بازخوانی نفاق خزنده و پیچیده از تاریخ عاشورا؛ «شبث» یک الگوی تکرارشونده
شبث بن ربعی یک تیپ شخصیتی است که الگویی تکرارشونده در تاریخ اسلام و جوامع انسانی محسوب می شود. او اهل سابقه، اما بی وفا؛ دارای ظاهر دیندار و باطن قدرت طلب؛ در لباس یار اما در دل جبهه دشمن و کسی است که از درون می زند، نه از بیرون.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در لابهلای برگهای پرغوغای تاریخ اسلام، چهرههایی دیده میشوند که نه با شمشیر دشمن، بلکه با زخم خیانت بر پیکر حقیقت کوبیدند؛ شبثبن ربعی یکی از همان نامهاست، از صفین تا عاشورا، از سنگر حضرت امام علی(ع) تا ایستادن در برابر حضرت امام حسین(ع) در روز عاشورا، از دعوت به قیام تا نشستن در صف جلادان.
او نهتنها تبلور بیثباتی سیاسی بود، بلکه نمونهای کلاسیک از خواص بیبصیرت، دنیاطلب و مهرههای نفوذی در بطن جامعه اسلامی است.
اکنون که ایران اسلامی هدف حمله مستقیم رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و ردپای خیانتها آشکارتر از همیشه است، بازخوانی پرونده شبث تنها یک درس تاریخ نیست، بلکه هشداری زنده به امروز است.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با محسن صدرایی، کارشناس اسلامی، با نگاهی موشکافانه، چهره پیچیده شبث را بازخوانی کرده است؛ چهرهای که در آینه زمان، هنوز هم تکرار میشود.
نوسان مدام در مواضع و گرایشهای سیاسی
قصد داریم یکی از چهرههای بسیار پیچیده و تأثیرگذار تاریخ صدر اسلام را بررسی کنیم؛ شبثبن ربعی، لطفاً ابتدا تصویری کلی از شخصیت شبث برای مخاطبان ترسیم بفرمایید.
شبثبن ربعی تمیمی، از قبیله معروف بنیتمیم بود.
نبیتمیم قبیلهای بزرگ و پرنفوذ بود که در تحولات سیاسی و نظامی صدر اسلام نقش فعالی داشت.
شبث از اشراف قبیله و فردی شناختهشده میان مردم کوفه بهشمار میرفت.
یکی از ویژگیهای اصلی شبث، نوسان در مواضع و گرایشهای سیاسیاش بود.
او بارها موضع خود را تغییر داد، درواقع او شخصیتی بیثبات، متلوّن و در عین حال دارای نفوذ و اعتبار اجتماعی در کوفه بود.
او را میتوان نمونه کامل از خواص دنیاطلب دانست که بارها موضع خود را بهفراخور شرایط سیاسی تغییر داد.
در ابتدا در صف مخالف امام علی(ع) بود و در صفین در سپاه معاویه قرار داشت، سپس به امام علی(ع) پیوست و از فرماندهان نظامی ایشان شد، در شهادت حجربن عدی نقش ایفا کرد و در ماجرای کربلا، در حالی که جزو دعوتکنندگان امام حسین(ع) به کوفه بود، اما بعدها از همراهی با آن حضرت خودداری کرد و حتی در سپاه عمربن سعد قرار گرفت، بعد از واقعه عاشورا هم در قیامهایی مانند قیام توّابین و مختار ثقفی نقش دوگانه و گاه متناقضی ایفا کرد.
شبث در کوفه جایگاه بالایی داشت و در دورههای مختلف بهعنوان قاضی، فرمانده نظامی و حتی یکی از سیاستمداران بانفوذ مطرح بود، همین نفوذ باعث شد گاه بتواند با تغییر موضع، از مجازات یا حذف سیاسی فرار کند.
او را میتوان آیینهای از بحرانهای سیاسی و اخلاقی کوفه در قرن اول هجری دانست.
از پیامبر(ص) تا صفین؛ آغاز راه شبث
آیا شبث دوران حضرت پیامبر اسلام(ص) را درک کرده بود؟
بله، شبثبن ربعی دوران پیامبر اسلام(ص) را درک کرده بود، اما بنابر شواهد تاریخی، او در آن زمان مسلمان نبود و در فتح مکه هم جزء مشرکان بهشمار میرفت.
منابع تاریخی مانند ابنسعد در الطبقات الکبرى و همچنین برخی از مورخان شیعه و سنی اشاره کردهاند که شبث در زمان پیامبر(ص) زنده بوده اما تا زمان خلافت خلیفه اول یا کمی پیش از آن اسلام نیاورده بود.
او حتی مدتی مؤذن سجاح، زنی که ادعای نبوت کرد، شد، این نکته نشاندهنده تزلزل فکری اوست، پس از آن به اسلام بازگشت، اما این بازگشت صادقانه نبود، بلکه تاکتیکی بود.
نقش او در دوره امام علی(ع) چگونه بود؟
در جنگ صفین در صف سپاه امام علی(ع) بود و حتی از فرماندهان بخشی از نیروها بهشمار میرفت، اما پس از ماجرای حکمیت، به خوارج پیوست و سپس دوباره بازگشت.
در جنگ نهروان، او بار دیگر در رکاب امام بود، این فراز و نشیبها نشان از فرصتطلبی او دارند.
خیانت در حق حجربن عدی
یکی از نقاط سیاه کارنامه شبث، مشارکت در شهادت حجربن عدی است، دراینباره توضیح دهید.
حجربن عدی از صحابه مورد اعتماد پیامبر(ص) و از یاران وفادار امام علی(ع) بود.
شبث علیه او شهادت داد که حجر از ناسزا گفتن به امام علی(ع) امتناع کرده و در حمایت از او سخن گفته است، این اقدام باعث شد حجر در نهایت به شهادت برسد.
این خیانت، مهر تأییدی بر چهره نفاقگونه شبث بود.
ماجرای کربلا؛ دعوتکنندهای که شمشیر کشید
شبث در واقعه کربلا چهموضعی داشت؟
موضع شبثبن ربعی در واقعه کربلا یکی از نمادهای کامل نفاق، دوگانگی و خیانت سیاسی در تاریخ اسلام است.
او از جمله کسانی بود که ابتدا امام حسین(ع) را به کوفه دعوت کرد، اما در نهایت با ورود عبیداللهبن زیاد به کوفه، بلافاصله تغییر موضع داد.
در پراکنده کردن یاران مسلمبن عقیل نقش مؤثر داشت، سپس با تظاهر به بیماری، از پیوستن به سپاه عمربن سعد طفره رفت، اما وقتی ابنزیاد تهدید کرد، فرماندهی پیادگان سپاه دشمن را پذیرفت.
منابع بهصراحت نمیگویند که شبث بهطور مستقیم وارد جنگ شد و شمشیر زد، ولی او از فرماندهان کلیدی سپاه دشمن بود، عجیب آنکه در برخی لحظات، شمر را بابت قساوتش سرزنش میکرد، این رفتارها بیشتر به محافظهکاری و دورویی شبیه است، نه دلسوزی برای امام حسین(ع) و اهلبیت آن حضرت.
پس از عاشورا؛ نفاقی ادامهدار
پس از عاشورا، آیا شبث کناره گرفت یا همچنان در عرصه سیاسی فعال بود؟
او بسیار فعال ماند، ابتدا مسجدی را در کوفه که امام علی(ع) از نماز در آن نهی کرده بود، بهعنوان شکرانه «پیروزی در کربلا» بازسازی کرد!
سپس مقابل قیام مختار ایستاد، در شورش اشراف کوفه علیه مختار، کنار شمر و محمدبن اشعث، نقش اول را ایفا کرد.
البته شبث بهدست مختار کشته نشد، او به بصره فرار کرد و در تحریک مصعببن زبیر برای حمله به مختار نقشی تعیینکننده داشت.
پس از کشتهشدن مختار، شبث مدتی در بصره ماند و نهایتاً در حدود سال 70 قمری درگذشت.
پس از واقعه عاشورا، شبثبن ربعی نهتنها کنارهگیری نکرد، بلکه همچنان در عرصه سیاسی فعال ماند و در تحولات مهم دوران پس از امام حسین (علیه السلام) نیز نقش ایفا کرد، البته نقش او، مانند گذشته، همچنان دوگانه، پراگماتیک و گاه مزوّرانه باقی ماند.
ارزیابی نهایی؛ شبث نماد خواص بیبصیرت یا عامل نفوذی؟
از نگاه تحلیلی، شخصیت شبث را چگونه میتوان درک کرد؟
او یک تن از خواص بیبصیرت بود یا یک منافق نفوذی؟
پرسش بسیار دقیقی است، زیرا شبثبن ربعی از آن دسته چهرههایی است که در مرز بین «خواص بیبصیرت» و «منافق نفوذی» قرار دارد.
بهنظر من شبثبن ربعی، یک فرد نفوذی تمامعیار بود.
او مانند برخی از خواص تاریخ معاصر، هیچگاه واقعاً مؤمن و متعهد نبود، از امام علی(ع) استفاده کرد، به خوارج پیوست، علیه حجر شهادت داد، به امام حسین(ع) خیانت کرد و در نهایت، با هر قدرت غالب همراه شد، این ویژگیها دقیقاً با معیارهای نفاق پیچیده در قرآن تطبیق دارد.
برای دلیل این موضوع میتوان به تکرار رفتارهای خائنانه در دورههای مختلف (از امام علی تا امام حسین علیهما السلام و حتی پس از آن) اشاره کرد.
حفظ موقعیت خود در دل قدرتهای طاغوتی ابنزیاد، معاویه، عبدالملکبن مروان، ضربههای پنهان ولی مؤثر به جبهه حق در کربلا، شهادت حجر، مختار و سکوت آگاهانه و فعال در مقابل ظلم، همراه با نقشآفرینی امنیتی و سیاسی از دلایل دیگر این موضوع است که ثابت میکند شبت منافق نفوذی بوده است.
پس شبثبن ربعی نهفقط مصداق خواص بیبصیرت، بلکه نمونهای از نفاق پیچیده سیاسی در تاریخ اسلام است که زیر پوشش دینداری و انقلابیگری، عملاً در خدمت دشمنان اهلبیت(ع) عمل کرد، به همین دلیل شناخت شبث برای امروز ما مهم است، چون نشان میدهد چگونه افراد با سابقه، دانش و چهره مقبول میتوانند اگر مراقب نباشند، به ابزار باطل در لباس حق تبدیل شوند.
شبث در آیینه امروز؛ تطبیق تاریخی با خیانتها در عصر ما
در پایان، اجازه دهید انطباقی با دوران فعلی بپرسم، با توجه به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به خاک ایران اسلامی و آشکار شدن نقش عوامل داخلی در جاسوسی، خیانت، اختلال در رسانه و بیثباتسازی اجتماعی، آیا میتوان شبث را نمادی از خائنان امروز دانست؟
کاملاً.
امروز هم ما با نسخههای بهروزشده شبث مواجه هستیم.
آنها کسانی هستند که در زمان آرامش، شعار وفاداری میدهند، در بحرانها خود را کنار میکشند و در لحظات حساس، به دشمن سیگنال همکاری میدهند.
اینان ستون پنجم دشمن در داخل هستند، چهرههایی رسانهای، دانشگاهی، حتی سیاسی که با نفوذ در ارکان کشور، ضربات مهلکی وارد میکنند.
شبث تنها یک نام تاریخی نیست، بلکه یک جریان مستمر است که امروز هم در قالب «منافقان معاصر» باید آنها را شناخت، رسوا کرد و در برابرشان ایستاد.
شبثبن ربعی نهفقط یک چهره تاریخی، بلکه یک تیپ شخصیتی است که الگوی تکرارشونده در تاریخ اسلام و همه جوامع انسانی محسوب میشود.
او اهل سابقه، اما بیوفا؛ دارای ظاهر دیندار و باطن قدرتطلب؛ در لباس یار اما در دل جبهه دشمن و کسی است که از درون میزند، نه از بیرون.
امروز اگر میخواهیم از تجربه عاشورا و تاریخ صدر اسلام درس بگیریم، باید چهره شبثهای زمانه را بشناسیم، فریب ظاهرها را نخوریم و نگذاریم نفاق مدرن، از درون، جبهه مقاومت را سست کند.
شبثها همیشه از میان خودیها برمیخیزند، و برای همین، شناختشان سخت ولی حیاتی است.
انتهای پیام/+