فروپاشی زودهنگام رویاهای صهیونیستها در جنگ با ایران - تسنیم
صهیونیست ها که با توهم تحقق اهداف اعلام شده توسط نتانیاهو در جنگ با ایران، ابتدا اشتیاق زیادی برای این جنگ داشتند، خیلی زود بعد از مشاهده نتایج جنگ، موضع خود را تغییر و کابینه و ارتش را به خاطر محاسبات غلط مورد هجمه قرار دادند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران، صهیونیستها شاهد یک اجماع داخلی و سیاسی درباره این جنگ بودند و تحت تاثیر تبلیغات کابینه و ارتش رژیم اشغالگر که ادعا میکردند اهدافشان در حمله به ایران محقق خواهد شد، جامعه صهیونیستی اشتیاق زیادی برای این جنگ داشت.
فروپاشی زودهنگام رویاهای صهیونیستها در جنگ با ایران
اما این اجماع برای جنگ با ایران در میان صهیونیستها به تدریج و از همان روزهای ابتدایی رو به زوال گذاشت؛ زیرا حملات اسرائیل منجر به تحقق هیچ یک از اهداف اعلام شده به ویژه نابودی برنامه هستهای ایران و از بین بردن قابلیتهای موشکی آن نشد.
سپس با مشخص شدن تقریبی میزان خسارات وارد شده توسط موشکهای ایرانی به زیرساختهای حیاتی رژیم صهیونیستی از جمله تاسیسات نظامی و اقتصادی، انتقادات در جامعه اسرائیلی از کابینه و ارتش این رژیم به خاطر محاسبات غلط در آغاز جنگ با ایران افزایش یافت و منجر به شکاف عمیق در اجماع داخلی اسرائیلیها و تضعیف اعتماد آنها به نهاد نظامی این رژیم برای ادامه جنگ شد.
محافل عبری در این زمینه گزارش دادند که حمایت بینالمللی از اسرائیل در جنگ با ایران به ویژه از سوی آمریکا، نقش محوری در انگیزه اسرائیلیها برای آغاز حمله به ایران داشت؛ اما اجماع آنها برای ادامه این جنگ حفظ نشد و خیلی زود از هم پاشید.
تعمیق شکاف و اختلاف در جبهه داخلی صهیونیستها بعد از جنگ با ایران
با گذشت چند روز از جنگ، نشانههایی از تنش و شکاف در صحنه داخلی اسرائیل ظاهر شد؛ جایی که تلفات جانی بیسابقه و خسارات مالی گسترده بر افکار عمومی و تاب آوری جبهه داخلی اسرائیل تاثیر منفی بالایی گذاشت که بیانگر ناتوانی صهیونیستها در مقاومت مقابل موشکهای ایرانی بود.
همچنین اختلافات سیاسی شدیدی هم میان بلوکهای مختلف در مورد استراتژی اسرائیل برای ادامه جنگ و تاثیر آن بر زندگی روزمره و اقتصاد اسرائیلیها به وجود آمد، انتقادات در مورد مدیریت جنگ و هزینههای هنگفتی که صرف آن میشد افزایش یافت و در نتیجه اشتیاق عمومی صهیونیستها و حمایت اقشار مختلف جامعه این رژیم از جنگ با ایران، خیلی زود فروکش کرد.
با فروکش کردن اجماع داخلی صهیونیستها در مورد جنگ با ایران که به وخامت اوضاع اسرائیل در سایه جنگ غزه دامن زده بود، تمرکز نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی در جنگ با ایران بیش از پیش به هم خورد.
در دوره جنگ 12 روزه ایران و رژیم صهیونیستی، نوار غزه که محافل عبری آن را جبهه اصلی جنگ میدانند، شاهد تشدید قابل توجه عملیاتهای مقاومت فلسطین بود و طی این مدت تعداد زیادی از نظامیان صهیونیست در عملیاتهای مرگبار گروههای مقاومت در غزه به هلاکت رسیدند که افکار عمومی اسرائیلیها را بیش از پیش آشفته کرد.
در بحبوحه این وضعیت پیچیده، یک سوال اساسی در جامعه صهیونیستی مطرح شد: اینکه آیا مقامات اسرائیلی قدرت برقراری انسجام داخلی و سازگاری با واقعیت جدید که در آن چالشهای نظامی و سیاسی در جبهههای مختلف در هم تنیده شدهاند را دارند؟
صهیونیستها از اجماع تا درگیری درباره جنگ با ایران
صالح لطفی، محقق و تحلیلگر سیاسی در امور رژیم صهیونیستی در این زمینه گفت: کاهش اجماع اسرائیلیها در مورد جنگ با ایران در شرایطی اتفاق افتاد که درگیریها در غزه همچنان ادامه داشت و اوضاع امنیتی و سیاسی در جبهه داخلی اسرائیل هم همزمان با افزایش اعتراضات و انتقادات از کابینه در مورد به حاشیه راندن مسئله اسرای اسرائیلی در غزه، پیش از پیش وخیم شده بود.
وی افزود: ناکامی اسرائیل در رسیدن به دستاوردهای عملی و واقع بینانه در جنگ با ایران، وضعیت شکاف سیاسی و اجتماعی رژیم صهیونیستی را تشدید کرده و بیثباتی این رژیم را در جبهههای غزه و کرانه باختری افزایش داده است.
این کارشناس امور رژیم صهیونیستی تصریح کرد: خیلی زود مشخص شد که دوره اجماع اسرائیلیها در مورد تشدید تنشها با ایران و ورود مستقیم به جنگ با این کشور به پایان رسیده و جای خود را به یک درگیری داخلی پیچیده داده است.
شواهد نشان میدهد که چالشهای امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی ادامه خواهد داشت و احتمال تشدید درگیریها در غزه و کرانه باختری هم وجود دارد که اسرائیل را مجبور به رویارویی مداوم در جبهههای مختلف میکند.
ایران چگونه آرزوهای نتانیاهو را به باد داد؟
پروفسور شلومو ساند، استاد بازنشسته تاریخ در دانشگاه تلآویو در مقالهای در روزنامه عبری هاآرتص اعلام کرد: در شرایطی که جامعه اسرائیل از شکاف فزایندهای در سایه تحولات اخیر رنج میبرد، بعد از آغاز حمله به ایران، این تصور ایجاد شد که جنگ با این کشور میتواند اسرائیلیها را با هم متحد کند و همه جامعه اسرائیلی با جهت گیریهای مختلف پشت سر کابینه به ریاست بنیامین نتانیاهو، در حمله به ایران متحد شدند.
وی افزود: بنابراین نتانیاهو تصور کرد لحظه نجاتی که مدتها به دنبال آن بود را پیدا کرده است؛ به ویژه بعد از اینکه شعارهای او در مورد پیروزی مطلق در نوار غزه هرگز عملی نشد و به خاطر تلفات انسانی گسترده در جنگ غزه و پرونده اسرای اسرائیلی در این باریکه به شدت تحت فشار بود و عمر سیاسی خود را در مرحله پایانی میدید.
این استاد صهیونیست تصریح کرد: در بحبوحه این شکستها و بحرانهای داخلی فزاینده، نتانیاهو تصمیم گرفت جنگی را که به نظر میرسید با دقت زمانبندی شده است علیه ایران آغاز کند و این چیزی جز اوج رویای قدیمی او که مدتهاست در سر می پروراند نبود: رویارویی آشکار با ایران.
نتانیاهو اینگونه فکر میکرد که توانسته چالش شکست در غزه را تبدیل به فرصتی برای گشودن جبهه جدید کند و با حمله به ایران، توجه افکار عمومی را جلب و خشم عمومی اسرائیلیها از او را هرچند به شکل موقت متوقف کند.
وی ادامه داد: اسرائیلیها با این ایدئولوژی که هیچکس نباید جز ما در خاورمیانه به صنعت هستهای دست پیدا کند، برای جنگ با ایران متفق القول بودند و نتانیاهو هم از این روند برای اهداف سیاسی و انتخاباتی خود سوء استفاده کرد، اما نتایج جنگ با ایران موجب شد تا اتحاد اسرائیلیها برای ادامه این جنگ از هم بپاشد.
مرون راپوپورت، روزنامه نگار صهیونیست هم در مقالهای با عنوان «نتانیاهو خودش را فریب داد و خودش هم باور کرد؛ پیروزی موهوم و جنگی که غزه را به خط مقدم برمیگرداند»، اعلام کرد: اجماع اسرائیلیها در حمله به ایران که ابتدا نمونهای نادر از وحدت داخلی اسرائیل ایجاد کرده بود، با ادامه جنگ و کاهش امیدها برای رسیدن به اهداف اعلام شده به سرعت فرسایش یافت.
وی افزود: با اجرایی شدن آتش بس به شکل قابل توجهی مشخص شد که اهدافی که نتانیاهو از آنها صحبت میکرد، از نابودی برنامه هستهای ایران گرفته تا تضعیف قابلیتهای موشکی این کشور، هیچ کدام محقق نشدهاند و بنابراین تردیدها در مورد امکان سنجی این جنگ و دستور کار سیاسی آن عمیقتر شد.
این تحلیلگر صهیونیست خاطرنشان کرد: رسانههای اسرائیلی ابتدا صحنههای جنگ 1967 را یادآوری و یک پیروزی فراگیر را برای اسرائیل در جنگ با ایران تبلیغ میکردند، اما سرخوشی اولیه ما به سرعت فروکش کرده و تردیدهای عمیقی در مورد این جنگ پدیدار شد.
واقعیتی که مشخص شد این است که اهداف نتانیاهو محقق نشده و تهدید ایران از بین نرفت، بلکه به اشکال مختلف برگشت.
وی تصریح کرد: نتانیاهو سعی داشت از این لحظه برای اهداف شخصی خودش بهرهبرداری کند، اما به دستاوردهای انتخاباتی قاطعی نرسید و دوباره غزه به خط مقدم جنگ برگشته و کشته شدن مکرر نظامیان اسرائیلی در محورهای مختلف این باریکه، شکننده بودن روایت پیروزی که نتانیاهو از آن حرف میزند را آشکار کرد.
تحلیلگر مذکور صهیونیست در پایان نتیجه گرفت که اسرائیل با ورود به جنگ با ایران، کارتهایی که قبلاً داشت را هم از دست داد و مشخص شده که استراتژی نتانیاهو که متکی بر زورِ صرف است، نمیتواند به هیچ راهکار واقعی منجر شود و پیروزی اعلام شده توسط وی چیزی جز یک توهم نیست.
انتهای پیام/