خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 09 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ملاصالحی: تاریخ ایران بارها زیاده خواهی گرگ‌ها را به خود دیده است

مهر | دین و اندیشه | دوشنبه، 09 تیر 1404 - 10:06
حکمت اله ملاصالحی در یادداشتی نوشت: در جامعه و جهان گرگ‌های افزون‌خواه و تیز دندان و درنده دنیای مدرن می غفلت و پرتی هوش و حواس، همان و شکار و طعمه گرگ‌ها و بلعیده شدن همان.
تاريخ،سياره،زمين،جامعه،نبوي،موج،جهان،افسارگسيخته،وحشيانه،دست ...

به گزارش خبرنگار مهر، حکمت اله ملاصالحی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی در یادداشتی نوشت:
دو بار در سده ای که گذشت؛ حاکمان افزون‌خواه و امپراتوری‌های نوبنیاد و نوین قاره غربی، در شعله‌های آتش افزون‌خواهی‌های افسارگسیخته شأن در سودای تسخیر منابع حیاتی جامعه‌ها و جمعیت‌های سیاره زمین و سروری بر آن‌ها وحشیانه و سنگدلانه ده‌ها میلیون انسان را کشتند و سوزاندند.
آوارهای سنگین و سهمگین و عظیمی از ویرانی‌ها را سنگدلانه و ویرانگرانه بر سر جمعیت‌های سیاره زمین فروریختند.
تلستان‌های عظیمی از اجساد ده‌ها میلیون انسانِ قربانیِ وحشیگری شأن را برجای نهادند.
پیامد آن وحشیگری‌های شرم آور و افزون خواهی‌های افسارگسیخته چونان زلزله همچنان ارض تاریخ، فرهنگ، جامعه وجهان بشری ما را می‌لرزاند.
حاکمان افزون خواه افسارگسیخته غرب وحشی، اینک افسارگسیخته‌تر و وحشی‌تر و درنده تراز پیش سودای افروختن آتش جنگی دیگر راحتی در مقیاسی جهانی در قلب سیاره زمین در قلب خاورمیانه نبوی در سردارند!
گمان برده اند و در اشتباه هم گمان برده اند با تحریف تاریخ می‌توانند برای جماعتی مهاجر ِمهاجمِ زرپرستِ زورگو و بی ریشه و بی میهنِ نژادپرست که نه یهودیان نبوی اند و نه میراث داران راستین آن سنت و میراث ارجمند، میهن‌سازی کنند.
هرچند توانسته اند چونان گرگ‌های هار آدمخوار آنها را به جان ملت‌های خاورمیانه نبوی بیندازند و خون بریزند و زور بگویند و زر ببرند، اما تا کی!؟
و تا کجا!؟
به یقین نه برای همیشه و نه تا ابد.
هرچند زر و زور و زورگویی زیاد آن چنان گوش و هوششان را کر کرده است که جایی و مجالی برای شنیدن صدای راست و گوشی و هوشی برای شنیدن سخن حق و چشم بصیرتی برای دیدن راست و درست واقعیت‌ها و وضعیت‌ها نمانده است و دنگ و منگ و مست، تاخت و تاز می‌کنند و تاخت و تاز وحشیانه ای را علیه ملت‌های خاورمیانه نبوی به ویژه ایران تاریخی و معنوی و مدنی و دیرینه و دیرپا و دلیر به راه انداخته اند؛ بدانند که از این تاخت و تاز وحشیانه هم طرفی نخواهند بست.
پیشینه‌ای ننگین‌تر و شرم‌آورتر و میراثی خفت بار تر از پیش، هم از خود، هم از مزدوران علیل و ذلیل و حقیرشان به جای خواهند نهاد.
ملت‌های خاورمیانه نبوی به خاطر خواهند سپرد و از یاد نخواهند برد با چه گرگ‌های درنده و وحشی در تاریخ خونبارشان دسته و پنجه فشرده اند.
به یاد خواهند سپرد؛ ایرانِ یک جهان، تاریخ و میراث نبوی و ایرانیان سربلند، چه دلیرانه و ستبر و استوار و پایمردانه رؤیا رویشان در خطر خیزترین و حساس و سرنوشت سازترین بزنگاه‌های تاریخ ملت‌های خاورمیانه نبوی ایستادند.
اینک یک ملت با قامتی استوار و دلیرانه و سرفراز رویاروی یک جهان افزون‌خواهی‌های افسارگسیخته و زورگویی حاکمان غربی و دست ساخته‌ها و دست نشاندگان اهریمنی آدمخوارشان ایستاده است.
وحشیان مدرنی که افزون خواهی‌های بی‌مهمیز و مهارشان نه به اصول اخلاقی پای‌بند است؛ نه خط قرمزی را می‌شناسد و نه می‌پذیرد؛ نه حدی و نه مرزی و نه محدودیتی را برای افزون خواهی‌های افسارگسیخته شأن در سودای سروری بر جمعیت‌های سیاره زمین می‌پذیرند.
قلدرانه و وحشیانه و افسارگسیخته برای جامعه‌ها و جمعیت‌های سیاره زمین خط قرمز ترسیم می‌کنند و خط و نشانِ تحدید می کشند و تهدیدشان می‌کنند!
این چنین است که بارها گفته ایم و تاکید کرده ایم؛ جنگیدن در چندین آوردگاه با امپراتوری‌هایی که هم در نسل کشی بی رحمانه و کشتار جمعی و وحشیانه مردمان سیاره زمین و نابودی جامعه‌ها و فرهنگ‌ها و ارزش‌های قومی و ملی آنها و تجزیه و تسطیح حیثیت و هویت‌شان، تجربه سده‌ها را در آستین دارند هم می‌دانند چگونه آدم بکشند و چگونه عزت و شرفشان را تخریب و تسطیح و نابود کنند و چگونه با صورتک دوستان رهایی‌بخش سرزمین‌ها را تسخیر و اشغال کنند و بر روان و رفتار مردمان و بر تاریخ و فرهنگ جامعه‌ها و جمعیت‌های سیاره زمین سروری کنند!
و چگونه با ابزارهای پیچیده رسانه‌ای که در مقیاسی سیاره‌ای در اختیار دارند راست‌ها را دروغ و دروغ‌ها را راست در گوش و هوش مردمان تزریق کنند!
و این چنین است که گفته ایم و بارها هم گفته ایم سنگرها و نهادهای اجتماعی وقتی جا به جا می‌شوند، وقتی این کار آن و آن کار این را نادانسته و ناآزموده بر شانه می‌گیرند، جامعه دستخوش اختلال می‌شود و همه آسیب می‌بینند.
این چنین است که گفته ایم و بارها هم تاکید کرده ایم، ردیابی و رصد هوشمندانه و خردمندانه و با دقت و مراقبت رخدادها و دگرگونی ها و خیزش‌ها و ریزش‌های آشکار و نهان درون و بیرون جامعه‌ها و پیشگیری و پیش بینی و تدبیر و مهار چالشها و بحران‌ها و خطرها و تحرکات آشکار و نهانی که در لایه‌های نهان و مخفی‌گاه‌های تاریخ فعال و نهان از چشم ما دم به دم و پی به پی اتفاق می‌افتند شیرین‌تر و کم‌هزینه‌تراز رویارویی، در هنگام سر بر کشیدن غافلگیرکننده رخدادها و فاجعه هاست.
دست و پنجه فشردن دلیرانه و فداکارانه با چالش‌ها و خطرها ستودنی است اما آن پیش‌نگری و پیشگیری هوشمندانه و ردگیری و رصدهای خردمندانه پیش از وقوع واقعه ستودنی‌تر و فراز آمدن بر فاجعه شیرین‌تر است.
هر جا و هرگاه در جامعه و جهان نا آرام و نا امن و آسیب پذیر و شکننده ای که در آن زندگی می‌کنیم عقل و هوش سرِسنگربانان و سربازان گرم زر و سکه و حواس لشکریان پرتاب به سوی سرمایه و ثروت اندوزی و چریدن و خرامیدن در مزرعه‌های وسوسه انگیز نام و نان شده است؛ میدان برای جولان و تاخت و تاز دشمنان متجاوز گشوده‌تر شده است و بیشتر و بیشتر غافلگیرِ دشمن شده ایم و از ردیابی و رصد تحرکاتش بی‌خبر و غافل مانده ایم.
در جامعه و جهان گرگ‌های افزون‌خواه و تیز دندان و درنده دنیای مدرن، که تجربه و سابقه نسل کشی و قتل عام سنگدلانه و وحشیانه ده‌ها میلیون جمعیت‌های بومی یک قاره را در کارنامه سیاه و اهریمنی اش دارد، دمی غفلت و پرتی هوش و حواس، همان و شکار و طعمه گرگ‌ها و بلعیده شدن همان!!
صدراعظم آلمان، میراثدار همان کارنامه سیاه اهریمنی و پیشینه قتل عام‌ها و نسل کشی‌های سبعانه و سنگدلانه است که دریده دهان و گشاده زبان، بی شرم و بی حیا می‌گوید:
«اسرائیل جور انجام کارهای کثیف و ضروری همه ما را می‌کشد.»
و آن ستمکاران که با هم محرمند
گرگ هاشان آشنایان همند
گرگ‌ها همراه و انسان‌ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب
(فریدون مشیری، از دیار آشتی تهران: نشر چشمه ،۱۳۷۲، ص ،۱۱۱)
گرامی و مانا و انوشه باد!
یاد و نام یک به یک فرزندان برومندی که در آوردگاه رویایی با آدمخوارهای دنیای مدرن جان فدا کردند و به فیض شهادت نائل آمدند و پرچم میراث گرانقدری را با بازوان ستبر ایمان و دست‌های توانای همتشان در یکی از برهنه و برهوتی ترین روزگاران حیات معنوی انسان در تاریخ افراشته نگاه داشتند.
ملت ما این طوفان‌ها و موج‌های بپا خاسته را هم دلیرانه هم هوشمندانه و سرفراز و سربلند از سر خواهد گذراند.
به تعبیر نغز و دلنشین شاعر خوش ذوق ما فریدون مشیری
موج اول همچو کوهی می‌نمود
نعره زن، می‌آمد و ره می‌گشود
پا به ساحل کوفت یعنی: این منم،
کزغریوی چرخ برهم می زنم!
موج دوم در پی اش بالید زود
موج اول را ز میدان در ربود!
خواست تا آرد خروشی بر زبان
موج سوم باز بر بستش دهان!
موج چارم موج سوم را شکست
تا به جای خود نشست آن خود برست!
(همان :۱۳۰)
چنین است جامعه و جهان بشری ما.
پر موج و موج‌خیز و شعله‌بیز و حادثه‌ریز.
آنکه هشیارتر و بیدارتر، ایمن تر.
آن که خفته تر و خواب گرفته‌تر آسیب پذیرتر و غافلگیرتر.
کاش می‌شد در جامعه و جهانی همدلانه تر و اخلاقی تر و معنوی‌تر و صمیمی‌تر و آراسته به فرهنگ قناعت و مناعت نهادینه شده تر زندگی می‌کردیم.
کفه صلح بر جنگ، دادگری و داوری بر ستمگری، نوع دوستی بر ستیزه جویی و تبعض چیره بود و داد و دهش و منش نیک اندیشیدن و نیک و راست سخن گفتن و نیک رفتاری و نیک و راست رفتار کردن بر جامعه و جهان ما سروری می‌کرد.
چه کنیم که این یک آرزو و آرمان است و چه بسا آرزو و آرمانی دست نیافتنی.
دست نیافتی بوده است که سر آرمانشهر ها در تاریخ فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما به سنگ و صخره تاریخ می خورده است و متلاشی می شده است.
امید می‌ورزیم این بار به سنگ و صخره نخورد و متلاشی نشود که اگر چنین شود طومار تاریخ و چه بسا طومار حیات سیاره زمین به دست جماعتی شرور و افزون خواه برای همیشه در پیچیده و بسته شود.
یا ایها الذین آمنوا اِن تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم (سوره محمد/۷)