خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 09 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

آیا برنامه هسته‌ای علت دشمنی آمریکا با ایران است؟ - تسنیم

تسنیم | بین‌الملل | یکشنبه، 08 تیر 1404 - 22:30
نگاهی به حدود 6 دهه سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران نشان می دهد که ماجرای فراتر از پرونده هسته ای است و ریشه در مخالفت دیرینه آمریکا با استقلال طلبی و پیشرفت ملت ایران دارد.
ايران،آمريكا،حمايت،اسلامي،عراق،جنگ،اقتصادي،دولت،كودتاي،صدام، ...

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، حمله اخیر آمریکا به ایران به بهانه مقابله با برنامه هسته‌ای، تنها جدیدترین حلقه از زنجیره طولانی دشمنی‌های واشنگتن با تهران است.
نگاهی به حدود 6 دهه سیاست‌های خصمانه آمریکا علیه ایران نشان می‌دهد که ماجرا فراتر از پرونده هسته‌ای است و ریشه در مخالفت دیرینه آمریکا با استقلال‌طلبی و پیشرفت ملت ایران دارد.
پس از سال‌ها تقابل غیرمستقیم در نهایت در 23 خرداد 1404 دشمن صهیونی برای هدف قراردادن ملت ایران به ویژه توانمندی‌های بازدارنده آن در حوزه‌های هسته‌ای و دفاعی ناگزیر از حمله مستقیم نظامی شد.
حمله‌ای که اقدامات غربی‌ها در آژانس بین المللی انرژی اتمی در یک روز قبل (22 خرداد) نیز زمینه‌های حقوقی آن را فراهم کرد.
با این حال پس از آنکه رژیم صهیونیستی نتوانست به اهداف مورد نظر برسد، ایالات متحده جنایتکار با ادعای غیر واقعی ممانعت از ساخت بمب اتم، به زیرساخت‌های مهم کشور در حوزه هسته‌ای حمله کرد.
مسئله هسته‌ای سال‌هاست به بهانه و ابزاری برای فشار و تهدید علیه ملت ایران از سوی آمریکا و غرب تبدیل شده است.
در واقع بیش از دو دهه است که آنها ادعا می‌کنند ایران چندماه یا چند هفته دیگر به بمب اتم می‌رسد ولی هیچ وقت این امر به واقعیت تبدیل نشد چون جمهوری اسلامی ایران به دنبال ساخت بمب اتم نبوده و نیست و این امر صرفا یک دستاویز برای تحریم و تعدی است که قبل از آن نیز دستاویز‌های دیگری وجود داشته‌اند.
اما بررسی تاریخی نشان می‌دهد که دشمنی ملت آمریکا با ملت ایران نه فقط بر سرمسئله هسته‌ای بلکه به دلیل استقلال‌خواهی و مخالفت با نوکری برای آمریکا و نیز ممانعت از چپاول منابع و ثروت‌های ملی توسط آن است.
در واقع اگر مسئله هسته‌ای نباشد، آنها به دنبال بهانه دیگری برای مقابله با ملت ایران خواهند بود.
در ادامه بخشی از تاریخچه، دلایل و بهانه‌های مختلف آمریکا برای دشمنی و فشار به ملت ایران را بررسی می‌کنیم:
کودتای 28 مرداد و روی کار آمدن دیکتاتوری 25 ساله پهلوی: کودتا 28 مرداد علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق در سال 1332 رخ داد.
دولت مصدق با حمایت همه‌جانبه مرحوم آیت‌الله کاشانی در جهت ایجاد استقلال سیاسی-اقتصادی برای کشور در مقابل استعمار انگلیس، نفت را ملی کرد.
از آنجا که ملی کردن نفت ایران منافع اقتصادی-سیاسی استعمارگران و چپاولگران به ویژه انگلیس و آمریکا را به خطر می‌انداخت، کودتایی علیه دولت ملی مصدق طراحی و در 28 مرداد 1332 اجرا شد.
در نتیجه این کودتا دولت ملی ایران سقوط و مجددا دیکتاتوری محمدرضا پهلوی در کشور برقرار شد.
در این 25 سال حکومت پهلوی دوم به عنوان یک دولت دست‌نشانده تمام‌عیار منافع سیاسی، امنیتی و اقتصادی آمریکا را تامین کرد و رژیم دیکتاتوری و چپاول ثروت به مردم ایران تحمیل شد.
تصویر 1: کودتای 28 مرداد
حمایت همه‌جانبه از شاه در مقابل انقلاب اسلامی مردم ایران: دولت آمریکا به طور کامل از شاه حمایت می‌کرد که در مقابل انقلاب اسلامی بایستد و مانع موفقیت آن شود.
جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا در 10 دی 1356 به تهران سفر کرد تا حمایت کامل واشنگتن را به محمدرضا پهلوی ابلاغ کند.
او درپیام خود ایران را «جزیره ثبات» در یکی از آشوب‌زده‌ترین نقاط جهان نامید.
همچنین آمریکا از سرکوب و کشتار مردم توسط شاه حمایت کامل داشت و در روزهای نزدیک به انقلاب اسلامی سفر ژنرال «رابرت هایزر» به ایران آخرین تلاش دولت آمریکا برای سرپا نگه‌داشتن حکومت پهلوی دوم به شمار می‌رفت که نتیجه‌ای نیز در پی نداشت.
تصویر 2: سفر کارتر به ایران در سال 1356
حمایت از کودتای نوژه: اقدامات آمریکا علیه مردم ایران پس از انقلاب اسلامی نیز با شدت بیشتری ادامه یافت.
به‌عنوان نمونه می‌توان به حمایت آمریکا از کودتای نوژه در تیرماه 1359 اشاره کرد.
این کودتا باهدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی و بازگرداندن حکومت پهلوی، توسط گروهی از افسران هوادار رژیم سابق و با حمایت آمریکا و برخی کشورهای منطقه برنامه‌ریزی شد.
عوامل کودتا قصد داشتند با استفاده از پایگاه هوایی شهید نوژه در نزدیکی همدان، تهران را بمباران کرده و امام خمینی (ره) و سران نظام را ترور کنند.
در تصویر زیر اسنادی از اعترافات «ناصر رکنی»، یکی از عوامل کودتای نوژه است که به نقش آمریکا در کودتای نقاب و نیز کمک‌های مالی آمریکا به کودتاچیان اشاره می‌کند.
تصویر شماره 3: اعترافات ناصر رکنی یکی از عوامل کودتای نوژه
حمایت از گروه‌های تروریستی (منافقین -کومله): یکی دیگر از اقدامات ایالات متحده علیه مردم ایران در اوایل انقلاب اسلامی، حمایت از گروه‌های تروریستی به‌ویژه منافقین بود.
آمریکا از این حمایت دو هدف که اولین آن سرنگونی نظام نوپای اسلامی در ایران و دومین آن تجزیه ایران به کشورهای کوچک و ضعیف با هدف غارت و وابسته‌سازی آسان‌تر به خود را دنبال می‌کرد.
روزنامه وال‌استریت ژورنال نیز در یکی از شماره‌های خود طی مقاله‌ای در مورد اهداف آمریکا از ارتباط با منافقین نوشت: «اگر قرار باشد رژیم سرنگون گردد، از راه یک قیام عمومی و اتحاد ناراضیان داخلی با نیروهای کنار زده شده از ارتش و اتحاد این دو منبع با چریک‌های وابسته به مجاهدین است».
[1]
تصویر شماره 4: دیدار جان مک کین رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا با مریم رجوی
حمایت همه جانبه از صدام در جنگ تحمیلی: آمریکا تلاش‌های گسترده‌ای را برای تحریک صدام حسین به آغاز جنگ علیه ایران داشت.
نشریه فرانسوی «فیگارو» به نقل از «طارق عزیز»، وزیر خارجه وقت عراق، در این باره گزارش می‌دهد: ماجرای جنگ ایران و عراق عملاً از تیرماه 1359 آغاز شد؛ زمانی که برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا، به اردن سفر کرد و در مرز اردن و عراق با صدام دیدار نمود.
در این دیدار، او به صدام اطمینان داد که ایالات متحده از دولت عراق در این مسیر به طور کامل حمایت خواهد کرد.
[2]علاوه‌برآن از نخستین اقدامات آمریکا در حمایت و پشتیبانی از صدام، خارج کردن عراق از فهرست کشور‌های حامی تروریسم بود.
این اقدام راه را برای تجهیز تسلیحاتی عراق هموار می‌کرد؛ زیرا تا زمانی که عراق در فهرست کشور‌های حامی تروریست قرار داشت، عملا امکان خرید سلاح توسط صدام از کشور‌های غربی به خصوص آمریکا وجود نداشت.[3]
تصویر شماره 5- دیدار دونالد رامسفلد نماینده آمریکا با صدام در سال 1983
علاوه‌برآن آمریکا برای فشار بیشتر به ایران در طول جنگ تحمیلی به فکر ضربه‌زدن به ظرفیت‌های اقتصادی ایران افتاد و باتوجه‌به وابستگی اقتصادی کشور به نفت، آمریکا از همان آغاز شروع به حمله به تأسیسات نفتی ایران، تلاش برای کاهش قیمت نفت و جنگ نفتکش‌ها (در بین سال‌های 1981 تا 1988) تلاش کرد تا به تنها منبع درآمدی ایران که تأمین‌کننده نیازهای جبهه و جنگ و مایحتاج ضروری مردم بود، آسیب بزند.
ویلیام فایر کارشناس اقتصادی سازمان سیا هم عنوان می‌کند: «با ایران چه کنیم؟
هرچه پول در رگ‌های عراق تزریق شد نتیجه نداد؛ تنها یک روزنه امید هست، شاید با سقوط قیمت نفت ایران ورشکسته شود و ماشین جنگی او از کار بیفتد.»
جدول شماره 1- میزان تولید، صادرات و درآمدهای نفتی ایران در سال‌های جنگ
علاوه‌ بر آن آمریکا سعی کرد که در سازمان ملل با لابی خود مانع تصویب قطعنامه‌هایی در جهت محکومیت عراق به دلیل استفاده از سلاح‌های شیمیایی و میکروبی شود.
اعمال تحریم‌های اقتصادی: پس از آنکه آمریکا با اقدامات نظامی و امنیتی نتوانست مردم ایران را وادار به تسلیم کند به سمت اعمال تحریم‌‌های اقتصادی در ابتدا به بهانه‌های حقوق بشری و پس از آن دستاویز قرار دادن پیشرفت‌های هسته‌ای، سیاست‌های منطقه‌ای و دفاعی کرد که این تحریم‌ها در دهه 90 به اوج خود رسید.
مخالفت با سیاست‌های منطقه‌ای ایران: آمریکا همواره در طول دهه‌های گذشته از گسترش الگوی انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا می‌ترسید؛ چراکه گسترش این الگو به افزایش تمایلات استقلال‌طلبی و ضدآمریکایی منجر شده و ملل منطقه زیر بار چپاول و زورگویی آمریکا نخواهند رفت.
ترویج این الگو به معنای از دست‌رفتن منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی آمریکا و هم‌پیمانان آن در غرب آسیا خواهد بود.
لذا آمریکا از ابتدای انقلاب اسلامی با راه‌اندازی سیاست ایران‌هراسی سعی در ایجاد تقابل میان کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی ایران داشت که تاکنون نیز ادامه دارد.
از سوی دیگر با راه‌اندازی فتنه‌های مختلف چون داعش تلاش کرد ایران و بازیگران همسو با آن را تضعیف یا نابود کند.
درعین‌حال با اعمال تحریم‌های اقتصادی و جنگ رسانه‌ای علیه ایران نیز بخشی دیگر از سیاست‌های آمریکا در مقابله با سیاست منطقه‌ای ایران محسوب می‌شوند.
موارد فوق نشان می‌دهد که دشمنی آمریکا تنها به توانایی صلح‌آمیز هسته‌ای محدود نبوده و تمام تلاش‌های او در این جهت بوده است که الگوی استقلال‌خواهی و قدرتمندی چون جمهوری اسلامی ایران گسترش نیابد.
الگویی که تمام تلاش آن جلوگیری از استعمار و چپاول ذخایر تمام کشور‌ها به‌وسیله قدرت‌های استکباری است.
لذا برنامه هسته‌ای صرفاً یک بهانه و پله اول خواسته‌های آمریکا است و عقب‌نشینی از آن منجر به‌پیش روی آمریکا به موضوعات دیگر می‌شود.
در واقع وجود غنی‌سازی هسته‌ای باعث می‌شود که این صنعت به‌عنوان سدی در مقابل خواسته‌های نامشروع آمریکایی‌ها باشد و اگر ایران غنی‌سازی را کنار بگذارد، آمریکایی‌ها به سراغ توان دفاعی ما یعنی صنعت موشکی خواهند رفت.
علاوه‌برآن آمریکا به دنبال آن است که با گرفتن توانمندی‌های دفاعی ایران به سمت تغییر رژیم و تجزیه ایران برود؛ چرا که به دلیل وجود منابع غنی و جایگاه ژئوپلیتیک ایران هیچ حکومت مقتدری، زیر سلطه آمریکا نخواهد رفت.
در نتیجه مخالفت آمریکا با ایران تنها به بهانه هسته‌ای، موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای نیست، بلکه مخالفت با یک ایران مستقل و قوی است.
پانوشت:
[1] https://irdc.ir/fa/news/8194
[2] https://iki.ac.ir/node/6230
[3] https://defapress.ir/fa/news/546274
انتهای پیام/