عراقچی: آتشبس، نشانه شکست اسرائیل بود
وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه ورود آمریکا به جنگ نشانه شکست اسرائیل بود، گفت پیامهای غیرمستقیم واشنگتن دریافت شده، اما تا توقف کامل تجاوز، هیچ مذاکرهای با آمریکا انجام نخواهد شد.

پس از 12 روز جنگ، ایران و اسرائیل به آتشبس رسیدند.
مهمترین مفاد این توافق چیست؟
آیا درباره ازسرگیری مذاکرات با آمریکا نیز توافقی صورت گرفته است؟
به گزارش تسنیم، اصل اول در شرایط فعلی این است که مشخص شود آیا طرف متجاوز توان اجرای آنچه پیشنهاد داده و حفظ آن را دارد یا نه.
یا اینکه رقابتهای داخلی بین جناحهای مختلف در ساختار قدرت رژیم صهیونیستی، همانند گذشته، باعث میشود آتشبس را به ابزاری برای مدیریت بحرانهای داخلی خود تبدیل کنند.
آیا امکان دستیابی به چنین توافقی پیش از حمله به تأسیسات هستهای وجود نداشت؟
جمهوری اسلامی ایران آغازگر جنگ نبود.
کشور ما همواره در معرض تجاوز قرار داشته و اصل دفاع را مبنای خود قرار داده است.
حتی پس از آن نیز، اگر تجاوزی علیه حاکمیت و تمامیت ارضی ایران صورت گیرد، پاسخ به همان شکل و با همان شدت خواهد بود.
همانطور که در نشست خبری استانبول تأکید کردم، ورود آمریکا به جنگ، نشانه شکست رژیم صهیونیستی و ناتوانی آن در ادامه درگیریها بود.
تصور سادهلوحانه آنها این بود که ایران با ورود آمریکا تسلیم خواهد شد.
اما وقتی دیدند پاسخ ما با استفاده از نسل سوم موشکهای «خیبرشکن» بسیار قویتر و قاطعتر از آن چیزی بود که تصور میکردند، از ادامه جنگ عقبنشینی کردند و از طریق میانجیها پیشنهاد آتشبس دادند.
پذیرش آتشبس از سوی ایران، با هدف حفظ برتری اخلاقی و ارزشی صورت گرفت.
این تصمیم بر پایه ایجاد رویکردی جدید در سیاست خارجی ایران بنا شده است که بر ارزشهای منطقهای و اسلامی تکیه دارد.
حمایت دولتها و ملتهای مسلمان منطقه از این رویکرد سرنوشتساز، میتواند بیش از پیش رژیم صهیونیستی را که هیچ تعهدی به اخلاق و ارزشها ندارد، در انزوا قرار دهد.
ایران در واکنش به حملات آمریکا، پایگاه العدید در قطر را هدف قرار داد.
برخی تحلیلگران این اقدام را اشتباهی راهبردی در قبال دوحه میدانند، بهویژه با توجه به نقشهای مثبت و مؤثر قطر.
اقدام راهبردی ایران در هدفگیری پایگاههای نظامی و اطلاعاتی آمریکا در منطقه، در چارچوب حق دفاع مشروع از خود انجام شد.
این حمله علیه آمریکا بود و به هیچ وجه به معنای نقض حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای همسایه ایران نیست.
جمهوری اسلامی ایران ضمن احترام کامل به حقوق حاکمیتی و ملی همه کشورهای منطقه، خود را موظف میداند برای دفاع از موجودیت خود با قدرت پاسخ دهد.
این بدان معناست که آمریکا نمیتواند از خاک دیگر کشورها بهعنوان پناهگاهی امن برای رسیدن به اهداف خود و بیثباتسازی منطقه استفاده کند.
در این زمینه، هشدارهای لازم بهصورت شفاف و مستقیم داده شده است.
برای نمونه، در آخرین نشست محرمانه وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی که روز یکشنبه گذشته برگزار شد، این موضوع را بهصراحت مطرح کردم و در اسناد رسمی سازمان نیز ثبت شده است.
روابط ایران با هر یک از کشورهای همسایه، از جمله کشور برادر و دوست قطر، مبتنی بر پیوندهای راهبردی، تاریخی و اجتماعی عمیق و خللناپذیر است.
ما به حاکمیت ملی همه این کشورها احترام میگذاریم و با عزم و اراده کامل، روابط پایدار و همهجانبه خود را با آنان ادامه خواهیم داد.
به هر حال، این پایگاهها، پایگاههای آمریکایی هستند که کشورهای منطقه، به دلایل امنیتی یا ملاحظات دیگر، اجازه استفاده از آنها را به آمریکا دادهاند.
ما به این کشورها بهروشنی اعلام کردهایم که قصد تعرض به خاک آنها را نداریم.
احترام ما به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی قطر ثابت و خدشهناپذیر است و نباید این اقدام ایران را بهعنوان حمله به قطر تعبیر یا تفسیر کرد.
پس از حملات آمریکا به تأسیسات هستهای، آیا پیامی از سوی واشنگتن به ایران ارسال شد؟
محتوای آن چه بود؟
بله، آمریکاییها پیش و پس از تجاوز، از طریق کانالهای مختلف پیوسته برای ما پیام میفرستادند و این موضوع طبیعی است، چرا که برخی نکات باید میان طرفین رد و بدل شود.
ما پیامهای آنها را از طریق میانجیها و کانالهای غیرمستقیم دریافت کردیم و پاسخهای لازم را هم دادیم؛ این رویکرد در دیپلماسی امری رایج است.
هدف این تبادل پیامها جلوگیری از سوءتفاهم، مهار تنشها و شفافسازی مواضع بود.
ما به همه میانجیها بهروشنی اعلام کردیم که ایران تا زمانی که تجاوز متوقف نشود، به میز مذاکره با آمریکا بازنخواهد گشت و مسیر دیپلماتیک از سر گرفته نخواهد شد.
این موضع را برای اروپاییها نیز توضیح دادهایم و بهنظر میرسد که اکنون درک روشنی از موضع ما دارند.
باید منتظر ماند و دید در آینده چه رخ خواهد داد.
اگر آتشبس پایدار نماند و اسرائیل یا آمریکا دوباره تجاوز کنند، ایران تا چه اندازه توان مقاومت خواهد داشت؟
پاسخ این پرسش روشن است.
ما مقاومت بسیار قدرتمندی نشان دادیم؛ برخلاف تصور رژیم متجاوز که گمان میکرد ضربات اولیه آن در روزهای نخست، ایران را به زانو درمیآورد، این اتفاق نیفتاد.
بلکه هر روز قدرت آتش ایران افزایش یافت و ارادهاش مستحکمتر شد.
دقت موشکهای ما بیشتر شده و تحولات اخیر ثابت کرد که ایران همچنان نیرومند است.
پایداری ملت ایران بینظیر بود و سطح همبستگی میان مردم و دولت بسیار امیدبخش است.
مردم ایران صداقت دولت خود را دیدند؛ دولتی که با حسن نیت وارد میز مذاکره شد، اما این طرف مقابل بود که آن را نقض کرد.
دولت در میدان مذاکره ایستادگی کرد و از حقوق ملت کوتاه نیامد، و در میدان نبرد نیز با قدرت ایستاد.
امروز شاهد یک انسجام ملی واقعی و مقاومت گسترده مردمی هستیم؛ با وجود دشواریهای جنگ، رنجها، شهدا، مجروحان و ترسها، من اطمینان دارم که نظام و دولت ایران تا پایان در دفاع از تمامیت، حاکمیت، استقلال و منافع ملت و دستاوردهایش ایستادگی خواهند کرد.
آیا تجاوز اسرائیل و آمریکا میتواند اراده ایران را برای ادامه برنامه هستهای، بهویژه در زمینه غنیسازی اورانیوم، تضعیف کند؟
برعکس، تأثیر آن مثبت خواهد بود و اراده ما را تقویت خواهد کرد.
ما برای دستیابی به این فناوری، تلاش فراوانی کردهایم.
دانشمندان ما جان خود را در راه آن فدا کردهاند.
ملت ما برای آن تحریمها را تحمل کرده و حتی جنگی بر سر این موضوع بر ما تحمیل شده است.
بنابراین، هیچکس در ایران حاضر نیست از این فناوری دست بکشد.
برنامه هستهای ایران شفاف و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است.
آیا ممکن است پس از این حملات، برنامه هستهای ایران وارد فاز ابهام شود و ایران در روابط خود با آژانس تجدیدنظر کند؟
اکنون برای پاسخ قطعی به این پرسش زود است.
اما بدون تردید حمله به تأسیسات هستهای ما تأثیرات عمیق و گستردهای بر مسیر آینده ایران خواهد داشت، و این اجتنابناپذیر است.
ما سالها تلاش کردیم تا به جهان نشان دهیم که به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) پایبند هستیم و خواهان فعالیت در چارچوب آن میباشیم، اما متأسفانه این معاهده نتوانست از ما یا از برنامه هستهایمان محافظت کند.
این موضوعی است که باید جدی گرفته شود.
افزون بر این، گزارشهای آژانس نیز نقش قابلتوجهی در رسیدن به وضعیت کنونی ایفا کردهاند و ما از لحن و محتوای این گزارشها رضایت نداریم.
ما معتقدیم که پشت این گزارشها انگیزههای سیاسی نهفته است، و این نیز مسئله مهمی است.
همچنین موضوع حفاظت از تأسیسات هستهای ما در آینده، باید در نظر گرفته شود.
چرا با وجود بیست سال شفافیت و اعتمادسازی، نتیجهای حاصل نشد؟
این پرسشی است که مورد توجه خواهد بود.
بهنظر من نگاه ما به برنامه هستهای و به نظام عدم اشاعه، دستخوش تغییراتی خواهد شد که فعلاً نمیتوانم درباره جهتگیری دقیق آن قضاوت کنم.
در میانه جنگ و تجاوز، شما یک حرکت دیپلماتیک گسترده را آغاز کردید.
هدف از این تلاش چه بود؟
هدف اصلی ما در وهله اول، کمک به تأمین امنیت کشور بود؛ از طریق افشای چهره متجاوز در برابر افکار عمومی جهان و جلب محکومیت جهانی علیه او.
همچنین با دیگر کشورها تماس گرفتیم تا آنها را به اتخاذ مواضع قاطع علیه تجاوز و اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی ترغیب کنیم.
این تلاشها در راستای ایجاد نوعی بازدارندگی سیاسی در برابر این حملات و جلوگیری از تکرار آنها در آینده صورت گرفت.
دیپلماسی میتواند در این زمینه نقش مؤثری ایفا کند و به نظر من موفق هم بودهایم.
همه کشورهای منطقه در کنار ما ایستادهاند و تجاوز را محکوم کردهاند.
کشورهای اسلامی نیز از ما حمایت کردهاند، همچنین بسیاری از کشورهای دیگر.
طبیعی است که غربیها، اروپاییها و آمریکاییها با کمال وقاحت نه تنها از ما حمایت نکردند، بلکه سعی در توجیه تجاوز رژیم صهیونیستی داشتند و آن را با انواع بهانهها پوشاندند.
با این حال، ما تلاش خود را میکنیم تا حق ملت ایران را به گوش جهانیان برسانیم و دیگر کشورها را نسبت به مواضعمان آگاه کنیم تا تصمیم درستی بگیرند.
این وظیفه دستگاه دیپلماسی است؛ چه در زمان صلح و چه در دوران جنگ.
در چنین شرایطی، طبیعی است که این تلاشها را با عزم و اراده بیشتری دنبال کنیم.
آیا گفتوگوهای شما با اروپاییها در ژنو به نتایج یا توافق مشخصی رسید؟
این دیدارها از نظر معرفی بهتر مواضع ما به اروپاییها مفید بود، حتی با وجود اینکه آنها از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند.
از جنبه عقبنشینی آنها از برخی اتهامهایی که علیه ما مطرح میکردند نیز این مذاکرات اهمیت داشت.
اکنون این نگاه در اروپا تثبیت شده است که هیچ راهحل نظامیای برای مواجهه با ایران وجود ندارد.
این باور بهویژه پس از تحولات اخیر تقویت شده و روشن شده است که این حملات در نهایت راهحل مسئله نیستند.
این مذاکرات اگرچه نتوانستند کل مشکل را حل کنند، اما به فهم متقابل میان طرفین کمک کردند.
به همین دلیل، هر دو طرف آمادگی خود را برای ادامه گفتوگوها اعلام کردند.
همانطور که پیشتر هم گفتهام و اکنون نیز تأکید میکنم، من این فرآیند را مذاکره نمینامم، بلکه گفتوگویی میان ایران و اروپا میدانم.
مذاکره معمولاً با هدف رسیدن به توافق انجام میشود، اما ما بهدنبال توافق با اروپا نیستیم و آنها نیز اساساً توان چنین کاری را ندارند.
توافقی که ما بهدنبالش هستیم باید شامل رفع تحریمها باشد و این خارج از اختیار اروپاست.
با این حال، گفتوگو بهویژه در شرایط طبیعی، همیشه امر مثبتی است.
به نظر من، استمرار گفتوگو میان ایران و اروپا میتواند به کاهش سوءتفاهمها کمک کند.
آیا در مذاکرات ژنو، اروپاییها پیشنهادهای مشخصی مطرح کردند؟
پیشنهادهایی کلی ارائه شد؛ چه درباره توقف درگیریها، چه درباره آینده پرونده هستهای ایران.
اما باید گفت اروپا در این مسائل بازیگر اصلی و تصمیمگیرنده نیست و نقش آن محدود به گفتوگو است.
آیا از نتایج سفر خود به روسیه رضایت دارید؟
بله، بسیار زیاد.
دیدار خوبی با رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین داشتم.
روسیه مواضع قاطع و روشنی در محکومیت تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده است.
روسیه در موضوع پرونده هستهای ایران بازیگری تأثیرگذار است و ما در حوزههای مختلفی با این کشور همکاری داریم؛ از نیروگاه بوشهر گرفته تا طرحهای هستهای آینده.
روسیه همچنین عضو گروه 1+5 (توافق هستهای سال 2015) بود و ما همواره با آنها در حال رایزنی و تبادل نظر بودهایم و از پیشنهادهایشان بهره بردهایم.
با توجه به شدت گرفتن رویدادها، هماهنگی و مشورت دقیق میان ما و ادامه مسیر مشترک ضروری بود.
ارزیابی شما از مواضع رسمی و مردمی کشورهای منطقه در برابر این تجاوز چیست؟
در هر دو سطح رسمی و مردمی، مواضع بسیار خوبی اتخاذ شد.
همه کشورها تجاوز را محکوم کردند؛ برخی با لحنی تند، برخی با لحنی آرامتر، اما تقریباً در سراسر منطقه و جهان اسلام، شاهد موضعی واحد بودیم.
بیانیه وزرای خارجه کشورهای اسلامی که در استانبول صادر شد بسیار قوی بود، و حتی بندی ویژه در محکومیت تجاوز آمریکا به آن اضافه شد، چرا که این موضوع با دومین روز نشست همزمان شده بود.
به نظرم، مواضع دولتها مثبت بود و در سطح مردمی و افکار عمومی چه در کشورهای عربی و اسلامی و چه در مناطق دیگر، شاهد همبستگی بیسابقهای با ملت ایران بودیم.
این موضوع در نوشتهها، تحلیلها، مصاحبهها و اظهارنظرهای مختلف بهوضوح دیده میشود.
تصور میکنم که نزدیکی افکار عمومی عربی و اسلامی با ملت ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری است و این از برکات همین حوادث است.
من از اینکه تجاوز رژیم صهیونیستی دستکم این دستاورد مهم را داشت که افکار عمومی عربی و اسلامی را بهشکلی بیسابقه یکپارچه و همصدا کرد و موجب همبستگی منطقهای شد، بسیار خوشحال هستم.
سالها برخی طرفها تلاش میکردند از ایران چهرهای تهدیدآمیز و خطرناک ترسیم کنند، اما امروز این هراس از بین رفته و دشمن واقعی برای همگان شناخته شده است.
اسرائیل سالها کوشید این معادله را معکوس کند و ایران را تهدیدی برای منطقه جلوه دهد، اما این طرح کاملاً شکست خورد.
مایلم از رسانههای عربی، بهویژه تحلیلگران و نویسندگان در جهان عرب که نقش مهمی در تبیین و روشنگری این مواضع ایفا کردند، قدردانی کنم.
ما این تلاشها را ارج مینهیم و به تلاش برای تقویت این وحدت و همبستگی که امروز شکل گرفته ادامه خواهیم داد.