نگاهی به گیشه و سالن سینما در جنگ 12 روزه/ پدافند سینمایی ایران
در طول ۱۲ روز جنگ بیش از ۱۷۹ هزار مخاطب به تماشای فیلمهای حاضر در سبد اکران نشستند. در آن ۱۲ روز، چراغ سینماها خاموش نشد.

به گزارش مشرق، اتفاقات رقم خورده طی ۱۲ روز دفاع میهنی به قدری سریع بود که فرصت برای تحلیل و واکاوی هر کدام از این رخدادها باقی نمیماند.
از همان ساعات اولیه ۲۳ خردادماه، جامعه در معرض یک غافلگیری قرار گرفت و حالا میتوان پرسید اگرچه در کمتر از ۱۶ ساعت، بخشهای رزمی کشور به بازآرایی و سازگاری با شرایط جدید رسیدند اما آیا چنین فرآیندی برای بخشهای دیگر رقم خورد؟
با نگاهی به سالنهای سینما و آمادگی آنها برای ارائه خدمات در شرایط جدید، متوجه خواهیم شد که سینما در روزهای اولیه جنگ متاثر از فضای اجتماعی کشور بود اما ناوگان پخش و توزیع فیلم توانست با یک آرامش و طمانینه، خود را برای شرایط و موقعیت جدید آماده کند.
در طول ۱۲ روز جنگ بیش از ۱۷۹ هزار مخاطب به تماشای فیلمهای حاضر در سبد اکران نشستند.
در آن ۱۲ روز، چراغ سینماها خاموش نشد اما روند بازگشت به سینما با یک پدیده قابل تامل در ۲۷ خردادماه یعنی سهشنبه هفته اول جنگ، اتفاق افتاد.
با توجه به اینکه بلیت سینماها در روز نیمبها بود، تعداد مخاطبان با رشد ۳.۵ برابری نسبت به روزهای قبلش مواجه شد و بیش از ۱۴ هزار مخاطب به تماشای فیلمها نشستند.
در گزارش پیش رو فیلمها، روند فروش و مخاطبان آثار سینمای ایران در ۱۲ روز جنگ را مرور میکنیم.
* سینما در ۱۲ روز جنگ چقدر فروخت؟
وضعیت گیشه سینمای ایران در روزهای پیش از جنگ هم چندان مساعد نبود.
مخاطبان سینما از اول فروردینماه تا پایان ۲۳ خردادماه، ۵ میلیون و ۷۸۷ هزار مخاطب بوده است.
این در حالی است که سال گذشته در همین محدوده زمانی ۷میلیون و ۵۶۹ هزار مخاطب بود.
به عبارتی، ما اختلافی در حدود یک میلیون و ۷۸۰ هزار مخاطب را در سینما شاهد بودیم.
بخش مهمی از پرسنل سینمای کشور به خاطر مشکل فروش و رکود در گیشه سنیما در معرض تعدیل نیرو قرار داشتند.
در چنین وضعیتی، سالنهای سینما با یک بحران جدید مواجه شدند و باید خودشان در معرض رخداد جنگ در شهرها ساختارهای خود را بهروزرسانی میکردند، ضمن اینکه وضعیت پخش فیلمهای روی پرده هم چندان مناسب نبود.
تنها نقطه امید سینماداران تبلیغاتی بود که پیرامون فیلم سینمایی «پیرپسر» از دوران جشنواره شکل گرفته بود که تازه ۲ روز از شروع اکران آن در سینماها گذشته بود.
«پیرپسر» در ۲ روز اول اکران تا پیش از شروع جنگ به فروش ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیونی رسید، این در حالی است که این فیلم در کل ۱۲ روز جنگ توانست حدود ۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون بفروشد و عنوان پرفروش ترین فیلم دوره جنگ را از آن خود کند.
در ایام جنگ بیش از ۶۶ هزار نفر فیلم پیرپسر را در سالنهای سینما تماشا کردند.
یعنی حدود ۳۸ درصد از مخاطبان سینما به تماشای این فیلم ۳ ساعت و ۱۰ دقیقهای نشستند.
در بین آثار پخش شده در این ایام، کمدی سینمایی صددام، رتبه دوم فروش فیلم را از آن خود کرد که ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان فروش داشت و بیش از ۳۷ هزار مخاطب به تماشای آن نشستند.
فیلمهای «زیبا صدایم کن»، «سلام علیکم حاج آقا»، انیمیشن «رویاشهر» و «خانه ارواح» در رتبههای سوم تا ششم لیست پرفروشهای ایام جنگ قرار داشتند.
مطابق آماری که موسسه «سینماشهر» اعلام کرده است، در میان پردیسها و مجموعههای سینمایی سراسر کشور، «پردیس سینمایی هویزه مشهد» در استان خراسان رضوی، «مجموعه سینمایی هنر شهر آفتاب شیراز» در استان فارس، «پردیس ویلاژ توریست مشهد» در استان خراسان رضوی، «پردیس سینمایی بازار شهر» در استان قم و «پردیس سینمایی ساحل» در استان اصفهان به عنوان ۵ سینمای پرمخاطب کشور در بازه زمانی مذکور معرفی شدند.
در استان تهران نیز «سینما شکوفه»، «سینما پرندمال»، «پردیس سینمایی نارسیس»، «پردیس سینمایی راگا» و «پردیس سینمایی لوتوسمال» عنوان ۵سینمای پرمخاطب را به خود اختصاص دادند.
مطابق با آمار احصا شده از سینماهای سراسر کشور، سهشنبه سوم تیرماه ۶۸,۰۴۲ مخاطب به تماشای فیلمهای روز سینمای ایران نشستند و به این ترتیب میزان بیشترین تعداد تماشاگر در مدتزمان جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی به ثبت رسید.
تعداد مخاطبان سینما در سایر روزها مطابق نمودار یک است:
* روزهای نه چندان دور تماشای فیلم در روزهای جنگی
سینما در روزهای موشکباران شهرها در دهه ۶۰ پابرجا بود و سالنهای سینمایی همچون دیگر بخشها فعالیت داشتند.
صف کشیدن برای تماشای «عقابها» یکی از خاطرات ماندگار سینماروهای آن روزهاست؛ فیلمی که با اکرانهای مداوم چندسالهاش همچنان عنوان پرمخاطبترین اثر سینمای ایران را یدک میکشد.
جالب است که خیلی از سینماداران از روزهای شلوغ و پررونق دهه ۶۰ سینمای ایران میگویند؛ روزهایی که موشک به خیابانها میخورد اما مردم جلوی سینماها صف میبستند و از فیلمهای «تاراج»، «عقابها»، «سناتور»، «گلهای داوودی» و دهها فیلم دیگر استقبال میکردند.
در شرایط ملتهب دهه ۶۰، فیلم کمدی - اجتماعی «اجارهنشینها» مخاطب زیادی را به سینما کشاند که همان تعداد مخاطب با قیمت بلیت امروز یک رکورد برای سینما به شمار میآید.
باهم فروش و مخاطب برخی آثار سینمایی که در دهه ۶۰ به نمایش درآمدند را مرور میکنیم.
* عجایب عقابها
فیلم «عقابها» در طول ۲۲ سال نمایش مستمر خود، ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب داشت.
حالا اگر مبنا را بر تعداد مخاطبان سال اول اکران یعنی سال ۱۳۶۴ در نظر بگیریم، این عدد به ۳ میلیون و ۲۴۶ هزار تماشاچی میرسد که در همان سال، فروش تقریبا ۲۹ میلیون تومان را از آن خود کرد.
تاراج یکی دیگر از فیلمهای محبوب دهه ۶۰ است که شروع اکرانش از سال ۱۳۶۴ بود و آن سال در رتبه دوم فروش سینما قرار گرفت.
یکی از درامهای محبوب و ماندگار سینمای ایران در همین سال به نمایش درآمد؛ «گلهای داوودی» در رتبه سوم تعداد مخاطب آن سال قرار گرفت.
بچههای سالهای جنگ هم از سینما بینصیب نبودند، فیلم سینمایی «شهر موشها» در همان سال ۱۳ میلیون فروش داشت و با متوسط بلیت ۸ تومان توانست یک میلیون و ۵۶۸ هزار مخاطب را به سینما بکشاند.
لیست و ژانر ۷ فیلم پرمخاطب سال ۱۳۶۴ را ببینید.
فیلم سینمایی «گمشده» پرفروشترین فیلم ایرانی در سال ۱۳۶۵ بود که توانست به فروش ۲۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی برسد اما به لحاظ مخاطب این فیلم عقابها بود که همچنان رتبه یک تماشاچی را برای دومین سال پیاپی از آن خود کرد.
لیست و ژانر ۷ فیلم پرمخاطب سال ۱۳۶۵ را ببینید.
کمدی - اجتماعی پرفروش: فیلم سینمایی «اجارهنشینها» به کارگردانی «داریوش مهرجویی» از ژانر اجتماعی -کمدی با فروش ۳۳ میلیون و ۳۲۳ هزار تومان و با ۳میلیــون و ۵۱ هزار تماشــاچی، عنــــــوان پرفروشترین فیلم سینمایی سال ۱۳۶۶ را از آن خود کرد.
در همان سال، فیلم سینمـایی «بگذار زندگی کنم» یک اثر خانوادگی پرمخاطب بود که با ۳میلیون و ۳۱۸ هزار تماشاچی رتبه اول مخاطبان را از آن خود کرد و از این جهت بالاتر از اجارهنشینها قرار گرفت.
لیست و ژانر ۷ فیلم پرمخاطب سال ۱۳۶۶ را ببینید.
«کانی مانگا» یکی دیگر از آثار پرفروش دهه ۶۰ است که در سال ۱۳۶۷ اکران شد.
این فیلم به فروش ۳۹ میلیون تومان رسید و در همان سال ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار مخاطب به تماشای آن نشستند.
البته این فیلم در سالهای بعد مستمرا در سینماهای کشور به نمایش درآمد.
لیست و ژانر ۷ فیلم پرمخاطب سال ۱۳۶۷ را ببینید.
* سالن سینما و روزهای کرونا
سینمای ایران در وضعیتهای مختلف به آرایش جدیدی در نسبت با آن موقعیت بحرانی قرار میگیرد.
یکی از نمونههایی که در سالهای اخیر شاهدش بودیم بحران همهگیری ویروس کروناست.
سینمای ایران در سال ۹۸، روزهای خوبی را پشت سر گذاشته بود و خود را آماده میکرد تا در هفته نخست اسفندماه، رکورد ۳۰۰ میلیاردی گیشه را جشن بگیرد؛ اتفاقی که احتمالا تا پایان اسفند آن سال به ۳۵۰ میلیارد تومان میرسید و یک دلگرمی بود برای ورود به سال ۱۳۹۹.
اما در آخرین روزهای بهمنماه ۱۳۹۸ با شیوع ویروس کرونا، تمام رویاها و آرزوهای سینماداران نقش بر آب شد.
۳ اسفندماه ۱۳۹۸ و درست چند روز پس از تعیین فیلمهای اکران نوروز ۹۹ بود که وزارت ارشاد طی بیانیهای، از تعطیلی تمام سینماها و برنامههای فرهنگی و هنری در سراسر کشور خبر داد.
این تعطیلات بیش از ۴ ماه طول کشید و نهایتا از ۴ تیرماه ۱۳۹۹، آثار سینمایی با رعایت پروتکلهای اعلامی وزارت بهداشت در سالنها به نمایش درآمدند.
در این موقعیت بحرانی، با متوسط قیمت بلیت ۱۴ هزار و ۸۰۰ تومانی، میزان فروش کل سینما به عدد ۹ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان رسید.
در این سال، فیلمهای سینمایی «شنای پروانه»، «خوب، بد، جلف۲ (ارتش سری)» و «آقای سانسور» در رتبههای بالای فروش قرار گرفتند.
شنای پروانه بیش از ۱۶۵ هزار مخاطب به سینما آورد و فروشی بیش از ۳ میلیارد تومان را به دست آورد.
بهرغم تمام سختیها و حساسیتهای موجود برای اکران در شرایط شیوع ویروس کرونا، سینما به مسیری که انتخاب کرده بود امیدوار بود.
سال بعد (۱۴۰۰) اوضاع بهتر شد.
فیلم سینمایی «دینامیت» با فروشی بیش از ۵۸ میلیارد تومان، حدود ۲ میلیون و ۵۸۹ هزار مخاطب به سینماهای کشور آورد، فیلم سینمایی «گشت۳» با فروشی بیش از ۴۲ میلیارد تومان، نزدیک ۲ میلیون تماشاچی به سینما آورد و فیلم سینمایی «قهرمان» با فروشی بیش از ۱۲ میلیارد تومان و با تعداد تماشاچی ۴۹۸ هزار نفر در رتبه سوم فروش سال ۱۴۰۴ قرار گرفت.
شرایط بهتر شده بود و نهایتا سینما در این سال با فروش ۱۶۴ میلیارد تومان و تعداد کل تماشاگر ۷ میلیون و ۱۹۷ هزار نفری توانست دوباره سرپا بایستد.
* جغرافیای سینما و فرصتی که از دست رفت!
سالنهای سینما در ایام جنگ ۱۲ روزه به آرایش قابل توجهی در نسبت با مخاطبان رسید.
درست است که مخاطب در سالنهای سینما به تماشای فیلمهایی همچون پیرپسر و صددام مینشست و در نگاه اول شاید فضا و جنس این فیلمها با احوالات امروز ایران همخوانی نداشت اما برخی سینماداران در شهرهای مختلف، برنامههای ویژه حماسی برای تماشاگران آماده کرده بودند.
پخش سرود ملی پیش از نمایش فیلم یا پخش موسیقیهای ملی - میهنی در لابی سینماها و همچنین نصب پرچم ایران بر سر در سینماها از جمله اقداماتی بود که به ایجاد فضای حماسی و ملی در سینماهای کشور کمک کرد اما یک افسوس بزرگ برای سینماداران شهرهای مختلف کشور در این ایام رقم خورد.
در روزهایی که سالنهای سینما در شهرهای مختلف کشور نیازمند یک اثر مهم سینمایی بودند که به حال و هوای این روزها بخورد؛ خبری در رسانهها پیچید که فیلم راهبردی «خدای جنگ» از تلویزیون پخش میشود.
این فیلم موفقیت ایرانیها در حوزه پیشرفتهای موشکی ایران را نشان میدهد و لحظات مهمی از یک حماسه را به تصویر کشیده است.
بنا به تصمیم صاحبان فیلم، «خدایجنگ» از نمایش در سالنهای سینما محروم شد اما این محرومیت از سینما فقط محرومیت از تماشا شدن در سالن سینما نبود و فیلم از پروپاگانداهای سینمایی و اتفاقات خلاقانهای که برای تماشای یک اثر سینمایی میتوان فراهم کرد، محروم شد.
واضح است که وقتی یک محصول سینمایی متولد میشود و سفر خودش را به قصد جلوهگری شروع میکند، پیرامون خود، نقاط اثری را فعال میکند که به فضاسازی، تبلیغ و معرفی فیلم کمک میکنند.
این فضاسازی هم شامل تبلیغاتی میشود که حول و حوش آن اثر به وجود میآید و هم نقدهای مثبت و منفی که درباره فیلم مطرح میشود.
تماشای فیلم در سالن سینما اتمسفری را ایجاد میکند که نقطه اثرگذاری آن متفاوت از تماشا در تلویزیون است.
سینما با تمام آیینهایی که برای یک اثر سینمایی فراهم میکند به فیلم سینمایی اعتبار ویژه میدهد و آن اثر را محترم میکند.
با تبعید «خدای جنگ» به تلویزیون محرومیتهایی به فیلم تحمیل شد.
اگر در نسبت با فیلم کمی هوشمندانه رفتار میشد، کمپینهای ویژهای از اجتماعات انسانی شکل میگرفت که میتوانست نقطه محرک خوبی برای جنبشهای رسانهای باشد، مثل همان چیزی که «علاج» محسن چاوشی به وجود آورد.
اما این محرومیت ۲ سر داشت.
مجموعههای فرهنگی و سینماداری میتوانستند به کمک نمایش یک اثری راهبردی و متناسب با اتفاقات روز، شور و شعفی مضاعف در جغرافیای سینما شکل دهند.
مگر نه این است که سینمای هر شهر در موقعیتهای مختلف، کارکردی فراتر از پخش فیلم مییابند، پس چه میشود مدیران فرهنگی که وظیفه تولید محتوا را بر عهده دارند، جغرافیای سینما را به عنوان یک مکان - رسانه در نظر نمیگیرند.
روزها و دوران دفاعمقدس را مرور کنیم تا به یاد بیاوریم که چگونه سینما برای شور حماسی مردم احترام قائل بود.
منبع: وطن امروز