خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 12 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

تغییر مفهوم «ما شدن» پس از جنگ، نقش برخی رسانه‌ها در تقویت دشمن

مهر | دین و اندیشه | چهارشنبه، 11 تیر 1404 - 10:18
اگر مذهب از هویت ایرانی گرفته شود، تنها زبان و قومیت باقی می‌ماند که می‌تواند بستر تفرقه ایجاد کند. بنابراین، برای دمیدن روح همبستگی در جامعه، باید بر روایت اسلام تمرکز شود.
جنگ،همبستگي،روايت،رسانه،جامعه،تأكيد،اشاره،ايران،دوره،فرهنگي، ...

به گزارش خبرنگار مهر، چهارمین نشست از سلسله نشست‌های راهبردی «آنِ ما شدن» با تمرکز بر موضوع «وظیفه رسانه‌ها در حفظ و تقویت روایت اصیل از همبستگی تمدنی جامعه ایرانی»، به همت کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) برگزار شد.
در این نشست جمعی از صاحب‌نظران و اساتید برجسته از جمله حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین هاشمیان، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام)؛ محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه سوره؛ حجت‌الاسلام علیرضا محمدلو، دکترای فلسفه علوم اجتماعی؛ و رضا طراوت، مسئول کارگروه مکتب امام پژوهشکده باقرالعلوم (علیه‌السلام) در این حضور داشتند؛ جلسه‌ای که در چارچوب سلسله نشست‌های راهبردی «ایران آینده» توسط کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده برگزار شد.
در آغاز علیرضا مؤمن، دبیر علمی نشست، به پدیده همبستگی که در فضای جنگ اخیر نمود یافته است، اشاره کرد و توضیح داد که جامعه پیش از جنگ، دارای تکثر و بعضاً چندپارگی بود، اما با وقوع جنگ و پدیدار شدن «حقیقت مردم»، روایت غالب به سمت پشتیبانی مردم از نظام و مقاومت در برابر دشمن سوق یافت.
تغییر روایت پس از جنگ
مؤمن تأکید کرد که پس از پایان جنگ، با تغییرات ایجاد شده، «روایت جدیدی» در حال شکل‌گیری است.
وی این تغییر روایت را ذاتاً منفی ندانست و با تأکید ویژه بر اهمیت محتوای این روایت جدید در رسانه‌ها اظهار داشت که می‌توان از ظرفیت‌های جنگ برای پیشبرد کشور در عرصه‌های مختلف، از جمله در سینما و هنر، در دوره جدید بهره برد.
دبیر کارگروه تجربه‌نگاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) بیان کرد که رسانه‌ها باید به «انسجام خاصی» دست یابند و از پرداختن به «خواسته‌های تکراری» یا «موضوعیت‌هایی که قبلاً محل بحث بوده»، پرهیز کنند.
وی افزود: وقتی تغییرات عمیقی در جامعه اتفاق می‌افتد، مردم باید این تغییر درونی را به عنوان پشتوانه خود درک کنند.
در این میان، رسانه‌ها نقشی محوری در «بالا آوردن معنای دقیق و کامل از همبستگی ملی» دارند تا بتوانند آن را به «شکل ملی» به کار گیرند.
مؤمن به یک «زاویه آسیب‌شناسانه» اشاره کرد: در آن رسانه‌ها و جریان‌های فکری، به جای ارائه روایت کلی و جامع، به «روایت‌های خاص، جزئی و حزبی» می‌پردازند.
این رویکرد می‌تواند «دعواهای پیشا جنگ» را دوباره در جامعه شعله‌ور سازد و از همبستگی ملی بکاهد.
به همین دلیل، عنوان این مباحثه بر «روایتی از همبستگی تمدنی جامعه ایرانی» تمرکز یافت.
وی تصریح کرد: ابتدا باید یک فهم دقیق از این مفهوم وجود داشته باشد و سپس وظیفه رسانه‌ها و چگونگی کمک به آن‌ها برای ارائه یک «روایت اصیل» که «کل کشور» را در بر می‌گیرد، مورد بررسی قرار گیرد.
همبستگی ملی و چالش‌های روایت‌گری در بستر تاریخی ایران
در ادامه نشست، رضا طراوت مسئول کارگروه مکتب امام پژوهشکده باقرالعلوم (علیه‌السلام)، سخنان خود را با تحلیل مفهوم «آنِ ما شدن» به معنای وحدت و همبستگی بنیادین جامعه ایرانی آغاز کرد و با اشاره به وضعیت «چند تکه» جامعه پیش از جنگ، اظهار داشت که با وقوع جنگ، «حقیقت مردم نمایان شد» و روایت غالب به سمت پشتیبانی عمومی از نظام و مقاومت در برابر دشمن سوق یافت.
وی سپس به «پاتکی بر مفهوم همبستگی ملی» پرداخت.
به گفته او، برخی رسانه‌ها روایت همبستگی ملی را به گونه‌ای مطرح کردند که گروه‌های مختلف، شامل اسلام‌گرا، انقلابی، یا عموم مردم که دغدغه‌های امت اسلامی یا حاکمیت دینی را ندارند، بر سر ایران و بدون توجه به مؤلفه‌های دینی، گرد هم آمده‌اند.
این نوع روایت، به زعم طراوت، در باطن خود حاوی روایت تفرقه جامعه ایران است، چرا که هویت ملی را صرفاً به مؤلفه‌های جغرافیایی و دولت-ملت محدود می‌کند و باطن توحیدی و مذهبی ملت ایران را نادیده می‌انگارد.
طراوت با بیان اینکه بلافاصله پس از آتش‌بس، بحث‌های امت‌گرایی و ملی‌گرایی به شکلی انحرافی بالا آمدند که می‌تواند به انسجام جامعه آسیب بزند، تأکید کرد: جنگ، غبارها را کنار زد و نشان داد که ملت ایران در برابر یک مسئله واحد ایستادگی و مقاومت می‌کنند.
وی ریشه‌های هویت ایرانی را بسیار عمیق‌تر از صرف قومیت و زبان دانست و با اشاره به نقش صفویه در یکپارچگی ایران و تنیدگی هویت ملی ایرانیان با مذهب یادآور شد: در فصل اخیر هویت ایرانیان که از دوره صفویه آغاز شده است، اساساً مذهب با هویت ملی ایرانی کاملاً در هم آمیخته و در هم تنیده است.
مسئول کارگروه مکتب امام پژوهشکده باقرالعلوم (علیه‌السلام) تأکید کرد: اگر مذهب از هویت ایرانی گرفته شود، تنها زبان و قومیت باقی می‌ماند که می‌تواند بستر تفرقه ایجاد کند.
بنابراین، برای دمیدن روح همبستگی در جامعه، باید بر روایت اسلام و تقویت هویت اسلامی ملت ایران تمرکز شود.
طراوت در ادامه به اهمیت «تمرکز بر دشمن» به عنوان یکی دیگر از عوامل حیاتی حفظ همبستگی اشاره کرد و بیان داشت: هویت اصیل دشمنی اسرائیل و آمریکا در دل جنگ آشکار شد و نباید اجازه داد غفلت از دشمن، باعث پررنگ شدن اختلافات داخلی شود.
وی به تذکار مداوم مقام معظم رهبری مبنی بر جدی گرفتن دشمن و لزوم انسجام اشاره کرد و حفظ هوشیاری رسانه‌ای را در این زمینه حیاتی دانست.
نکته سوم مطرح شده توسط مسئول کارگروه مکتب امام، «تذکر به ایام‌الله» بود.
وی تأکید کرد که رسانه‌ها باید پیروزی‌های ملت در مقاومت را به چشم بیاورند تا مردم به اتحاد و همدلی خود واقف باشند.
او همچنین به این مسئله پرداخت که «ما ما بودیم» و همبستگی چیز جدیدی نیست که با جنگ پدید آمده باشد، بلکه غبارها کنار رفتند و حقیقت آشکار شد.
در پایان، طراوت به این نکته مهم اشاره کرد که «رذالت اسرائیل» در دو سال اخیر و «وحشی‌گری» آن، فطرت عمومی مردم ایران را در دوگانه «با اسرائیل بودن» یا «با نظامی که در برابر اسرائیل است» قرار داد و به وضوح نشان داد که ملت ایران باطن حق‌طلب و ظلم‌ستیز خود را در برابر ظلم به میدان می‌آورد.
او این موضوع را یکی از خطوط مهم رسانه‌ای برای حفظ همبستگی دانست و خواستار تمرکز بر روایت پیروزی و پرهیز از آسیب‌شناسی علنی در تریبون‌های عمومی شد.
کارکرد رسانه و چالش‌های روایت‌گری در ادوار مختلف
در بخش دوم نشست، حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین هاشمیان، دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام)، با اشاره به اهمیت موضوع نشست در شرایط فعلی و کارکرد رسانه در همبستگی اجتماعی و تمدنی، برای انسجام بحث، چارچوب نظری «لاسول» را پیشنهاد داد که سه کارکرد اصلی رسانه را شامل «نظارت بر محیط»، «حفظ همبستگی اجتماعی» و «انتقال میراث فرهنگی» معرفی می‌کند.
هاشمیان کارکرد اول، یعنی «نظارت بر محیط» را از طریق ارائه اطلاعات دقیق و به‌هنگام، بسیار مهم دانست و با بررسی این کارکرد در سه دوره «قبل از جنگ»، «حین جنگ» و «پس از جنگ»، به تحلیل عملکرد رسانه‌های داخلی پرداخت.
وی گفت: در دوره «قبل از جنگ»، رسانه‌های داخلی در مقایسه با رسانه‌های رژیم صهیونیستی که جامعه خود را برای جنگ آماده کرده بودند، نمره قابل قبولی در ارائه اطلاعات و آماده‌سازی افکار عمومی برای مواجهه با یک موقعیت جنگی نگرفتند.
اما در دوره «حین جنگ» (جنگ ۱۲ روزه)، رسانه‌های داخلی در ارائه اطلاعات به‌هنگام و روایت نسبتاً درست، عملکرد قابل قبولی داشتند، هرچند برخی روایت‌های بدون شواهد دقیق می‌توانست به اعتماد مخاطب آسیب بزند.
برای دوره «پس از جنگ»، حجت‌الاسلام هاشمیان معتقد بود که رسانه‌ها دچار ابهام و گیجی در ارائه روایت صحیح هستند و حتی با درگیر شدن در دوگانه‌های سنتی، نه تنها به تقویت همبستگی کمک نمی‌کنند، بلکه آن را تضعیف می‌کنند.
در مورد کارکرد دوم، یعنی «حفظ همبستگی اجتماعی»، هاشمیان بیان کرد: رسانه با روایت‌های خود می‌تواند همبستگی اجتماعی را تقویت یا تضعیف کند.
وی اذعان داشت که در دوره قبل از جنگ، رسانه‌ها در افزایش همبستگی اجتماعی موفق نبودند، اما خود جنگ به مثابه یک محرک عمل کرد و انسجام داخلی را افزایش داد که البته این همبستگی تا حد زیادی به هویت تاریخی ایرانیان در مواجهه با تهدیدات بیرونی بازمی‌گردد.
با این حال، در دوره تعلیق جنگ، به نظر می‌رسد رسانه‌ها نقش خود را در حفظ این همبستگی تمدنی از دست داده‌اند.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام) در اینجا به محدودیت نگاه به رسانه به عنوان صرفاً دولتی یا سازمانی اشاره و تأکید کرد: در جامعه شبکه‌ای امروز، کنشگران خرد نیز عوامل رسانه‌ای محسوب می‌شوند و باید با این وسعت دید به حوزه رسانه نگریست.
وی بیان کرد: در دوره پسا جنگ، روایتی درست که رخدادهای جنگ را به نحوی دقیق روایت کند تا همبستگی اجتماعی به همبستگی تمدنی تبدیل شود، دیده نمی‌شود.
حجت‌الاسلام هاشمیان با اشاره به رویکردهای روایی ارسطو (کمدی، تراژیک، حماسی) بیان کرد: رسانه‌های ما در ۱۲ روز جنگ، باید بدانند چه رویکرد روایی را در چه زمان و موقعیتی به کار ببرند.
او به رویکرد حماسی قوی در مورد «ابرکنش رسانه‌ای خانم امامی در شبکه خبر» اشاره کرد که ظرفیت عظیمی برای روایت حماسی و همراه کردن زنان جامعه داشت، اما دشمن با رویکرد کمدی سعی در تخطئه آن داشت.
وی در ادامه بر ضرورت انسجام و سازگاری در روایت‌های رسانه‌ای تأکید کرد تا باورپذیری آن‌ها نزد مخاطب افزایش یابد.
در نهایت، در خصوص کارکرد سوم، یعنی «انتقال میراث فرهنگی و ارزش‌ها»، هاشمیان ضعف‌های جدی رسانه را در دوره قبل از جنگ برجسته کرد و اذعان داشت که در نبرد روایت با دشمن، قافله را باخته بودیم.
اما در دوره جنگ، رسانه‌ها تا حد زیادی توانستند روایت درستی ارائه دهند و در مأموریت انتقال ارزش‌های فرهنگی موفق‌تر عمل کنند.
با این حال، وی نگرانی عمیق خود را نسبت به توانایی انتقال این میراث فرهنگی در دوره پس از جنگ ابراز داشت و بر لزوم برجسته کردن روایت حماسی در برابر ترور نخبگان و بازتعریف دکترین ارتباطات بین‌الملل جمهوری اسلامی تأکید کرد، به‌ویژه با توجه به ضعف شدید در حوزه بین‌الملل و از دست رفتن فرصت طلایی تبدیل نفرت جهانی از صهیونیست‌ها به سرمایه اجتماعی.
رویکرد راهبردی رسانه: از وضعیت‌شناسی تا مهندسی معکوس روایت‌ها
حجت‌الاسلام علیرضا محمدلو دیگر کارشناس حاضر در نشست، در ابتدای سخنان خود به وضعیت‌شناسی رسانه‌ای و نقش آن در بحران اخیر پرداخت.
وی رسانه‌های داخلی را «مهیای شرایط آنتروپی و غیرعادی» ندانست و تأکید کرد که راهبرد رسانه در شرایط عادی با شرایط جنگی کاملاً متفاوت است.
در شرایط آنتروپی، رسانه باید از «تک‌گزاره‌ها و تک‌موقعیت‌ها بهترین استفاده» را ببرد و نقش «تمام‌کننده» را ایفا کند.
استاد فلسفه علوم اجتماعی با استناد به نظریه «کلاوزویتس» مبنی بر سه ضلع جنگ (ارتش، دولت، مردم)، بر نقش مردم به عنوان ضلع سوم و تعیین‌کننده برنده یا بازنده جنگ تأکید کرد و رسانه را متغیر جدی برای ایفای نقش حمایتی یا انفعالی مردم دانست.
وی سه مدل عملکردی برای رسانه برشمرد: مدل انعکاسی (گزارش رویدادها)، مدل تحلیلی (اضافه کردن تحلیل و جهت‌دهی) و مدل راهبردی و مدل سوم، یعنی «رسانه راهبردی» را برای شرایط جنگی کاملاً ضروری دانست.
به گفته وی، رسانه راهبردی رسانه‌ای است که «بتواند در مورد آینده جنگ، ددلاین مشخص» ایجاد کند و جامعه را برای مواجهه با سناریوهای فرضی جنگ آماده سازد.
محمدلو با اشاره به دو کارویژه مهم «دریم‌سازی (تخیل و رؤیاسازی برای آینده) و درام‌سازی (ایجاد فضای نمایشی جذاب)» برای رسانه راهبردی، ضعف رسانه‌های داخلی را در بازنمایی تخت و بدون جذابیت موقعیت‌های جنگی دانست و خواستار بهره‌گیری از «ژورنالیسم زنده» و به تصویر کشیدن «مقتدر مظلوم» شد.
وی در ادامه به بیان مهندسی معکوس عملکرد رسانه‌های خارجی و نیاز به برنامه‌ریزی رسانه‌های داخلی پرداخت و با مثال آتش‌سوزی کالیفرنیا، به تکنیک «کوچک‌نمایی خبر» و «کنترل التهاب» در رسانه‌های آمریکایی اشاره کرد.
وی همچنین بر اهمیت «تراژدی‌سازی» و «برانگیختن احساسات» در مواجهه با برخی رخدادها تأکید کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان سخنان خود به اهمیت «هشتگ‌سازی فراگیر و جذاب»، و همچنین «نمادسازی و اسطوره‌سازی» برای قهرمانان ملی، نظیر رشادت خانم «سحر امامی» مجری شبکه خبر صداوسیما تأکید کرد.
حجت‌الاسلام علیرضا محمدلو با اشاره به ضعف در «ساخت ضدروایت» در برابر اخبار منفی دشمن، بر «سکوسازی» در سه نوع «معقول» (اساتید)، «مشروع» (نظامیان)، و «مقبول» (هنرمندان، ورزشکاران) و همچنین «مدیریت گسل‌ها» و جلوگیری از فعال شدن مجدد دوگانه‌های سیاسی-اجتماعی تأکید کرد.
ابعاد چندگانه جنگ ترکیبی و لزوم بازاندیشی در زیرساخت‌های ارتباطاتی
محمدحسین ساعی، رئیس دانشگاه سوره نیز در این نشست، جنگ اخیر را «چندبعدی، چندلایه و ترکیبی» خواند که هنوز پایان نیافته است.
وی به «مدل تحلیل کوتاه‌مدت» در این جنگ اشاره کرد که شامل تحلیل عملکرد صداوسیما و مباحث فنی و مهارتی است.
وی مسئله نخست را «نحوه ارتباطات رسانه و نهاد امنیتی» دانست که ذاتاً بر مبنای «افشا» (رسانه) و «اختفا» (نهادهای امنیتی) است و یک چالش جهانی است.
مسئله دوم «رسانه و بحران» است که هم شامل عملکرد رسانه در کنار بحران و هم بحران‌های درونی خود رسانه می‌شود.
رئیس دانشگاه سوره تأکید کرد که در نبرد ۱۲ روزه، جامعه هر دو وجه را تجربه کرد.
نکته سوم و عمیق‌تر از نظر دکتر ساعی، «زیرساخت‌های ارتباطاتی» کشور بود.
او به تغییر رویکرد از نگاه امنیتی به خدماتی و فناورانه پس از دوم خرداد اشاره کرد که منجر به نادیده گرفتن اهمیت امنیت در این زیرساخت‌ها در برابر بحران‌های جنگی شد.
وی در ادامه به اهمیت «نامگذاری‌ها، اسطوره‌ها و روایت‌ها» در محتوای رسانه پرداخت و با تأیید مفهوم «مقتدر مظلوم»، پیشنهاد داد که امواج حملات موشکی به نام شهدای غیرنظامی نامگذاری شوند.
ساعی سپس به «همبستگی تاریخی» به عنوان وجه عمیق‌تر همبستگی اشاره کرد که از اتصال به تمدن ۱۰ هزار ساله ایرانی نشأت می‌گیرد و هویت، معنا و عمق به جامعه می‌بخشد.
وی تحلیل‌های غلط از جنگ‌های ایران و روس را ناشی از نادیده گرفتن ریشه‌های تاریخی پیروزی‌های ایران و تأثیر «فرا روایت کلانی» دانست که داشته‌های تمدنی ایران را «عوامل ضد پیشرفت» معرفی می‌کرد.
او هشدار داد که همان ادبیات تخریب‌کننده که پس از دفاع مقدس ۸ ساله فعال شد، امروز نیز در حال بازتولید است.
رئیس دانشگاه سوره تأکید کرد که حس پیروزی عمومی جامعه ناشی از «آرمان‌گرایی جهادی و نگاه شهادت‌طلبانه» نیروهای مسلح است و باید همین نگاه را به سایر بخش‌های کشور تسری داد.
وی دوگانه‌سازی‌هایی مانند «امت-ملت» را «مغالطه خطرناک» و تضعیف‌کننده قدرت ملی دانست.
در پاسخ به سوالاتی درباره «غیبت نهادهای فرهنگی» و «مفاهیم مهم برای زیرساخت فرهنگی»، ساعی شورای عالی انقلاب فرهنگی را نهاد «حکمرانی فرهنگی» دانست و سه مفهوم محوری «شهادت‌طلبی»، «ولایت و ولایت‌پذیری»، و «موعودگرایی» برای پیشبرد جنگ و همبستگی پیشنهاد داد و تأکید کرد که این مفاهیم در جامعه مدرن و شبکه‌ای باید به صورت کارآمد مطرح شوند.
رئیس دانشگاه سوره در نهایت، در خصوص «سطحی بودن صداوسیما»، با بیان اینکه صداوسیما در تعامل با سایر نهادهای فکری و علمی عمل می‌کند و اگر مفاهیم پخته تولید نشود، نمی‌توان انتظار داشت صداوسیما به تنهایی آن‌ها را عمیقاً ترسیم کند، و این «انقطاع» بین بخش‌های مختلف جامعه را مانع اصلی دانست.
در نشست چهارم «آنِ ما شدن»، تأکید شد که در شرایط جنگ ترکیبی و پیچیده کنونی، رسانه‌ها نقشی حیاتی در حفظ و تقویت روایت اصیل از همبستگی تمدنی جامعه ایرانی ایفا می‌کنند.
این همبستگی که ریشه‌های عمیقی در هویت تاریخی و مذهبی ملت ایران دارد، نیازمند بازتعریف و برجسته‌سازی مستمر است تا در برابر تلاش‌های دشمن برای ایجاد تفرقه و از بین بردن انسجام داخلی، مقاومت کند.
صاحب‌نظران بر لزوم حرکت رسانه‌ها به سمت یک رویکرد راهبردی، شامل تولید محتوای دراماتیک و افق‌گشا، مهندسی معکوس عملیات روانی دشمن، و بهره‌گیری از مفاهیم بنیادین مانند شهادت‌طلبی، ولایت و موعودگرایی تأکید کردند.
این نشست و سه نشست پیشین (اول، دوم و سوم) به خوبی نشان داد که دستیابی به «آنِ ما شدن» واقعی، مستلزم تعامل نزدیک نهادهای فکری، امنیتی و فرهنگی و بازنگری در زیرساخت‌های ارتباطاتی کشور است تا جامعه بتواند در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، متحد و منسجم باقی بماند و روایت پیروزی خود را به جهان مخابره کند.