خط افراطی علیه مهاجران افغانستانی؛ تهدیدی برای وحدت دو ملت
اخیراً شاهد موجی از انتقادات شدید علیه مهاجران افغانستانی در فضای مجازی هستیم که این خط افراطی نه تنها واقعیتها را تحریف میکند، بلکه عملاً به گسست میان دو ملت کمک میکند.

کد خبر: 721230 | ۱۴۰۴/۰۴/۰۶ ۱۵:۴۰:۵۲
علیرضا رجائی- اخیراً شاهد موجی از انتقادات شدید علیه مهاجران افغانستانی در فضای مجازی هستیم.
متأسفانه این خط افراطی نه تنها واقعیتها را تحریف میکند، بلکه عملاً به گسست میان دو ملت کمک میکند.
کسی منکر مشکلات نیست، مهاجرت بیضابطه آسیبزاست، اما راه حل، طرد و تحقیر مردم افغانستان نیست.
ما باید مسأله را دقیق، قانونی و انسانی مدیریت کنیم، نه هیجانی و با نگاه امنیتی صرف.
ماجرای نفوذ یا سوءاستفاده از برخی عناصر در پوشش مهاجرت، یک واقعیت امنیتی است.
اما سوال این است: باید همه را با یک چوب راند؟
آن کودک افغانستانی که در ایران به دنیا آمده، در مدارس ما درس میخواند و آیندهاش را با ایران میبیند، چه گناهی دارد؟
اگر نگاهمان دقیق نباشد، قربانیکردن بیگناهان، خودش به یک بیعدالتی تبدیل میشود.
دشمنان خارجی دنبال ایجاد شکافاند.
وقتی مردم افغانستان را «بیگانه» و «تهدید» تصویر میکنیم، عملاً وارد بازیای میشویم که هدف آن تضعیف پیوندهای عاطفی، تاریخی و فرهنگی میان دو ملت است.
این تنشزایی میتواند منجر به ناامنیهای داخلی، تخریب چهره ایران در افکار عمومی جهان اسلام و در نهایت ضربه به منافع ملی ما شود.
دشمنان از هر روزنهای برای تشدید شکافها استفاده میکنند، و متأسفانه، فضای مجازی جولانگاهی برای این پروژه شده است.
بحث، بر سر "تعادل" است.
مهاجرت باید بر اساس قانون، نظم و ظرفیت اقتصادی-اجتماعی کشور مدیریت شود.
اما این به معنای توسل به خشونت کلامی، تحقیر، یا تبعیض نیست.
تجربه جهانی نشان داده که رویکردهای انسانی، در کنار سیاستهای سنجیده مهاجرتی، هم مؤثرترند و هم هزینه اجتماعی کمتری دارند.
برخی اقداماتی میتواند در کاهش تنش و سوءتفاهم میان مردم ایران و مهاجران افغانستانی مؤثر باشد.
چند محور مهم وجود دارد.
اول، رسانهها باید نقش مسئولانهتری ایفا کنند.
فضای رسانهای نباید به ابزار نفرتپراکنی تبدیل شود.
دوم، آموزش و گفتوگو.
ما نیازمند برنامههای فرهنگی مشترک، گفتوگو میان نخبگان و حتی دانشآموزان دو جامعه هستیم تا شناخت متقابل بیشتر شود.
سوم، دولتها باید مسیرهای قانونی، شفاف و منصفانهای برای مهاجرت و اقامت تعریف کنند تا هم مهاجران در وضعیت مشخص قرار بگیرند، و هم جامعه میزبان احساس امنیت و عدالت داشته باشد.
دغدغهی معیشتی مردم واقعی است و باید جدی گرفته شود، اما باید تفکیک کنیم: منشأ مشکلات اقتصادی ما ساختاری است—نه حضور مهاجران.
در بسیاری موارد، مهاجران کارهایی را انجام میدهند که نیروی کار بومی تمایلی به آن ندارد.
در عین حال، نبود سیاستهای درست و نظارت، باعث رقابت ناسالم در بازار کار میشود.
راهحل این نیست که مهاجر را مقصر جلوه دهیم، بلکه باید دولت با سیاستهای بازار کار هوشمندانه، تعادل ایجاد کند.
ما با مردم افغانستان، ریشههای مشترک فرهنگی، زبانی و حتی خانوادگی داریم.
نباید اجازه دهیم یک جریان افراطی، تصویر انسان همسایه را دشمنوار جلوه دهد.
به جای آن، از نخبگان، دانشگاهیان و روحانیون میخواهم پیشقدم شوند در بازسازی این رابطه انسانی.
جامعهی ما از وحدت بیشتر و از نفرت کمتر سود خواهد برد.
اگر عقلانیت، انصاف و رحم در تصمیمگیریهای ما جاری شود، نهتنها از بحران عبور میکنیم، بلکه الگوی همزیستی انسانی در منطقه خواهیم.