل، مجهز و آماده باشیم.
این یادداشت با هدف تحلیل نقش تفکر سناریویی در ارتقا کیفیت و اثربخشی عملیات رسانه‌ای، به بررسی تجربه اخیر، تحلیل شکاف‌ها و فرصت‌ها، و ارائه پیشنهادهایی برای آینده می‌پردازد.
تبیین مفاهیم پایه
تفکر سناریویی؛ ابزاری برای اندیشیدن به آینده‌های ممکن
تفکر سناریویی یکی از روش‌های کلیدی در آینده‌پژوهی است که به جای پیش‌بینی یک آینده قطعی و محدود، به ترسیم چندین آینده محتمل، ممکن و مطلوب می‌پردازد.
این روش بر اساس شناسایی عدم‌قطعیت‌های کلیدی و متغیرهای راهبردی عمل می‌کند تا ذهن بازیگران تصمیم‌ساز را برای مواجهه با تحولات غیرمنتظره آماده سازد.
هدف نهایی در تفکر سناریویی، نه پیش‌بینی دقیق، بلکه افزایش ظرفیت تفکر تطبیقی و ارتقای آمادگی سازمانی در مواجهه با پیچیدگی‌هاست.
در حوزه‌های امنیتی، سیاسی و رسانه‌ای، جایی که عدم‌قطعیت‌ها فراوان و کنش‌گران متکثرند، تفکر سناریویی به‌عنوان یک ابزار حیاتی برای طراحی واکنش‌های انعطاف‌پذیر و پیش‌دستانه شناخته می‌شود.
عملیات رسانه‌ای؛ جنگ روایت‌ها در عصر پیچیدگی
عملیات رسانه‌ای (Media Operation) به مجموعه‌ای از اقدامات هدفمند برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی، هدایت برداشت‌ها و شکل‌دهی به روایت‌ها اطلاق می‌شود.
در عصر جنگ شناختی، رسانه‌ها نه فقط ابزار انتقال اطلاعات، بلکه سلاح‌های نرم برای پیشبرد اهداف سیاسی، امنیتی و حتی نظامی‌اند.
عملیات رسانه‌ای در بحران‌ها، همچون نبردهای نظامی، به چابکی، هماهنگی، دقت و پیش‌بینی نیاز دارد.
این نوع از عملیات شامل طیفی از اقدامات: از تولید محتوای راهبردی گرفته تا مدیریت زمان انتشار، بهره‌گیری از نخبگان رسانه‌ای، فضاسازی در شبکه‌های اجتماعی و خنثی‌سازی روایت‌های رقیب است.
سناریوپردازی برای عملیات رسانه‌ای
در صورتی که تفکر سناریویی به درستی وارد طراحی عملیات رسانه‌ای شود، رسانه دیگر صرفاً در پی واکنش به رویدادها نیست، بلکه برای مواجهه با موقعیت‌های پیش‌بینی‌شده و سناریوهای محتمل، برنامه عملیاتی دارد.
این تلاقی می‌تواند رسانه‌ها را از سطح تاکتیکی و ابزاری به سطح راهبردی ارتقا دهد.
در واقع، سناریوپردازی به رسانه‌ها اجازه می‌دهد تا در مواجهه با بحران‌های ترکیبی مانند حمله اخیر، از پیش برای چندین مسیر مختلف آماده باشند؛ نه فقط برای بازتاب وقایع، بلکه برای کنترل میدان ادراکی، حفظ انسجام اجتماعی و تبیین روایت ملی در برابر موج روایت‌سازی دشمن نقشی مثبت و عمیق ایفا نمایند.
واکنش رسانه‌ای ایران به حمله اخیر رژیم صهیونیستی
حمله نظامی و تقریباً ناگهانی رژیم صهیونیستی به برخی نقاط از خاک ایران، را می‌توان یکی از پرتنش‌ترین رویدادهای سال‌های اخیر در منطقه قلمداد نمود؛ حمله‌ای که بلافاصله واکنش‌های گسترده‌ای در سطح رسانه‌های داخلی و بین‌المللی برانگیخت.
در این میان، رسانه‌های ایران درگیر یک آزمون سخت شدند: آزمونی برای اثبات توانمندی‌شان در روایت بحران، کنترل افکار عمومی، و مقابله با عملیات رسانه‌ای دشمن.
ارزیابی شتابزده نشان می‌دهد فاصله بین رسانه‌های ایران و "آمادگی سناریویی" برای چنین شرایطی، هنوز محسوس است.
اگرچه برخی رسانه‌ها توانستند واکنش نسبتاً سریعی نشان دهند، و تلاش‌هایی در جهت هماهنگی نهادهای خبری و تحلیلی صورت گرفت، اما چند شکاف اساسی در عملکرد رسانه‌ای کشور قابل مشاهده بود:
۱.
غافل‌گیری ساختاری
در ساعات اولیه پس از حمله، رسانه‌های رسمی با تأخیر و احتیاط بیش از حد، به انتشار اخبار پرداختند؛ همین تأخیر، میدان روایت را برای رسانه‌های خارجی و ضدایرانی باز گذاشت تا با روایتی یک‌طرفه، فضای افکار عمومی را جهت دهند.
این غافل‌گیری نه‌فقط ناشی از ضعف منابع خبری، بلکه محصول نبود سناریوهای از پیش طراحی‌شده برای مواجهه با چنین وضعیتی بود.
۲.
ناهماهنگی در پیام و روایت
در برخی موارد عدم وجود یک روایت منسجم، سبب شد پیام‌های متناقض از سوی منابع رسمی، تحلیل‌گران و شبکه‌های مختلف منتشر شود.
در شرایطی که دشمن با بهره‌گیری از تکنیک‌های عملیات روانی سعی در ایجاد سردرگمی و تضعیف روحیه عمومی داشت، نبود یک چارچوب روایی منسجم و واحد به تضعیف اثرگذاری مطلوب رسانه‌ای داخلی انجامید.
۳.
تمرکز بیش از حد بر خبر، غفلت از تحلیل
بخش عمده‌ای از رسانه‌ها درگیر بازنشر سریع اخبار اولیه شدند، بدون آن‌که در کنار آن، تحلیل‌های عمیق، سناریوهای احتمالی آینده و تفسیرهای اقناعی ارائه دهند.
همین خلأ، مخاطب ایرانی را به‌سمت رسانه‌های خارجی برای دریافت تحلیل‌های جامع‌تر سوق داد.
۴.
نبود عملیات رسانه‌ای پیش‌دستانه
در شرایطی که رسانه‌های وابسته به رژیم صهیونیستی و حامیانش، از روزها قبل در حال آماده‌سازی افکار عمومی برای توجیه اقدام خود بودند، رسانه‌های ایرانی فاقد سازوکار عملیاتی مؤثر برای تبیین پیشینی و مقابله پیش‌دستانه با این حمله احتمالی بودند.
این در حالی‌ست که با بهره‌گیری از تفکر سناریویی، می‌توانستیم خطوط روایت و محتوای آمادگی روانی را از قبل تولید و زمان‌بندی کنیم.
تکمیل تصویر: روزنه‌ها، ظرفیت‌ها و غایبان صحنه
با وجود چالش‌های متعدد، چند نقطه روشن نیز در کارنامه رسانه‌ای کشور قابل مشاهده بود.
برخی رسانه‌های نیمه‌مستقل و جوان‌تر، با درک درست از موقعیت، دست به تحلیل‌های فوری و روایت‌سازی مؤثر زدند.
بهره‌گیری از ظرفیت این رسانه‌ها، در کنار چابکی آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی، نشان داد که اگر سیاست‌گذاری رسانه‌ای انعطاف‌پذیرتر باشد، می‌توان از ظرفیت نخبگان رسانه‌ای نسل جدید بهره‌برداری بهتری کرد.
نقش شبکه‌های اجتماعی
در ساعات اولیه بحران، بسیاری از تحلیل‌گران، خبرنگاران و کاربران فعال در توئیتر فارسی و کانال‌های تلگرامی توانستند با استفاده از منابع بومی و بین‌المللی، اطلاعات نسبتاً دقیقی را منتشر کنند و حتی روایت‌های رسانه‌های معاند را به چالش بکشند.
این امر به طور کلی نشان می‌دهد که سیاست‌گذاری رسانه‌ای نباید فقط محدود به رسانه‌های رسمی باشد؛ بلکه باید شبکه‌های اجتماعی و جریان‌های رسانه‌ای غیر رسمی ومردمی نیز در زنجیره سناریونویسی و عملیات رسانه‌ای لحاظ شوند.
میدان جهانی روایت
در سطح بین‌الملل، عدم دسترسی سریع به روزنامه‌نگاران و کنشگران معتبر و تأثیر گذارخارجی، و نبود خطوط تحلیلی منسجم، سبب شد روایت ایران در رسانه‌های جهانی به‌درستی بازتاب نیابد.
این خلأ، یکی از نقاط کلیدی در طراحی آینده‌نگر رسانه‌ای کشور است؛ جایی که سناریوهای ارتباطی فراملی باید از پیش تدوین شده باشند و با محوریت " روایت ایرانی " راهبردهای متناسب با آن را اجرایی و تکمیل نمایند.
به هر روی، بحران اخیر نشان داد که رسانه‌های ایران، علی‌رغم رشد فنی، همچنان با کمبود راهبرد و فقدان برنامه‌ریزی سناریومحور مواجه‌اند.
شرایط کنونی ما را ناگزیر می‌سازد که از "مدیریت لحظه‌ای بحران"، به سوی "طراحی پیشینی سناریوها و عملیات رسانه‌ای متناسب با آن‌ها" حرکت کنیم.
رسانه‌ای که به آینده فکر نمی‌کند، اسیر گذشته می‌شود.
طراحی سناریوهای آینده‌نگر رسانه‌ای
اگر رسانه‌ها را به مثابه یگان‌هایی در خط مقدم جنگ ادراکی و شناختی تعریف کنیم، آنگاه داشتن نقشه راهی برای آینده‌های مختلف، نه یک مزیت بلکه ضرورتی راهبردی است.
طراحی سناریوهای رسانه‌ای به معنای پیش‌بینی آینده‌های محتمل، ممکن و حتی بعید، و تدوین نقشه‌های عملیات روایت‌محور برای هر وضعیت است.
این فرآیند از چهار گام کلیدی تشکیل می‌شود:
۱.
شناسایی متغیرهای کلیدی و عدم‌قطعیت‌های راهبردی
در گام نخست باید عواملی که بر میدان رسانه‌ای اثرگذارند شناسایی شوند.
به طور کلی می‌توان متغیرهای کلیدی در فضای رسانه‌ای ایران را چنین صورت بندی کرد:
سطح تنش نظامی (از جنگ تمام‌عیار تا عملیات محدود)
مواضع قدرت‌های بزرگ و بلوک‌های رسانه‌ای جهانی
انسجام اجتماعی و امنیت روانی جامعه ایران
توان روایت‌سازی رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه
در کنار این‌ها، باید عدم‌قطعیت‌هایی چون واکنش غیرقابل‌پیش‌بینی رژیم صهیونیستی، موضع ناگهانی برخی دولت‌ها، یا تغییر در سیاست پلتفرم‌های جهانی نسبت به محتوای ایرانی را نیز لحاظ کرد.
۲.
تدوین سناریوهای کلان و طراحی «روایت مرجع»
بر اساس تحلیل عوامل بالا، به نظرم چهار سناریوی پایه قابل ترسیم است:
سناریو وضعیت کلی روایت مرجع رویکرد رسانه‌ای ۱) پاسخ مستقیم و محدود ایران واکنش نظامی کنترل‌شده اقتدار هوشمند، بازدارندگی فعال تبیین مشروعیت اقدام، روایت قدرت عقلانی، تأکید بر دقت و پرهیز از تلفات غیرنظامی ۲) درگیری منطقه‌ای گسترده گسترش تنش به سطح منطقه جنگ تحمیلی علیه ملت‌ها تقویت گفتمان صلح، افشای نقش آشوب‌طلبان، وحدت ۳) دیپلماسی فعال ایران استفاده از ابزار حقوقی و بین‌المللی ایران، عقلانیت در برابر جنون تمرکز بر مشروعیت بین‌المللی، استفاده از چهره‌های حقوقی، تقویت وجهه سازنده کشور ۴) حمله روانی / رسانه‌ای سنگین دشمن جنگ ادراکی بی‌وقفه ایران، تمدنی کهن، ملت مقاوم و متحد افشای تکنیک‌های عملیات روانی، آموزش سواد رسانه‌ای، استفاده از فضای مجازی بومی
آنچه مسلم می‌باشد، در هر سناریو باید روایت مرجع مشخص شود؛ روایتی که به منزله‌ی «قطب‌نمای گفتمانی» عمل کرده و تمام محتوا، پیام‌ها، سخنگوها و تیترها از آن مشتق شوند.
۳.
زمان‌بندی چرخه رسانه‌ای برای هر سناریو
برای هر سناریو باید یک تقویم روایت‌محور تعریف کرد که رسانه بداند چه زمانی چه محتوایی باید منتشر شود:
فاز بحران مأموریت رسانه‌ای قالب‌های پیشنهادی یک) پیش از بحران آماده‌سازی ذهنی، هشدار هوشمند مستندهای تحلیلی، شبیه‌سازی، اینفوگراف، گفت‌وگوی تخصصی دو) در اوج بحران اقناع افکار عمومی، خنثی‌سازی عملیات روانی دشمن خبر فوری + تحلیل سریع، برنامه زنده تلویزیونی، روایت‌های میدانی سه) پس از بحران تثبیت روایت، کنترل پس‌لرزه‌های ادراکی تحلیل پساآسیب، مستندهای آرام‌ساز، روایت‌های قهرمانانه
۴.
طراحی پویش‌های روایت‌ساز پیش‌دستانه
سناریوها فقط روی کاغذ معنا ندارند.
رسانه‌ها باید برای هر سناریو، پویش‌هایی تولید کنند که حتی پیش از وقوع بحران، افکار عمومی را با مختصات آن درگیر کرده باشند.
مانند:
ساخت کلیپ‌های کوتاه در فضای مجازی با محورهای از پیش فکر شده
تبیین تهدیدهای روایت‌محور دشمن از زبان نخبگان مستقل و مؤثر
استفاده از ابزارهای تعاملی (پادکست، لایو، میم‌سازی) برای عمق‌بخشی غیرمستقیم به آمادگی روانی جامعه
۵.
استفاده از فناوری در سناریونویسی رسانه‌ای
در دنیای امروز، طراحی سناریو بدون فناوری نه ممکن است نه پایدار.
در این راستا ابزارهایی نظیر:
مدل‌سازی‌های پویای رسانه‌ای برای پیش‌بینی روندهای رفتاری مخاطبان
هوش مصنوعی برای تحلیل متن و تولید پیام‌های متناسب با هر سناریو
داده‌کاوی شبکه‌های اجتماعی برای آزمون روایت‌ها پیش از اجرا
می‌توانند کارایی و دقت تصمیم‌سازی رسانه‌ای را ارتقا دهند.
تجربه برخی کشورها (نظیر روسیه، چین و فرانسه) نشان می‌دهد انها چگونه از همین ابزارها در بحران‌های واقعی استفاده کرده‌اند.
۶.
نهادسازی برای سناریوپردازی رسانه‌ای
همه آنچه به ان اشاره شد، بدون زیرساخت ساختاری، به نتیجه و پویایی لازم نمی‌رسند.
در واقع بسیار ضروری است تا بخش‌های رسمی یا مستقل تحت عنوان: "مرکز آینده‌نگری رسانه‌ای" یا "میز تحلیل سناریوهای بحران"
در رسانه‌های بزرگ یا نهادهای سیاست‌گذار (مانند صداوسیما، ایرنا، شورای عالی فضای مجازی، …) ایجاد شوند.
این موضوع از ان جهت بسیار ضروری است که رسانه‌ها دیگر نمی‌توانند صرفاً واکنش‌گر باشند.
در شرایط نبرد دائم روایتها، تفکر سناریویی ابزاری حیاتی برای خروج از انفعال، ورود به طراحی رویداد، و تبدیل تهدید به فرصت است.
رسانه‌ای که برای آینده نیندیشد، روایت آینده را از دست خواهد داد.
توصیه‌های سیاستی
در مواجهه با تحولات امنیتی-سیاسی و جنگ شناختی که پس از حمله رژیم صهیونیستی به ایران شدت گرفت، و به طور گسترده افکار عمومی را مشغول کرده است، تجربه‌ای گران‌قدر نصیب رسانه‌های ایرانی شد.
این تجربه نشان داد که رسانه‌ها در نبرد روایت‌ها، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تفکر سناریویی، آمادگی پیش‌دستانه و طراحی عملیات رسانه‌ای منسجم هستند.
در این راستا به نظر می‌رسد توجه به گزاره‌های زیر می‌تواند راهگشا باشد:
۱.
تأسیس مرکز ملی آینده‌نگری رسانه‌ای در ساختارهای رسمی با مأموریت تدوین سناریو، تحلیل‌های راهبردی و هماهنگی میان رسانه‌ها.
۲.
توسعه آموزش‌های تخصصی در حوزه تفکر سناریویی، عملیات رسانه‌ای و مدیریت بحران برای مدیران و فعالان رسانه‌ای.
۳.
تقویت همکاری میان رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی غیر رسمی ومردمی برای افزایش انعطاف‌پذیری و سرعت عمل در مواجهه با بحران‌ها.
۴.
سرمایه‌گذاری در فناوری‌های هوشمند تحلیل رسانه و ایجاد سامانه‌های رصد و پیش‌بینی روندهای رسانه‌ای.
۵.
تقویت تاب‌آوری روانی جامعه از طریق افزایش کیفیت تولیدات رسانه‌ای و پویش‌های اطلاع‌رسانی هدفمند.