توجه ویژه شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه
آیتالله سید محمد بهشتی در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژهای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاستگذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی بود.

به گزارش مشرق، شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی از شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است که فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی گستردهای داشته است.
او در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهههای پیش از انقلاب و پس از آن نقش ایفا کرد.
به مناسبت ترور شهید محمد حسینی بهشتی توسط سازمان مجاهدین خلق در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در این گزارش به بررسی زندگی، تحصیلات، فعالیتهای فرهنگی، مبارزاتی و سیاسی ایشان به تفصیل میپردازیم.
آیتالله سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ شهر اصفهان در خانوادهای مذهبی و روحانی دیده به جهان گشود.
پدر او، سید فضلالله، از روحانیون شناختهشده و فعال شهر بود و مادرش، معصومه بیگم خاتونآبادی، نیز از خانوادهای مذهبی بود که آموزش قرآن را از کودکی برای او آغاز کرد.
فضای تربیتی خانه با تأکید بر سادگی، آموزش دینی، و احترام به ارزشهای اخلاقی همراه بود.
تحصیلات ابتدایی خود را از چهار سالگی در مکتبخانه آغاز کرد و به دلیل توانایی در یادگیری، وارد دبستان دولتی ثروت (بعدها پانزده بهمن) شد.
در امتحانات ششم ابتدایی، رتبهی دوم شهر اصفهان را کسب کرد و سپس وارد دبیرستان سعدی شد.
همزمان با تحولات شهریور ۱۳۲۰، علاقه به علوم دینی افزایش یافت و این امر زمینهساز گرایش وی به حوزه علمیه شد.
نزدیکی محل تحصیل به مدارس دینی مانند مدرسه صدر و مدرسه جده، فرصت آشنایی بیشتر با طلاب و فضای علمی مذهبی را برای او فراهم ساخت.
ورود به دانشگاه
آیتالله بهشتی در سال ۱۳۲۷ همزمان با تحصیلات حوزوی، به تحصیلات دانشگاهی نیز روی آورد.
پس از اخذ دیپلم ادبی، وارد دانشکده معقول و منقول (الهیات) شد.
او در سال ۱۳۳۰ موفق به دریافت مدرک لیسانس گردید.
باوجود بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور، آشنایی با کلاسهای علامه طباطبایی باعث بازگشت او به قم شد.
بین سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵، به مطالعه فلسفه به ویژه آثار ملاصدرا و ابنسینا پرداخت و جلسات بحث فلسفی با استاد مطهری و آیتالله منتظری برگزار نمود که منجر به نگارش کتاب «روش رئالیسم» شد.
همچنین به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول بود و با دوستانی در زمینه مسائل فرهنگی و فکری همکاری میکرد.
فعالیتهای مبارزاتی شهید بهشتی از سنین نوجوانی آغاز شد.
در ۱۶ سالگی در یکی از روستاها مردم را علیه ظلم کدخدا تحریک کرد که باعث برکناری او شد.
او به این نتیجه رسید که ریشه فساد شاه و حامیان خارجی او هستند.
در پایان دهه ۱۳۲۰ به مبارزه با منکرات پرداخت و در نهضت ملی شدن نفت حضور فعال داشت.
در حوادث ۳۰ تیر ۱۳۳۱، شهید بهشتی یکی از سخنرانان اصلی اعتصاب تلگرافخانه بود.
مبارزات با اندیشه های غیردینی هامبورگ
با توجه به فشارهای رژیم پهلوی بر روحانیون، و پس از دستگیری اعضای هیئت مؤتلفه، در سال ۱۳۴۴ به دعوت مرکز اسلامی هامبورگ، به آلمان سفر کرد.
وی در اروپا به فعالیتهای فرهنگی پرداخت و در برابر نفوذ اندیشههای غیر دینی در میان دانشجویان ایرانی مقاومت کرد.
تسلط او بر زبانهای آلمانی، انگلیسی و عربی به او کمک کرد تا در محافل دانشگاهی، کلیساها و نشستهای بینالمللی، به تبیین آموزههای اسلامی بپردازد.
فعالیتهای او در اروپا موجب حساسیت ساواک شد.
با این حال، ارتباط مستمر او با حوزههای علمیه ایران و هماهنگی با نیروهای مذهبی مهاجر، زمینهساز نقشآفرینی مؤثر او در جریان مبارزات منتهی به انقلاب شد.
ایجاد تشکل سیاسی، رمز اتحاد نیروهای انقلابی
در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، شهید بهشتی یکی از شخصیتهای محوری در سازماندهی نیروهای انقلابی مذهبی بود.
او با همکاری روحانیونی مانند آیتالله مطهری، دکتر باهنر، امامی کاشانی و حجتالاسلام ملکی، در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ «جامعه روحانیت مبارز تهران» را پایهگذاری کرد.
این تشکل در ابتدا به صورت پنهانی با هدف انسجامبخشی به فعالیتهای نهضت امام خمینی (ره) شکل گرفت و بعدها به عنوان یکی از نهادهای رسمی سیاسی-مذهبی اعلام موجودیت کرد.
شهید بهشتی معتقد بود که تنها از طریق یک تشکل سیاسی قدرتمند میتوان نیروهای انقلابی را متحد کرد.
با همین نگاه، در بهمن ۱۳۵۷، «حزب جمهوری اسلامی» را به همراه دکتر باهنر، آیتالله خامنهای، آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله موسوی اردبیلی تأسیس کرد.
او پس از انقلاب، به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد و در سازماندهی نیروهای انقلاب و تبیین برنامههای سیاسی و فرهنگی نظام نوپای جمهوری اسلامی نقش ایفا کرد.
او در جلسات سیاسی، فرهنگی و دینی متعدد، اصول و چارچوبهای فکری جمهوری اسلامی را تشریح میکرد و در تبیین جایگاه قانون اساسی، نقش مردم، و مفهوم جمهوریت در کنار اسلامیت نظام تلاش مینمود.
با وجود مخالفتها و هجمههای سیاسی از سوی برخی جریانها، تلاش داشت میان نیروهای انقلابی وحدت ایجاد کند و اختلافات را از طریق گفتوگو حل نماید.
دفاع از کشور، یک مسئولیت ملی
با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹، شهید بهشتی بر اهمیت همبستگی ملی، انسجام نیروهای داخلی و حمایت سیاسی و حقوقی از جبهههای نبرد تأکید داشت.
گرچه مسئولیت مستقیم نظامی نداشت، اما در مقام رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب، در ساماندهی پشتیبانیهای لجستیکی، انسانی و حقوقی از جبههها نقش ایفا کرد.
او معتقد بود که دفاع از کشور تنها وظیفه ارتش یا سپاه نیست، بلکه مسئولیتی ملی است و همه قوا باید در جهت حفظ تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و تقویت روحیه ایثار، همگام باشند.
در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژهای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاستگذاران و نیروهای نظامی داشت.
از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی به مشارکت سازمانیافته در امور جنگ و پشتیبانی مستمر از خانوادههای رزمندگان بود.
شهید بهشتی همواره تأکید داشت که جنگ نباید موجب انحراف از اصول قانونی، عدالتخواهی و نظم حقوقی کشور شود.
از اینرو، در کنار مسائل دفاعی، به اصلاح ساختارهای حقوقی و قضایی در شرایط جنگ نیز توجه نشان میداد.
مسئولیتهای فراوان آقای بهشتی فرصتی محدود برای استراحت فراهم میکرد.
در روزهای آغازین جنگ، ایشان در ساختمان قدیمی مستقر بودند و با حضور فعال خود در میان رزمندگان، به آنان انگیزه میدادند.
در روزهای پرالتهاب کردستان، بهشتی از منطقه دارخوین بازدید کرد و در یک جلسه دو ساعته با رزمندگان به بررسی دقیق عملیاتها و تحلیل نقاط قوت و ضعف پرداخت.
ایشان با تأکید بر اهمیت یادگیری مستمر و اصلاح برنامهها، گفت: «ما هر روز میآموزیم و با همت، اعتماد و هدایت خداوند، نقاط ضعف را برطرف خواهیم کرد.» در زمان بازدید از جبهه جنوب، فضای ناامیدی به امید بدل شده بود و حضور ایشان انگیزهبخش رزمندگان بود.این دیدارها، نمادی از تعهد و همبستگی رهبری با نیروهای جبهه بود که در سختترین شرایط، روحیهای قوی به آنان میبخشید.
بازسازی نظام قضایی
در سال ۱۳۶۰، آیتالله بهشتی نقش مهمی در شکلدهی قوه قضائیه جمهوری اسلامی داشت و بر استقلال اداری و مالی آن تأکید میکرد.
او مخالف تشکیل دادگاه ویژه روحانیت بود و معتقد بود مسئولیت قضایی روحانیون باید در دادگاه انقلاب پیگیری شود تا از توطئهها جلوگیری شود.
بهشتی با انتقاد از شیوه برگزاری دادگاهها و محاکمات آن زمان، تلاش میکرد ساختاری سالم و مستقل برای قوه قضائیه فراهم کند که بتواند انقلاب را در برابر انحرافات محافظت کند.
وی همچنین در جلسات شورای انقلاب، دیدگاههای خود را درباره اصلاحات قضایی و نیروسازی مطرح میکرد و بر جذب نیروهای متعهد و سالم تأکید داشت.
بهرغم مخالفتها، او همواره به حفظ عدالت و قانونمداری پایبند بود و معتقد بود انقلاب تنها با قوه قضائیهای قوی و منسجم میتواند ادامه یابد.
او معتقد بود قوانین باید همراستا با فقه اسلامی و با در نظر گرفتن اصول عدالت تدوین شوند.
بهشتی در جهت تربیت قضات جوان، متعهد و آگاه به مبانی اسلامی، نقش مهمی ایفا کرد و تأکید داشت که معیار انتخاب افراد، صرفاً باید بر اساس شایستگی علمی و اخلاقی باشد.
یکی از اقدامات مهم او، تدوین پیشنویس قوانین اساسی حقوقی با همکاری مجلس خبرگان بود.
او همچنین با همکاری شهید قدوسی و آیتالله موسوی اردبیلی، ساختارهای آموزشی نوینی را برای تربیت قضات ایجاد کرد.
در جلسات شورای عالی قضایی، توجه او به پروندههای مهم، رعایت حقوق متهمان، و جلوگیری از احکام ناعادلانه زبانزد بود.
انفجار در قلب دفتر حزب جمهوری اسلامی
در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰، در جریان انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران، شهید بهشتی به همراه بیش از ۷۰ نفر از اعضای حزب و مسئولان ارشد کشور، در حادثهای که توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شد، جان خود را از دست داد.
این رویداد، واکنشهای گستردهای در داخل و خارج کشور برانگیخت.
با وجود فقدان شخصیتهای کلیدی، رهبری نظام با تأکید بر حفظ آرامش و پیگیری مسیر انقلاب، مانع از گسترش بیثباتی شد این عملیات پیچیده توسط سازمان مجاهدین خلق برنامهریزی شده بود.
برخی تلاش داشتند این انفجار را به رقابتهای داخلی حزب نسبت دهند، اما شواهد و گزارشها نشان میداد که این اقدام، عملیاتی سازمانیافته و مهندسیشده بود.
در گزارشهای رسمی و روزنامه کیهان نیز مسئولیت این انفجار به سازمان مجاهدین خلق واگذار شد.
یکی از شاهدان عینی و منابع اطلاعاتی ارتش، تأیید کردند که انفجار با بمبی زیر تریبون سخنرانی بهشتی انجام شده و اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق در این حمله نقش داشتند.
پیش از انفجار، برخی اعضای حزب از محل جلسه خارج شده بودند و برخی دیگر به دلیل خستگی یا عدم حضور، در جلسه شرکت نکردند.
این واقعه، تیتر نخست روزنامهها شد و به یکی از مهمترین رویدادهای دوران پس از انقلاب تبدیل گشت که همچنان در تحلیلهای سیاسی و تاریخی مورد بحث قرار دارد.
حضور گسترده نفوذیهای سازمان مجاهدین در داخل حزب و دستگاههای مختلف نیز به آشفتگی اوضاع سیاسی آن روزها دامن زد.
منبع:
کتاب سخنرانیها و مصاحبههای آیتالله شهید بهشتی _محمدرضا سرابندی_مرکز اسناد و انقلاب اسلامی
کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، جعفر شیرعلی نیا، انتشارات سایان
*مائده مرویان حسینی/ ایبنا