تابآوری اجتماعی؛ سنگبنای عبور ایمن از بحرانها
تابآوری اجتماعی نه تنها توانایی یک جامعه را در مقابله با بحرانها افزایش میدهد، بلکه راه را برای بازسازی سریعتر، مؤثرتر و حتی جهش به سوی توسعه پایدار پس از عبور از بحران، هموار میسازد.

زهرا تجویدی: جوامع انسانی پیوسته در معرض تهدیدها و چالشهایی قرار دارند که توان و انسجام آنها را به بوته آزمایش میگذارد.
این چالشها میتوانند از جنس بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و خشکسالی باشند یا از جنس بحرانهای انسانی نظیر همهگیریهای گسترده، فروپاشیهای اقتصادی، جنگها، مهاجرتهای اجباری، یا حتی بحرانهای نرمتر اما تأثیرگذار همچون بیاعتمادی اجتماعی، تنشهای قومی و فرقهای یا افت سرمایه اجتماعی.
در چنین شرایطی، مفهومی به نام «تابآوری اجتماعی» بیش از پیش اهمیت مییابد.
تابآوری اجتماعی نه تنها توانایی یک جامعه را در مقابله با بحرانها افزایش میدهد، بلکه راه را برای بازسازی سریعتر، مؤثرتر و حتی جهش به سوی توسعه پایدار پس از عبور از بحران، هموار میسازد.
تابآوری اجتماعی چیست؟
تابآوری اجتماعی مفهومی پیچیده و چندلایه است که از بستر مطالعات میانرشتهای جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی و مدیریت بحران نشأت گرفته است.
این مفهوم در سادهترین بیان، به ظرفیت و توانایی یک جامعه برای حفظ انسجام، عملکرد و ساختارهای کلان اجتماعی در برابر فشارهای بیرونی و بحرانهای ناگهانی اشاره دارد.
جامعه تابآور نه تنها در برابر آسیبهای گسترده مقاومت نشان میدهد، بلکه توانایی بازسازی، بازتعریف اولویتها و حتی تبدیل تهدید به فرصت را نیز دارد.
تابآوری اجتماعی تنها به معنای بقا یا پایداری منفعلانه نیست، بلکه به معنای پویایی، انطباقپذیری، یادگیری از تجارب گذشته و حرکت به سوی آیندهای ایمنتر و آگاهانهتر است.
این توانمندی در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، نهادی و ملی تجلی مییابد و به مجموعهای از رفتارها، ویژگیها، ارتباطات و ساختارهای اجتماعی وابسته است که در کنار هم، پیکرهای تابآور را شکل میدهند.
چرا تابآوری اجتماعی اهمیت دارد؟
در زمان بروز بحران، آنچه تعیین میکند که یک جامعه دچار فروپاشی یا احیا شود، میزان تابآوری اجتماعی آن است.
نبود تابآوری میتواند به فروپاشی ساختارهای اعتماد، افزایش اضطراب و افسردگی جمعی، گسترش خشونت، افول مشارکت مدنی و در نهایت از بین رفتن سرمایه اجتماعی منجر شود.
جوامعی که در چنین شرایطی از تابآوری کافی برخوردار نیستند، در برابر کوچکترین شوکها دچار ناپایداری شده و نیازمند کمکهای خارجی یا سازوکارهای موقتی خواهند بود.
در مقابل، جوامعی که از تابآوری بالایی برخوردارند، قادرند بحران را مدیریت و کنترل و با اتکا به همبستگی داخلی، اعتماد میان نهادها و مردم و سیستمهای حمایتی، فرایند بازسازی و بازگشت به شرایط پایدار را با سرعت و کیفیت بیشتری طی کنند.
این جوامع حتی در برخی موارد میتوانند از دل بحران، ظرفیتهای جدیدی برای توسعه و رشد خلق کنند.
از این منظر، تابآوری اجتماعی بهمنزله بیمهای برای بقای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک ملت محسوب میشود.
مولفههای تابآوری اجتماعی
تابآوری اجتماعی یک پدیده تکعاملی نیست، بلکه حاصل ترکیب و تعامل مجموعهای از مؤلفهها و سازوکارهای درونی و بیرونی است که در کنار یکدیگر توان پایداری جامعه را در برابر بحرانها افزایش میدهند.
برخی از مهمترین این مولفهها عبارتاند از:
۱.
انسجام اجتماعی: انسجام اجتماعی به معنای وجود پیوندها، همبستگی و مشارکت فعال میان اقشار مختلف جامعه است.
جوامعی که از انسجام بالاتری برخوردارند، در مواقع بحران عملکرد بهتری دارند، زیرا افراد در آنها احساس تعلق بیشتری دارند و برای کمک به یکدیگر مسئولیت بیشتری احساس میکنند.
خانواده، همسایگان، گروههای محلی، انجمنهای مدنی و حتی شبکههای مجازی میتوانند نقش کلیدی در افزایش این انسجام ایفا کنند.
۲.
سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی به شبکهای از روابط، هنجارها و اعتماد متقابل اشاره دارد که همکاری و تعامل میان افراد را تسهیل میکند.
سرمایه اجتماعی میتواند به شکل اعتماد افقی (بین شهروندان)، یا عمودی (بین مردم و نهادهای رسمی) بروز یابد.
وجود سرمایه اجتماعی قوی منجر به تقویت مشارکت مدنی، همیاری جمعی، افزایش پاسخگویی نهادها و گسترش اعتماد عمومی میشود که همگی از اجزای حیاتی تابآوری هستند.
۳.
نظامهای حمایتی و دولتی: وجود ساختارهای کارآمد حکمرانی، نهادهای خدماترسان، نظامهای بیمهای، دسترسی به مراقبتهای سلامت روان و شبکههای حمایتی اجتماعی، نقشی مهم در کاهش اثرات منفی بحرانها دارد.
نظام حمایتی کارآمد، به مردم اطمینان میدهد که در زمان بحران تنها نخواهند ماند و این اطمینان باعث افزایش تابآوری روانی و اجتماعی آنان میشود.
۴.
اعتماد عمومی: اعتماد به نهادهای حاکمیتی، رسانهها، نظام عدالت و دیگر اعضای جامعه، یکی از پایههای اصلی شکلگیری تابآوری اجتماعی است.
جامعهای که در آن سطح بالایی از بیاعتمادی وجود دارد، در شرایط بحران دچار سردرگمی، بینظمی و در نهایت نافرمانی مدنی میشود.
ایجاد شفافیت، صداقت در اطلاعرسانی، پاسخگویی مسئولان و عدالت اجتماعی از جمله عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح اعتماد عمومیاند.
۵.
فرهنگ و باورهای اجتماعی: فرهنگ بهعنوان زیرساخت فکری و ارزشی جامعه، نقش برجستهای در تابآوری ایفا میکند.
باورهای دینی، سنتهای بومی، اسطورهها، اشعار، ضربالمثلها و سایر جلوههای فرهنگی میتوانند منبع الهام، انگیزه و آرامش روانی برای مردم در دوران سخت باشند.
فرهنگی که به همبستگی، ایثار، امید، و پشتکار بها دهد، بستری مساعد برای رشد تابآوری ایجاد میکند.
نمونههای واقعی از تابآوری اجتماعی
ایران در طول دهههای گذشته با بلایای طبیعی متعددی مواجه بوده که بسیاری از آنها منجر به فاجعههای انسانی و خسارات مالی گسترده شدهاند.
در زلزله بم در سال ۱۳۸۲، با وجود شوک عظیم اجتماعی، مردم از سراسر کشور به صورت خودجوش اقدام به کمکرسانی کردند.
گروههای داوطلب، انجمنهای محلی و شهروندان عادی با جمعآوری کمکها، برپایی کمپهای امدادی و همدلی با آسیبدیدگان، نمونهای درخشان از تابآوری اجتماعی را به نمایش گذاشتند.
در جریان سیلابهای فروردین ۱۳۹۸ در استانهایی مانند گلستان، لرستان و خوزستان نیز مردم به شکلی گسترده و سازمانیافته به کمک یکدیگر شتافتند.
صحنههایی از حضور همدلانه مردم عادی در مناطق سیلزده نشان داد که چگونه سرمایه اجتماعی و انسجام فرهنگی میتواند در لحظات بحرانی، جامعه را از فروپاشی نجات دهد.
در سطح جهانی نیز کشورهایی مانند ژاپن، نیوزیلند، فنلاند و کانادا مثالهای خوبی از تابآوری اجتماعی هستند.
در ژاپن، پس از زلزله و سونامی ۲۰۱۱، مردم بدون هرجومرج و با اعتماد کامل به دولت، در صفهای منظم برای دریافت کمک ایستادند، مشارکت بالایی در بازسازی مناطق داشتند و از آموزشهای پیشگیرانه و نظم اجتماعی بهره بردند.
این واکنشها حاصل سرمایهگذاری بلندمدت آن کشور در آموزش بحران، شفافیت نهادها و نهادینهسازی فرهنگ مشارکت است.
نقش رسانهها در ارتقای تابآوری
رسانهها، چه سنتی و چه دیجیتال، قدرتی بیبدیل در شکلدهی افکار عمومی، هدایت رفتار جمعی و مدیریت روانی بحران دارند.
رسانههایی که با اتکا به اصول اخلاقی و اطلاعرسانی مسئولانه فعالیت میکنند، میتوانند نقش مؤثری در تقویت تابآوری ایفا کنند.
در شرایط بحران، انتشار اطلاعات دقیق، بهموقع، امیدبخش و واقعگرایانه میتواند از گسترش ترس، شایعات و اطلاعات نادرست جلوگیری کند.
رسانهها میتوانند با برجستهسازی رفتارهای ایثارگرانه، نمونههای همدلی، گفتوگوهای سازنده و تحلیلهای کارشناسی به افزایش احساس کارآمدی فردی و جمعی کمک کنند.
از سوی دیگر، اگر رسانهها به تحریک اختلافات اجتماعی بپردازند، به راحتی میتوانند اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را تضعیف کرده و تابآوری جامعه را کاهش دهند.
مسئولیت رسانهها در این زمینه بسیار سنگین و چندوجهی است.
آموزش و توانمندسازی، زیرساخت تابآوری
هیچ جامعهای بدون آموزش نمیتواند تابآور شود.
آموزش و توانمندسازی شهروندان، یکی از اصلیترین پایههای توسعه تابآوری اجتماعی به شمار میآید.
از سنین کودکی باید مهارتهایی نظیر همدلی، حل مسئله، کار گروهی، مدیریت احساسات، تحلیل انتقادی اطلاعات و تفکر اخلاقی آموزش داده شوند.
مدارس، دانشگاهها، مراکز فرهنگی، رسانهها و حتی شبکههای اجتماعی میتوانند در ترویج این آموزشها نقشآفرینی کنند.
توانمندسازی نیز فقط در انتقال دانش خلاصه نمیشود، بلکه به معنای فراهم آوردن بسترهایی برای اقدام، تجربه، مشارکت واقعی و تمرین مسئولیتپذیری اجتماعی است.
اگر افراد جامعه احساس کنند که در تصمیمگیریها نقش دارند، اگر فرصتهایی برای مشارکت در حل مسائل فراهم شود و اگر حمایت نهادی برای خلاقیت و مشارکت وجود داشته باشد، آنگاه تابآوری اجتماعی نه به عنوان شعار، بلکه به عنوان واقعیتی ملموس در جامعه نهادینه خواهد شد.
نقش دولت و حاکمیت در ایجاد بستر تابآوری
هرچند تابآوری ریشه در رفتارهای مردمی دارد، اما نقش دولت و حاکمیت در فراهم آوردن زمینههای بروز و تقویت این تابآوری، انکارناپذیر است.
دولتها باید با طراحی سیاستهای عدالتمحور، شفافیت در اطلاعرسانی، حمایت از تشکلهای مردمی، سرمایهگذاری در آموزش و سلامت و ایجاد بستر مشارکت شهروندی، زمینهای فراهم کنند تا تابآوری در سطوح مختلف جامعه رشد یابد.
سیاستگذاران میتوانند با تدوین راهبردهای ملی برای مدیریت بحران، ایجاد بانکهای اطلاعاتی از گروههای آسیبپذیر، تقویت زیرساختهای ارتباطی و خدماترسانی و آموزش مدیران محلی، تابآوری نهادی را ارتقا دهند.
همچنین، فراهمسازی زمینههای ارتباط میان مردم و مسئولان، گسترش فرآیندهای مشارکتی در تصمیمسازیها و پاسخگو بودن در برابر افکار عمومی، منجر به تقویت اعتماد و انسجام خواهد شد.
چگونه تابآوری اجتماعی را تقویت کنیم؟
تقویت تابآوری اجتماعی نیازمند راهبردی جامع، چندبعدی و بلندمدت است.
این راهبرد باید نهادهای آموزشی، رسانهها، گروههای مردمی، دولت و بخش خصوصی را دربر گیرد.
برخی اقدامات کلیدی در این زمینه عبارتند از:
گنجاندن آموزش مهارتهای زندگی، مشارکت اجتماعی و مدیریت بحران در برنامههای درسی مدارس و دانشگاهها
ایجاد فضاهای گفتوگوی جمعی و تقویت گفتمان اعتماد و همدلی در رسانهها
حمایت از تشکلهای مردمی، خیریهها، گروههای داوطلبانه و انجمنهای محلی
شفافسازی در عملکرد نهادهای حکومتی و فراهم آوردن زمینه پاسخگویی
تقویت سلامت روان عمومی و دسترسی آسان به خدمات مشاوره و حمایت اجتماعی
تدوین نقشه جامع تابآوری در سطح ملی با مشارکت همه ذینفعان
تابآوری اجتماعی، نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه نیازی فوری و بنیادی برای بقای جامعه در عصر بحرانهاست.
در جهانی که بحرانها ناگزیر و پیچیدهاند، تنها جوامعی میتوانند بقا یابند و پیشرفت کنند که تابآوری را در همه ابعاد زندگی اجتماعی نهادینه کرده باشند.
این مهم جز با همافزایی مردم، رسانهها، نهادهای مدنی و حاکمیتی محقق نخواهد شد.
برای ساختن جامعهای تابآور، باید از هماکنون اندیشید، برنامهریزی کرد و دست به اقدام زد.
آیندهای پایدار، در گرو تابآوری امروز ماست.