روایت جنگ روانی ترامپ پس از اعلام آتشبس!
در حالی که پس از دوازده روز جنگ نظامی و تبادل ضربات میان ایران و رژیم صهیونیستی، با ورود فریبکارانه ایالات متحده و پذیرش اجباری ترامپ برای آتشبس، وقفهای موقت در تنشها شکل گرفت، شواهد گویای آغاز مرحله جدیدی از تقابل است.

باشگاه خبرنگاران جوان - در حالی که پس از دوازده روز جنگ نظامی و تبادل ضربات میان ایران و رژیم صهیونیستی، با ورود فریبکارانه ایالات متحده و پذیرش اجباری ترامپ برای آتشبس، وقفهای موقت در تنشها شکل گرفت، شواهد گویای آغاز مرحله جدیدی از تقابل است: جنگی از جنس رسانه، روایت، عملیات روانی و اثرگذاری شناختی بر ذهن مردم.
آنچه در ظاهر «درخواست صلح» عنوان شده، در واقع بخشی از مرحله دوم عملیات استراتژیک آمریکاست که از فضای نظامی وارد میدان ذهنها و روان جامعه ایران شده است.
در ادبیات استراتژیک پنتاگون و ارتش آمریکا، «جنگ شناختی» یا Cognitive Warfare به عنوان نوعی از نبرد غیرنظامی تعریف میشود که هدف آن نه تصرف سرزمین، بلکه تسلط بر تفکر و ادراک ملتهاست.
در این نوع جنگ، از ابزارهایی، چون رسانه، شبکههای اجتماعی، تصویرسازی، عملیات روانی و دادهسازی هدفمند استفاده میشود تا مقاومت داخلی در کشور هدف تضعیف شود و مردم دچار بیاعتمادی، تفرقه یا خستگی روانی گردند.
مؤسسات پژوهشی مرتبط با وزارت دفاع آمریکا مانند RAND Corporation و Atlantic Council در گزارشهای متعدد، بر اهمیت این جنگ نرم تأکید کردهاند.
تکنیکهایی نظیر «آبشار دروغ» (Firehose of Falsehood)، «دوگانهسازی ساختگی» (False Dilemma)، «ایجاد ناسازگاری ذهنی» (Cognitive Dissonance)، «شکافکنی به نهادها» (Institutional Doubt Injection) و «ساختن چهرههای دروغین نجاتبخش» از ابزارهای اصلی این نوع جنگ روانی است.
ساختار عملیات روانی آمریکا و اسرائیل در مرحله پس از آتشبس:
۱.
ایجاد دوگانه ساختگی: «یا صلح یا نابودی»
این تکنیک تلاش میکند ذهن مردم را در برابر یک انتخاب غلط قرار دهد.
رسانههای همسو با آمریکا، بهویژه شبکههایی، چون BBC فارسی، ایراناینترنشنال و صدای آمریکا، مدام این پیام را تکرار میکنند که اگر ایران به صلح تن ندهد، نابود خواهد شد.
این روش که در اسناد رسمی RAND با عنوان False Dilemma معرفی شده، یکی از رایجترین روشهای عملیات روانی است.
۲.
آبشار دروغ (Firehose of Falsehood):
در این روش، حجم انبوهی از اطلاعات غلط یا متناقض با سرعت و تکرار بالا منتشر میشود.
مثلاً پس از حملات موشکی ایران به حیفا، دیمونا و پایگاههای هوایی، رسانههای غربی سعی کردند با اخبار بیپایهای مانند «موشکها به هدف نخوردند» یا «اسرائیل واکنش قاطع نشان داد» افکار عمومی را از حقیقت دور کنند.
در حالیکه تصاویر ماهوارهای از مؤسسات بینالمللی از حجم خسارات واقعی حکایت داشت.
۳.
ساختن چهره نجاتبخش از ترامپ:
تلاش رسانههای آمریکایی برای القای این موضوع که ترامپ، با پیشنهاد آتشبس، مانع جنگ جهانی سوم شده، نمونهای بارز از تکنیک Psychological Hero Building یا قهرمانسازی دروغین است.
در حالی که ترامپ، شخصاً یکی از عوامل تحریک و تسهیلگر حمله اولیه به ایران بوده است.
۴.
بمباران عاطفی و تهییج روانی جامعه:
تکنیکی که در ادبیات نظامی به آن Emotional Saturation گفته میشود.
با پخش تصاویر خانوادههای نگران، صفهای خرید، نوسانات ارز و تحلیلهای اغراقآمیز درباره آینده، سعی میشود جامعه به جای عقلانیت، بر اساس احساسات واکنش نشان دهد.
این روش باعث خستگی روانی عمومی (Cognitive Fatigue) و نهایتاً میل به تسلیم در افکار عمومی میشود.
۵.
ایجاد شکاف ذهنی میان مردم و حکومت:
این بخش از جنگ روانی بر مبنای تزریق بیاعتمادی عمل میکند.
با استفاده از واژگانی، چون «مردم از سیاست جدا هستند»، «جنگ تصمیم حاکمان است، نه ملت»، و «هزینه جنگ بر دوش مردم است»، تلاش میشود بین ملت و ساختار رسمی کشور گسست روانی ایجاد شود.
هدف این است که ملت، مواضع امنیتی و دفاعی کشور را فاقد پشتوانه مردمی ببیند.
اما پاسخ ایران؛ رهبر معظم انقلاب، نیروهای مسلح و مردم ایران به این عملیات روانی پاسخهای جدی و هوشمندانهای دادند؛ اما این تازه آغاز راه است و باید بیش از پیش نسبت به آمریکا و ترامپ بیاعتماد بود.
دولتی که با شعار صلح و مذاکره وارد شد، اما خود جنگ و تحریمهای سنگین را تشدید کرد و جان مردم ایران را هدف گرفت.
تکنیکهایی که در بالا ذکر شد، در روزهای آینده با مثالهای جدیدتری از سوی ترامپ، نتانیاهو و دستگاههای رسانهایشان به وضوح دیده خواهد شد.
نتیجهگیری:
این آتشبس فریبکارانه، نه پایان جنگ بلکه آغاز فاز جدید و پیچیدهتری از جنگ روانی است؛ نبردی که سلاح آن تصویرسازی، روایتسازی و تفرقهافکنی است.
اما تجربه، هوشمندی رهبری و حضور فعال و متحد مردم ایران سد محکمی در برابر این توطئههاست.
باید هوشیار بود، روایتها را شناخت و اجازه نداد دشمن، افکار و اتحاد ملی را هدف قرار دهد.
این مقاومت فکری و روانی، پشتوانه اصلی استمرار امنیت و اقتدار کشور است.
محمدرضا علیخانی