نوسان دلار در سایه جنگ: افزایش، کاهش و بازهم افزایش
تحلیل روند بازار ارز در دوران جنگ و پساجنگ نشان میدهد در این مدت بازار ارز با افت شدید رفتار هیجانی روبرو بوده و بانکمرکزی ورود موثری با بازار داشته است.

به گزارش مشرق، با گذشت بیش از سه هفته از درگیری مستقیم نظامی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی و یک هفته پس از پایان عملیات نظامی، بازار ارز ایران فراز و فرود کمسابقهای را تجربه کرده است.
اگرچه انتظار میرفت با آغاز جنگ، نرخ دلار بهشدت افزایش یابد، اما روند بازار نشان داد که عوامل متعددی در مهار هیجان ارزی نقش داشتهاند.
اکنون و پس از اعلام پایان عملیات نظامی، دلار تقریباً به روند پیش از جنگ بازگشته، اما آرامش در بازار حاکم بوده و البته عدهای در حال پمپاژ نگرانی در خصوص آینده هستند.
روند نرخ دلار از آغاز درگیریها تا امروز
جهش ابتدایی: واکنش روانی بازار
در ساعات اولیه پس از آغاز رسمی درگیریها در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، قیمت دلار در بازار آزاد با سرعت به مرز ۹۷ هزار تومان نزدیک شد.
این رشد قیمتی عمدتاً حاصل هراس عمومی، تعطیلی بازارهای رسمی به دلیل تعطلات و کاهش عرضه و افزایش تقاضای احتیاطی برای حفظ ارزش داراییها بود.
تثبیت و بازگشت: اثرپذیری از مداخلات
با گذشت تنها ۲۴ ساعت از اغاز جنگ و پاسخ کوبنده ایران به رژیم کودککش، بازار به آرامش نسبی رسید.
بانک مرکزی با تقویت عرضه، ایجاد محدودیت در برداشتهای ارزی، افزایش فروش اسکناس در بازار متشکل و مدیریت انتظارات تورمی از طریق رسانهها، موفق شد نرخ را به زیر ۹۲ هزار تومان کاهش دهد.
روزهای پایان عملیات نظامی: بازگشت به نرخهای پیش از بحران
در دومین روز پس از اعلام آتشبس، دلار آزاد در تهران به حدود ۸۲,۶۰۰ تومان رسید.
این عدد تقریباً ۲ هزار تومان پایین تر از نرخ قبل از آغاز درگیریها بود.
این مسئله نشان میدهد که بازار ارز ایران با وجود ضربههای روانی کوتاهمدت، ظرفیت بازگشت به تعادل نسبی را دارد.
آرامش در بازار با چاشنی افزایش
اما با گذشت چند روز از پایان عملیات نظامی، بازار ارز بازهم روندی نوسانی و البته افزایشی به خود گرفته است که نرخ دلار را تا ۸۸ هزار تومان رسانده است.
چرا بازار ارز سقوط نکرد؟
سه عامل کلیدی در مهار جهش دلار در جریان جنگ نقش داشتند:
۱.
مدیریت عرضه و کنترل بازار توسط نهادهای پولی
بانک مرکزی با بهکارگیری ابزارهای مداخله مستقیم در بازار نقدی و حوالهای، توانست حجم معاملات را کنترل کند و مانع از خروج سرمایههای داخلی به سمت بازار ارز شود.
۲.
محدودیت جغرافیایی و زمانی درگیریها
درگیریها، هرچند شدید، اما محدود به چند روز و در مناطقی خاص بودند.
عدم ورود طرفین به درگیری زمینی گسترده یا گسترش جنگ، به آرامسازی انتظارات منجر شد.
۳.
حفظ کانالهای صادرات و واردات
برخلاف برخی تحلیلها، جنگ تأثیر مستقیم و ملموسی بر جریان صادرات نفت و واردات کالا نداشت.
عبور ایمن نفتکشهای ایرانی از تنگه هرمز و دریای عمان، سیگنالی مثبت به بازار مخابره کرد که ایران در حفظ تجارت منطقهای خود موفق بوده است.
راهکارهای پیشنهادی برای کنترل نوسانات ارزی
کارشناسان اقتصادی معتقدند برای کاهش نوسان در بازار ارز و حفظ تعادل و ارامش در این بازار باید راهکارهای زیر عملیاتی شود:
۱- شفافیت اطلاعاتی و انتشار منظم دادههای ارزی
هرگونه خلأ اطلاعاتی در زمان بحران به تشدید شایعات و افزایش تقاضای سفتهبازی منجر میشود.
نهادهای رسمی باید با انتشار مستمر دادههای ذخایر ارزی، صادرات نفتی، درآمدهای ارزی و نرخ بازار متشکل، زمینه ایجاد آرامش روانی را فراهم کنند.
۲- پوشش بیمهای درآمدهای صادراتی بخش خصوصی
با ارائه بیمه ارزی به صادرکنندگان غیردولتی، میتوان اطمینان آنها را برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات به کشور افزایش داد و منابع ارزی را تقویت کرد.
۳- توسعه ابزارهای مالی مشتقه برای پوشش ریسک ارزی
ایجاد بازار آتی ارز با نظارت دقیق میتواند به فعالان اقتصادی این امکان را بدهد که در برابر نوسانات شدید، پوشش ریسک داشته باشند و تقاضای فیزیکی دلار را کاهش دهند.
۴- احیای سیاست تنوعبخشی به مبادلات غیر دلاری
در شرایطی که دلار بهعنوان ابزار سلطه اقتصادی غرب عمل میکند، تنوعبخشی به سبد ارزی کشور و تقویت مبادلات با شرکای استراتژیک مانند چین، روسیه، هند و برزیل میتواند بخشی از فشارهای ارزی را کاهش دهد.
۵- تقویت ذخایر ارزی بانک مرکزی و انتشار اوراق ارزی داخلی
بانک مرکزی میتواند با انتشار اوراق ارزی برای مردم و فروش آن بهصورت ریالی، ضمن جذب نقدینگی، ذخایر ارزی خود را تقویت کند و در مواقع بحرانی از آن برای مدیریت بازار استفاده کند.
۶- استفاده داز طلا به عنوان پشتوانه پول ملی
افزایش ذخایر طلا توسط بانک مرکزی می تواند یکی از راه حل های مهم برای کاهش وابستگی به دلار باشد.
سقوط دلار با فهم توان نظامی ایران
صادق محبی، کارشناس اقتصاد ایران گفت: اینکه دلار فوراً جهش وحشتناکی را تجربه کرد و سپس کاهش یافت، حاصل چند عامل توأمان بود.
نخست اینکه برخلاف تصور عموم، بازارهای مالی ایران به یک نوع ضربهپذیری تجربهشده رسیدهاند؛ یعنی میدانند که هر بحرانی الزاماً به فاجعه اقتصادی ختم نمیشود.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: از طرف دیگر، در روزهای نخست، بانک مرکزی حضور هوشمندانهای داشت و با تزریق روانی منابع، از هیجانات پیشگیری کرد.
همچنین مردم نیز رفتار سالهای قبل را تکرار نکردند و برای خریدهای هیجانی صف نبستند.
وی افزود: بازگشت نرخ ارز به ۸۲ هزار تومان، بیشتر از آنکه نتیجه وفور ارز باشد، به خاطر بازگشت آرامش ذهنی بازار است.
در واقع، بازار فهمید که ایران در جنگ، دست برتر را دارد و رژیم صهیونی توان ادامه جنگ فرسایشی و اقتصادی را نخواهد داشت.
بازار ارز را به بازار دارای پوشش ریسک تبدیل کنیم
محبی تاکید کرد: وقتی بازارها حس کنند تهدیدی برای زیرساختهای اقتصادی، صادرات نفت یا نظام بانکی وجود ندارد، فوراً واکنش معکوس نشان میدهند.
این همان چیزی بود که دیدیم.
این کارشناس اقتصادی درباره افزایش قیمت دلار در روزهای اخیر به ۸۸ هزار تومان تصریح کرد: بازار ارز ایران همواره ترکیبی از بنیادهای اقتصادی و مؤلفههای سیاسی است.
اگر در روزها یا هفتههای آینده، جنگ ابعاد جدیدی پیدا کند یا تحریمهای خاصی علیه بانک مرکزی یا سیستم پرداخت کشور اعمال شود، ممکن است قیمتها جهش کند.
وی در پاسخ به این پرسش که چه باید کرد تا بازار ارز از شوکهای امنیتی و سیاسی در امان بماند؟
ادامه داد: ما باید بازار ارز را از یک بازار هیجانی به یک بازار دارای ابزار پوشش ریسک تبدیل کنیم.
یعنی مردم و تجار بدانند که میتوانند ارز بخرند یا بفروشند بدون آنکه نگران تغییرات ناگهانی باشند.
محبی افزود: ایجاد بازار مشتقه ارزی، انتشار اوراق ارزی داخلی، تقویت روابط تجاری غیر دلاری، و بالا بردن ذخایر بانک مرکزی راهکارهایی هستند که اگر جدی گرفته شوند، بازار ارز ایران را از شکنندگی در مواقع بحران خارج میکنند.
نیاز فوری به بازسازی ساختارهای ارزی
بازار ارز در ایران، در برابر حمله اسرائیل به ایران، واکنشی هیجانی اما کنترلشده از خود نشان داد.
ورود مدیریتشده بانک مرکزی، ضعف در تداوم جنگ، و پایداری کانالهای تجارت خارجی، موجب شد دلار پس از جهش اولیه، به نرخهای قبلی بازگردد.
اما این بازگشت بهمعنای رفع کامل خطر نیست.
مادامیکه ساختارهای ارزی کشور متکی بر درآمد نفتی، واردات محور و فاقد ابزارهای مالی پیشرفته باشند، هر بحران سیاسی یا نظامی میتواند محرکی برای جهش ارزی جدید باشد.
ایران برای تابآوری واقعی در برابر شوکهای ارزی، نیازمند اصلاحات ساختاری، نوسازی ابزارهای مالی، تنوعسازی روابط خارجی و تقویت اعتماد عمومی است.