آتشبس شکننده و الزامات دوره پساجنگ
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران نوشت:
پس از ۱۲ روز نبرد آتشبس شکنندهای میان ایران و اسرائیل شکل گرفته است.
مهمترین موضوعی که اکنون باید به آن اندیشید الزامات برای دوره پس از آتشبس است.
یکی از مهمترین ضرورتها، ارائه یک روایت صحیح مطابق واقع از این جنگ است.
روایتی که نه زخمها و آسیبهای جنگ بر پیکره کشور را نادیده بگیرد و نه حاوی توصیفهای غلوآمیز از دستاوردهای جنگ و ضربات به دشمن باشد.
در حالی که از یک سو آمریکا و رژیم صهیونیستی نتوانستهاند اهداف خود از جنگ را محقق سازند و از سوی دیگر با تحمیل این جنگ آسیبهایی به کشور وارد شده است قضاوت در مورد نتیجه نهایی جنگ هنوز زود است و نباید نقطه توقف فعلی جنگ را ملاک ارزیابی نتایج آن دید؛ چرا که به نظر نمیرسد بازی تمام شده باشد.
ضرورت بعدی پیشبینی و آمادگی برای گامهای بعدی دشمن است.
گرچه دشمن به اهداف خود که فوریترین آن تسلیم ایران در موضوع هستهای و کنار گذاشتن حقوق هستهای خود بوده، نرسیده است اما نمیتوان گفت آنها از این هدف دست کشیدهاند.
ایالات متحده، رژیم صهیونیستی و متحدان آنها گامهای دیگری را برای رسیدن به اهداف خود و مهار ایران خواهند آزمود.
صرفنظر از مکانیسم ماشه و ارجاع احتمالی پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل، یکی از اقداماتی که میتوان انتظار داشت استفاده از شکافهای داخلی در سطوح مختلف سیاسی و اجتماعی و تداوم به کارگیری شبکههای نفوذ داخلی برای از بین بردن انسجام ملی، ثبات سیاسی و آرامش اجتماعی و به عبارتی فشار از داخل خواهد بود.
براین اساس ضرورت بعدی بازتنظیم سیاست و اهرمهای بازی در موضوع هستهای است.
با هدف قرار گرفتن تاسیسات هستهای در حال حاضر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی کلیات طرح تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تصویب کرده است.
تصویب نهایی این طرح یک اهرم مهم در احقاق حقوق هستهای خواهد بود اما کافی نیست و ضروریست همزمان با اقدامات اجرایی در برطرف کردن آسیبها به تاسیسات هستهای یک دیپلماسی هستهای تهاجمی اتخاذ شود.
اکنون دیگر موضع تدافعی مبنی بر اعتمادسازی در موضوع هستهای بیفایده است و باید به موضع تهاجمی اعتمادیابی تغییر یابد.
ضرورت دیگر ارزیابی تاثیر این جنگ بر بازدارندگی نظامی ایران در برابر دشمنان است.
در این مسیر لازم است با شناسایی خطاهای تحلیلی و عملکردی درباره و در مقابل رفتار دشمن و اصلاح آنها راهبردهای بازدارندگی با شرایط جدید انطباق یافته و ارتقاء داده شود.
در این راستا باز گذاشتن فضای تحلیلی و مسیرهای تعامل اندیشهورزان با سیاستگذارن به ویژه به روی نخبگان صاحبنظر و نسل جدید تحلیلگران سیاسی و نظامی میتواند سودمند باشد.
در همین راستا ضرورت پنجم شناسایی نقاط ضعف و آسیبپذیری نظامی ایران و برطرف کردن آنهاست.
ترمیم و بازسازی پدافندی و آفندی و ارتقاء تحرک تاکتیکی در این حوزهها، ترمیم و بازسازی اطلاعاتی و امنیتی و نوسازی تجهیزاتی و تسلیحاتی باید مبتنی بر تجارب آموخته از این جنگ به سرعت در دستور کار قرار گیرد.
یکی دیگر از مهمترین ضرورتها آسیبشناسی اجتماعی جنگ است.
این جنگ به همان اندازه که تجلیبخش همبستگی ملی و نیز فرصتی برای تقویت ارتباط نسل جدید با حکومت بود در مقابل برخی از آسیبهای اجتماعی عمیق را به نمایش گذاشت که مهمترین آنها سطح بالای نفوذ، شکستن قبح همکاری با دشمن یا ناآگاهی در مورد عواقب این همکاریها بوده است.
حجم بالای ریزپرندهها و دیگر تسلیحات وارد شده به کشور و استفاده شده توسط دشمن در این جنگ نشاندهنده شبکههای گسترده نفوذ بوده است که نیازمند یک آسیبشناسی عمیق اجتماعی و سیاستگذارانه و بازنگری در برخی سیاستها و قوانین از جمله در حوزه مهاجرت و مرزها، قاچاق و ...
است.
جمعبندی
جنگ ایران و اسرائیل گرچه اکنون با آتشبسی شکننده متوقف شده است اما نقطه پایانی بر تنشها و خصومتهای رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران نیست و انتظار می رود آنها با ناکامی در دستیابی به اهداف خود از طریق جنگ، این اهداف را به طرق دیگر یا در شرایط بهتر دوباره از طریق جنگ بیازمایند.
در کنار دستاوردها، این جنگ برخی ضعفها را نمایان کرده است که میتواند مبنایی برای برخی تغییرات سازنده در مسیر تقویت بازدارندگی و تامین منافع ملی باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.