راهبرد صحیح هستهای دیروز، موقعیت ممتاز دفاعی امروز
بازخوانی برخی اصول و راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی و دفاعی، بیش از پیش در شرایط کنونی ضروری است که در مطلب زیر به آن پرداخته شده است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مصطفی تشیعی ـ در ساعات اولیه بامداد یکشنبه یکم تیر ۱۴۰۴، حملات ایالات متحده آمریکا به برخی تأسیسات هستهای کشور، فصل جدیدی از چالشهای منطقهای و بینالمللی را گشود.
در چنین شرایطی، بازخوانی برخی اصول و راهبردهای کلان جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی و دفاعی، بیش از پیش ضروری مینماید؛ بهویژه آن دسته از اصولی که در مقاطعی مورد تردید قرار گرفت، اما اکنون کارآمدی و هوشمندی آنها بیشتر نمایان شده است.
یکی از این اصول، فتوا و نظر راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرمت تولید، نگهداری و استفاده از سلاح هستهای است، این راهبرد جمهوری اسلامی ایران و تدبیر رهبر انقلاب در پرهیز از دستیابی به سلاح هستهای، امروز ایران را در موضعی ممتاز برای دفاع مشروع قرار داده است.
در سالهای گذشته، برخی صداها در فضای داخلی کشور بر ضرورت دستیابی به سلاح هستهای به عنوان عاملی برای بازدارندگی تأکید میورزیدند.
این دیدگاهها، با استناد به تجربه کشورهایی نظیر کره شمالی، بر این باور بودند که برخورداری از چند کلاهک هستهای، مانع اقدام نظامی قدرتهای بزرگ علیه ایران خواهد شد.
اما تجربه تاریخی و واقعیات و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، بهروشنی نشان میدهد که این تحلیل که برآمده از قیاس است، نه تنها سادهانگارانه و بدون لحاظ مولفههای بومی ست، بلکه گمراهکننده نیز هست.
*توهم بازدارندگی هستهای در موقعیت خاص ژئوپلیتیکی ایران*
پرسشی بنیادین باید مطرح شود: آیا در اختیار داشتن پنج یا ده کلاهک هستهای، در شرایط خاص ایران ـ با موقعیت ژئوپلیتیکی حساس، تعدد مرزها و دشمنانی که خود قدرتهای بزرگ هستهای هستند، همسایگان متنوع و زمینههای تنشزا با ایشان و خطر اشاعه در منطقه، واقعاً به معنای بازدارندگی است؟
یا آنکه چنین اقداماتی، خود موجب تحریک ائتلافی جهانی و منطقهای علیه ایران میشود؟
آنهم با توجیهاتی همچون خلع سلاح هستهای و حفظ امنیت بینالمللی؟
تجربه حمله ائتلاف آمریکا به عراق، که فاقد هرگونه سلاح کشتارجمعی بود، اما تنها به ظن دستیابی به چنین تسلیحاتی به همراه ائتلافی از دنیا و با همراهی همسایگانش مورد تهاجم قرار گرفت، گواهی بر این مدعاست که در صورت حرکت ایران به سمت تولید بمب هستهای، بعید نبود که با یک اجماع بینالمللی و منطقهای دشمنان علیه کشور مواجه میشدیم، تهاجمی که نهتنها قدرتهای غربی، بلکه برخی همسایگان منطقهای نیز، به بهانه تأمین امنیت خود، با آن همراهی کنند و یا مبدا و مامن برای حمله باشند.
*سرمایه اخلاقی و مشروعیت بینالمللی*
فتوای حرمت سلاح هستهای، و راهبرد اخلاقی و انسانی جمهوری اسلامی ایران در این باره، افزون بر جنبه دینی و شرعی آن، واجد کارکردی راهبردی و مشروعیتساز در عرصه بینالمللی بوده است.
جمهوری اسلامی ایران، همواره با استناد به این راهبرد اعلام کرده است که برنامه هستهایاش صرفاً صلحآمیز و در چارچوب معاهدات بینالمللی است.
این موضعگیری، نهتنها دست قدرتهای غربی را در تبلیغات منفی بر افکار عمومی کوتاه کرده، بلکه امروز، در فضای پس از حمله نظامی، جایگاه حقوقی و اخلاقی ایران را تقویت کرده است.
در شرایطی که رسانههای جهانی به روایت یکجانبه طرف آمریکایی میپردازند، برخورداری از چنین پشتوانهای، امکان اقناع افکار عمومی جهانی و منطقهای را فراهم آورده است.
موضع اخلاقی ایران در پرهیز از سلاح کشتار جمعی، نه یک امتیاز تبلیغاتی، بلکه سرمایهای واقعی برای جلوگیری از انزوای بینالمللی در بزنگاههای حساس است.
*ملاحظات داخلی و حفظ انسجام ملی*
از منظر داخلی نیز، حرکت به سمت تولید بمب هستهای، میتوانست موجب ایجاد تفرقه، کاهش اعتماد عمومی و فروپاشی پشتوانه ملی شود.
بیتردید، در صورت چنین اقداماتی و متعاقبش تهاجم نظامی دشمن با عنوان خلغع سلاح هستهای، بخشی از افکار عمومی کشور این سؤال بنیادین را مطرح میکردند که: «آیا ماجراجویی در مسیر تولید بمب، ارزش آن را داشت که کشور را وارد جنگ کند؟»
حتی در شرایط فعلی، که برنامه هستهای ایران صلحآمیز، شفاف و در چارچوب NPT دنبال میشود، برخی بد حسابگران ـ ولو اندک ـ با اتهامزنی به این برنامه، آن را مسئول تنشها معرفی میکنند.
حال اگر مسیر کشور، برخلاف اعلام رسمی، بهسوی تسلیحات هستهای رفته بود، این انتقادات، بیتردید به موجی از بدبینی و عدم همدلی عمومی بدل میگشت.
*ترکیب اقتدار و مشروعیت: مزیت راهبردی ایران*
جمهوری اسلامی ایران، امروز در موضعی ممتاز قرار دارد؛ موضعی که حاصل ترکیب قدرت بازدارنده مشروع، انسجام داخلی، حمایت منطقهای و امت اسلامی و پایبندی به اصول شرعی و انسانی است.
برخلاف بسیاری از تحلیلهای رایج، قدرت ایران نه صرفاً در عرصه نظامی، که در تلفیق قدرت سخت و نرم جلوهگر شده است.
این جایگاه، هم در حمایت گسترده ملت ایران از حاکمیت تجلی یافته، و هم در همراهی امت اسلامی و حتی برخی همسایگان که با وجود اختلافنظرها، از اقدام آمریکا حمایت نکرده و بر ضرورت خویشتنداری و حل مسالمتآمیز تأکید ورزیدهاند.
این سطح از همدلی، نه تصادفی، که محصول سالها سیاست اصولگرایانه، مستقل و حکیمانه در برابر وسوسه سلاح هستهای است.
*امروز، فرصتی راهبردی برای منطقه غرب آسیاست*
واقعیت آن است که آمریکا با ورود مستقیم به منازعه، خود را وارد باتلاقی کرده که خروج از آن، با وجود محکومیت منطقهای آمریکا و عدم همراهی جهانی و منطقهای با تهاجم و مشروعیت ایران، بسیار دشوار خواهد بود.
اکنون فرصت آن است که جمهوری اسلامی ایران، با اتکای به مشروعیت حقوقی، انسجام ملی، و همراهی منطقهای، نقشهراه خروج قدرتهای فرامنطقهای از خاورمیانه را ترسیم و پیگیری نماید.
در این مسیر، یکی از ارکان اصلی اقتدار و مقبولیت جمهوری اسلامی، همان راهبرد منطقی جمهوری اسلامی و فتوای تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرمت سلاح هستهای است؛ فتوایی که امروز، نه فقط سندی دینی، بلکه گواهی بر تدبیری ژرف، آیندهنگرانه و راهبردی در مسیر تأمین امنیت، اقتدار و عزت ملت ایران به شمار میآید.