تو ایران من! بر جهان سروری کن
علیرضا قزوه که در طول جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی شعرهای فراوانی در دفاع از تمامیت ارضی ایران و پاسداشت شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه سروده بود، شعر تازهای سروده است.

به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا قزوه که در طول جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی شعرهای فراوانی در دفاع از تمامیت ارضی ایران و پاسداشت شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه سروده بود، شعر تازهای سروده است.
در ادامه شعر جدید قزوه را با هم میهخوانیم؛
*
اگر عاشقی عشق را یاوری کن
جهان را پر از نعرهی حیدری کن
ندیدی که ضحاک لشکر کشیده است؟
الا کاوهی عشق، آهنگری کن
اگرچند آشوب آخرزمانی ست
تو ای خصم!
این فتنه با دیگری کن
تو ای خصم ما!
شیشهی جان ما را
پر از بال و پرهای چندین پری کن
همه آتش است و همه کشته و خون
نگاهی به این خاک خاکستری کن
نشد دین و فرهنگ ما را بگیری
تو بی دانشا!
همچنان کافری کن
شرورا!
در آشفته بازار دنیا
تو هر روز شر میخری، شرخری کن
الا کاسب خون طفلان غزه!
دل از خودفروشان ببر، دلبری کن
تو جز کشت و کشتار چیزی نداری
همین کار بیهوده و سرسری کن
ببین قبر ضحاک البرز کوه است
ذلیل زبون!
دعوی برتری کن
نژاده الا یار ایرانی من!
دل خویش را از جهالت بری کن
امام شهیدان ما!
زنده باشی
تو بر امت عشق پیغمبری کن
نزیبد کسی رهبری را چنان تو
تو ایران فرزانه را رهبری کن
مهین سرور عاشقان، سید ما!
خداوند عقلی، بیا مهتری کن
سخنهای نغز حکیمانهات را
به ما گاه گاهی تو یادآوری کن
تو ایرانی و سرور روزگاری
تو ایران من!
بر جهان سروری کن
دری باز کن سمت ایران دیروز
زبانآوری هم به سبک دری کن
چشاندی به ما شور شیرینیات را
تو حلوافروشی، مرا مشتری کن
الا پاک ایران من، مادر من!
تو در حق فرزند خود مادری کن
الا پیر تاریخ فرزانه –ایران-
تو قاضیترینی، بیا داوری کن
چه کردند دیروز و امروز با تو؟
دلت را از این شوربختان بری کن
از این پس همه ناممان هست ایران
تو این نام را مُهر انگشتری کن
در آتش به رقص آمدی عاشقانه
برقص آ وطن!
باز هم دلبری کن
چو رستم یکی تیغ برکش به دیوان
به صهیون یکی حملهی حیدری کن
عزیزا!
یکی نعرهی نادری زن
بزرگا!
یکی کار اسکندری کن
رشیدا، دلیرا، امیرا!
نمردی
تو سرلشکری، باز سرلشکری کن
چو تهرانی و حاج زاده نگاهی
به میراث شیرودی و کشوری کن
الا ای که شیراوژن روزگاری!
در این خانه جنگ است، جنگآوری کن