روایتی از اشک بر گهواره؛ مادران سمنانی برای 6 ماهه تشنه� کربلا لالایی خواندند+فیلم
همایش شیرخوارگان حسینی، روایتی از لالایی های عاشورایی مادران سمنانی در مصلای این شهر برای 6 ماهه تشنه کربلا بود که امروز و همزمان با نخستین جمعه ماه محرم همزمان با سراسر استان و کشور برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان، امروز لالاییهای سرخ مادران سمنانی بر گهوارههای سپید، مویه حرت رباب را در سوگ کوچکترین شهید دشت نینوا روایت کرد.
امروز سمنان، بوی عاشقان میداد.
امروز گویی در و دیوار شهرهای استان سمنان نیز مانند همه جای ایران عزیز زمزمهکنان نام حسین(ع) بود.
مصلای بزرگ شهر، امروز، مأمن مادرانی شد که گهوارههای نوزادان دلبندشان را چونان پرچمهای سپید بر دوش گرفته بودند.
هزاران مادر با هزاران علیاصغر در آغوش، امروز آمده بودند تا تاریخ را از نو بنویسند.
لباسهای سفید نوزادان، همچون برفهای بهاری بر شاخههای بید مجنون، بر تن کوچکشان نشسته بود.
هر تکه پارچه، روایتی بود از کربلا؛ از آن سپیدیهای معصوم که در ظهر عاشورا به خون نشست.
مادران، با دستانی لرزان، گهوارهها را میآراستند؛ گویی هر نوزاد، مشعلی بود که باید برای فرداها روشن بماند.
در گوشهای، گروهی از مادران، لالاییهای عاشورایی میخواندند.
صدایشان که از گلوگاه تاریخ میگذشت، در فضای مصلا میپیچید.
نالههایشان، نه ناله که حماسهای بود سربدارانه.
یکی از مادران، با چشمانی اشکبار و لبانی لرزان، زمزمه میکرد: "بخواب ای علیاصغر من، که فردا راهت طولانی است..." و گویی این جمله، تمام درد دویست سالهی شیعه را در خود نهفته داشت.
فرزندانی که نذر قیام امامشان شدند
امروز هزاران دست به نشانه بیعت بالا رفت.
در این میان، سکوت نوزادان، گویاتر از هر فریادی بود.
گهوارههایی که امروز آرام بودند، فردا شاید بر دوش هزاران تشنهی حقیقت به حرکت درآیند.
اشک مادران بر گونههای نوزادان میغلتید؛ اشکهایی که هر قطرهاش روایتی بود از عشق و عطش.
امروز مادران سمنانی با اشک دیده فرزندان خود را با جمله "یا صاحب الزمان!
فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم.
او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن." نذر قیام امام عصر کردند.
امروز البته مصلای سمنان هم مانند همه مصلاهای ایران پهناور میزبان مادرانی بود که اگرچه نوزادی نداشتند که بهانه حضورشان در این مراسم باشد؛ اما آمدند و با چشمانی خیره و دلی لرزان، این نمایش نور و ظلمت را تماشا میکردند که شاید فرصتی باشد تا سربازان قیام امامشان را در آینده نذر کنند.
در این سکوت، گویی فریاد حسین(ع) از کربلا تا سمنان طنین انداخته بود.
توزیع بطریهای آب، صحنهای بود تماشایی.
هر بطری، گویی مشکی بود از آنچه عباس(ع) بر دوش میکشید.
مادری جوان، بطری را به فرزندش نشان داد و زمزمه کرد: "این آب را بنوش، تا عطش کربلا را فراموش نکنی." و گویی این جمله، پیمانی بود نانوشته بین نسلها.
پایان مراسم، با فریادهای "لبیک یا حسین" همراه بود.
این فریادها، نه از گلو که از دل برمیخاست.
مادران، با چهرههایی پر از عشق و خشم، شعار میدادند.
گویی هر کدام، زینبوار آماده روایت حماسهای دیگر بودند.
نوزادان در آغوششان، گهوارههای تاریخ فردا بودند.
سمنان، با آن گرمای کویریاش، امروز کربلایی شده بود.
از پیرزنهای روستایی تا دختران جوان شهری، همه در این دریای انسانها غرق شده بودند.
گویی کویر، عطش کربلا را در خود حل کرده بود.
اینجا، نه مصلای سمنان که جلوهگه عشقی بیکران بود.
پایان مراسم، وداعی بود تلخ و شیرین.
مادران، یکی یکی از درهای مصلا خارج میشدند.
هر کدام، گهوارهای در بغل و خاطرهای در دل داشتند.
نور آفتاب که بر چهرههایشان میتابید، گویی به هر کدام وعدهای میداد: "روزی خواهد آمد که این گهوارهها، پرچمداران راه حسین(ع) خواهند شد."
و اینگونه امروز مصلای سمنان، گواهی داد که عاشورا تنها یک واقعه تاریخی نیست.
امروز ثابت شد که هر گهوارهای میتواند شهیدپرور باشد و این داستان، همچنان ادامه دارد...
از کربلا تا سمنان، از دیروز تا امروز، و از امروز تا فرداهایی که هنوز نیامدهاند.
کربلا؛ درسی که هرگز خاموش نخواهد شد
کربلا تنها یک نام بر صفحهی تاریخ نیست؛ حماسهای است زنده که در رگهای این ملت جاری است.
همانگونه که حسین(ع) در دشت سوزان عطش، تسلیم ظلم نشد، مردم ایران نیز در طول تاریخ، از این مکتب درسهای پایدار مقاومت آموختهاند.
امروز، مادران سمنان با نوزادان در آغوش، همان عهدی را تجدید میکنند که زینب(س) در کربلا بست؛ عهدی که در آن، حتی گهوارهها نیز پرچمداران مبارزه با ستم میشوند.
این است راز جاودانگی کربلا: هر نسلی، روایتگر همان حماسهای است که نسل پیشین آغاز کرد.
از خون تا خون؛ پیوندی ناگسستنی است
وقتی پای ظلم در میان باشد، مردم این سرزمین همواره از مکتب کربلا آموختهاند که چگونه ایستادگی کنند.
شهدای امروز ایران، وارثان همان راهی هستند که شهدای کربلا آغاز کردند.
در همایش شیرخوارگان حسینی، مادران با چشمانی پر از اشک اما ارادهای پولادین، نشان دادند که "فرهنگ شهادت" نه یک خاطره، که یک "تکلیف همیشگی" است.
اینجاست که کربلا تکرار میشود؛ نه در جغرافیا، که در روح یک ملت.
هر نوزادی که امروز در آغوش مادرش با نام حسین(ع) آشنا میشود، فردا سربازی خواهد شد در جبهه مبارزه با هرگونه ستم و زورگویی و این است درس همیشگی کربلا: "مقاومت تا آخرین قطره خون."
انتهای پیام/363/