حکم اعدام عاملان شهادت آیتالله محمد باقر صدر صادر شد - تسنیم
دادگاه عالی جنایی عراق، حکم اعدام دو متهم به نام های سعدون صبری و هیثم عبدالعزیز را به دلیل ارتکاب جنایت قتل مرجع دینی آیت الله شهید محمدباقر صدر و خواهرش شهیده بنت الهدى در سال 1980 را صادر کرد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دادگاه عالی جنایی عراق، حکم اعدام دو متهم به نامهای «سعدون صبری» و «هیثم عبدالعزیز» را بهدلیل ارتکاب جنایت قتل مرجع دینی آیتالله شهید «محمدباقر صدر» و خواهرش شهیده «بنتالهدى» در سال 1980 را صادر کرد.
قوه قضائیه عراق اعلام کرد: این دو محکوم که با رژیم سابق همکاری داشته و در دستگاههای سرکوبگر آن مسئولیتهایی بر عهده داشتند، به مشارکت خود در جنایت قتل در منطقه جسر دیالی اعتراف کردهاند.
قوه قضائیه عراق افزود: این حکم بر اساس مواد 12 و 15 قانون دادگاه عالی جنایی عراق (قانون شماره 10 سال 2005) و با استناد به بند (1/أ) ماده 406 قانون مجازات صادر شده است.
شهید محمد باقر صدر، نظریه پرداز حکومت اسلامی در عراق
شهید «محمد باقر صدر»، اندیشمند و عالم شیعی و از نظریهپردازان بارز اسلام سیاسی در عراق بود.
صدر یکی برجستهترین چهرهها در جمع 10 موسس «حزب الدعوه اسلامی» در دهه 30 شمسی شناخته میشد که در راستای تاسیس حکومت اسلامی در عصر غیبت حضرت ولی عصر(عج) نظریه پردازی کرده بود.
ایشان در 19 سالگی با تایید مرحوم آیت الله خویی به درجه اجتهاد نائل آمد و سپس در 24 سالگی تدریس درس خارج فقه را در مدارس دینی آغاز کرد.
شهید صدر تا قبل از 35 سالگی کتابهایی همچون «فدک در تاریخ»، «فلسفه ما»، «اقتصاد ما»، «مبانی منطقی استقراء»، «بانک بدون ربا در اسلام» و «الفتاوی الواضحه» که رساله ایشان محسوب میشد را به رشته تحریر در آورد.
وی در سن 23 سالگی همراه با گروهی از روحانیون و فعالان حوزه سیاسی عراق، حزبی تحت عنوان «الدعوه الاسلامیه» را بنیان نهاد.
در بین رهبران این حزب تنها «محمد باقر حکیم» جوانتر از شهید صدر بود.
«آیت الله سید محمد باقر صدر» در سال 1357 مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران از حضرت امام خمینی (ره) حمایت همهجانبهای به عمل آورد تا بدینشکل در داخل عراق نیز موج جدیدی از اعتراضات را برای مردمی که خواستار سقوط رژیم بعث در عراق بودند، پیریزی کند.
این حمایت سبب شد تا رسانههای غربی در آن برهه از ایشان با لقب «خمینی عراق» یاد کنند.
رژیم بعث عراق با اعزام نمایندگان به منزل محمد باقر صدر و تعیین ضرب الاجلی برای ایشان شروط سه گانه زیر را پیش روی این عالم مجاهد شیعه قرار دادند: نخست؛ لغو فتوای حرمت پیوستن به حزب بعث؛ دوم، توقف پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران و اعلام برائت از امام خمینی (ره)؛ و در نهایت، اعلام برائت از «حزب الدعوه» و صدور فتوای تحریم این حزب.
«آیت الله صدر» با قاطعیت شروط مطرح شده از سوی رژیم بعث را رد کردند.
بعثیها در ادامه و با مشاهده استقامت ایشان شرط دوم را حذف کردند و دو شرط باقیمانده را بار دیگر مطرح کردند.
اما «سید محمد باقر صدر» در ادامه با خشم فراوان این نمایندگان را از خانه خود بیرون کردند.
رژیم بعث که متوجه پایداری «محمدباقر صدر» نسبت به اهداف خود شده بود تعداد زیادی از نیروهای خود را به سمت نجف گسیل و ایشان را به بغداد منتقل کرد.
روز بعد «آمنه صدر» (بنت الهدی) که همچون برادرش شخصیتی موثر در جهان تشیع و جامعه عراق بود، دستگیر شدند.
روایت قاتل از نحوه شهادت شهید محمد باقر صدر
«سعدون صبری» متهم ردیف اصلی این جنایت در بازجوییهای اخیر تا بدین لحظه به قتل 80 نفر از خاندان حکیم، محمد باقر صدر و بنت الهدی، عموی نخستوزیر فعلی عراق و همچنین 20 هزار نفر از شیعیان عراق به دستور صدام اعتراف کرده است.
درخصوص شیوه دستگیری «سید محمد باقر الصدر»، صبری اعتراف کرده که در طی دو مرحله به ترتیب در «مسجد سهله» و در مرحله دوم به «مسجد کوفه» اقدام به بازجویی از شهید صدر کرده است.
وی در ادامه محل دفن «محمد باقر الصدر» را نقطهای در نزدیکی منطقه بسمایه، در جنوب استان بغداد اعلام کرده است، اما به دلیل تغییر بافت شهری از دوران نظام بعث، فعلا امکان تعیین محل دقیق دفن پیکر شهید صدر و خواهر بزرگوار ایشان بسیار سخت به نظر میرسد.
سعدون صبری، در تشریح نحوه تجسس و کسب اطلاعات از شهید صدر میگوید: جاسوسی از سید محمد باقر صدر را ابتدا از تلفن او آغاز کردیم.
اولین تماس او با ایران بود و پس از آن نوه (امام) خمینی (ره)، سید حسین خمینی وارد بیت ایشان شد.
در بازجوییها دلیل این رفت و آمد سید حسین را از سید محمد باقر صدر جویا شدیم.
سید محمد باقر صدر پاسخ داد: سید حسین خمینی آمده بود تا از شرایط جسمانیام باخبر شود.
متهم ردیف اول شهادت شهید صدر در ادامه میگوید: پس از چند روز شاهد رفت و آمد هیئتهایی به خانه (آیت الله) صدر بودیم.
این هیئتها برای اعلام بیعت و همراهی با (آیت الله) صدر به منزل ایشان میآمدند.
از سوی یکی از مقامات حزب بعث دستوری به ما ابلاغ شد با این محتوا که هر فردی به دیدار صدر میرود پلاک ماشین او را یادداشت کنید.
سپس ماشین را در مسیر بازگشت از نجف به بغداد متوقف میکردند و صرفا مدارک هویتی را چک میکردند و اجازه عبور میدادند.
بعد از این بود از سید محمد باقر صدر خواسته شد تا از نجف به بغداد برود.
ایشام وقتی به بغداد آمد من از پنجره شاهد بودم که نزد رئیس دفتر یکی از مقامات بعثی نشسته بود.
بلافاصله به سمت او رفتم و حال و احوال او را جویا شدم.
به سید محمد باقر گفتم مریض احوال هستید؟
پاسخ داد خیر، حالم خوب است.
بعد از اینکه جلسه ایشان با مقام حزب بعث (احتمالا فاضل البراک که در آن سال در منصب ریاست دستگاه اطلاعاتی حزب بعث مشغول به کار بود) به پایان رسید، همان مقام نظامی حزب بعث با من تماس گرفت و گفت ماشین اختصاصی را برای سید محمد باقر آماده کنید تا به نجف بازگردد.
در آن برهه دلیل اینکه فاضل البراک اجازه ترخیص به سید محمد باقر صدر داد اعلان تظاهرات در نجف بود.
مردم نجف وقتی خبر دیدار سید محمد باقر صدر با فاضل البراک را شنیدند شایعهای را منتشر کردند که نظام بعث سید محمد باقر را بازداشت کرده است.
به همین علت سید محمد باقر صدر به نجف بازگردادنده شد.
پس از اینکه آیت الله صدر به خانه رسید، دستوری صادر شد که حصر خانگی علیه ایشان اجرا شود.
عزالدین القبانچی و سید حسین هادی الصدر، سید محمد باقر را از خانه بیرون آوردند و همراه خود بردند.
در همین حین من از سید محمد باقر صدر پرسیدم که به کجا میرود؟
پاسخ داد با فاضل البراک به توافق رسیدیم.
همزمان با شکست حصر سید محمد باقر صدر، حکم دستگیری او و خواهرش به نجف رسید.
پس از دستگیری آیت الله صدر و خواهرشان بنت الهدی، فاضل البراک به اتاق بازجویی آمده بود و همانجا دستور داد تا حکم اعدام محمد باقر صدر را اجرا کنم.
محمد باقر صدر را در کنار خواهر او قرار دادند.
سید محمد باقر صدر با خواهرش روبوسی کرد و خطاب به او گفت دیدارمان در بهشت خواهد بود.
برای اجرای حکم، ابتدا سینه محمد باقر صدر را هدف قرار دادم و بلافاصله دیدم تیرهایی از کنار من به سمت خواهر او شلیک شد.
فاضل البراک به ما خبر داد که پیکر سید محمد باقر صدر را به خانوادهاش تحویل دهید.»
برخلاف آن چه صبری در اعترافات خود اظهار داشت، پیکر شهید صدر و خواهر مکرمه ایشان بنت الهدی صدر هیچ گاه به اعضای خانواده آنها تحویل داده نشد و به طور مخفیانه در جایی در اطراف بغداد دفن شد.
انتهای پیام/