اخبار جعلی؛ پیاده نظام جنگ شناختی در قرن 21
یک پژوهشگر سواد رسانه ای گفت: اخبار جعلی با تکیه بر عنصر احساسات، بدون آن که دیده شوند، ذهن مخاطب را هدف می گیرند و با بهره گیری از کلیدواژه هایی همچون «انفجار مهیب» یا «قطعی گسترده»، پیش از آنکه فرصتی برای اندیشیدن باقی بگذارند، واکنش می طلبند.

معصومه نصیری؛ رئیس اندیشکده عصر هوشمندی و مدرس و پژوهشگر سواد رسانهای در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم اظهار کرد: در حوزه اخبار جعلی، با یک دستهبندی مشخص مواجه هستیم؛ اما پیش از ورود به این دستهبندی، باید اشاره کنیم که اخبار جعلی اساساً نظام ادراک، تفکر و ذهنیت افراد را هدفگذاری میکند.
این اخبار برای ایجاد تغییر در نظام ادراک مخاطب، در دورههای مختلف با جهتگیریها و سویههای متفاوت تولید میشوند، به ذهن مخاطب متبادر میشوند و متأسفانه تأثیر خود را نیز بر جای میگذارند.
وی گفت: معمولاً اخبار جعلی و شایعات، برای اثرگذاری، سوار بر عنصر مهم احساساتی کردن مخاطب میشوند.
این احساساتی کردن مخاطب، میتواند باورپذیری محتوا را برای او افزایش دهد.
بنابراین نخستین نکتهای که باید به آن توجه کنیم، این است که در مواجهه با هر متن، تصویر، ویدیو یا محتوایی، بهویژه در شرایط بحران نظیر جنگ، زلزله، سیل یا سایر رویدادهای مهم اجتماعی، باید دقت کنیم که اگر محتوایی احساساتبرانگیز بود، از آن فاصله بگیریم و صحتسنجی را برای خود امری واجب بدانیم.
وی افزود: در دستهبندی اخبار جعلی، بهویژه در شرایط فعلی کشور، با سه شاخه اصلی مواجه هستیم؛ «Misinformation» (اطلاعات نادرست بدون قصد سوء)، «Disinformation» (اطلاعات نادرست تعمدی) و «Malinformation» (اطلاعاتی که با نیت تخریب و اهداف خاص منتشر میشوند).
برای مثال، اخباری از نوع Misinformation بدون تأمل یا آگاهی نسبت به نادرست بودنشان تولید و منتشر میشوند؛ مانند برخی خبرها درباره حمله به دانشگاهی خاص یا اطلاعات نادقیقی که درباره یک رخداد منتشر میشود؛ خواه از سوی رسانههای رسمی، غیررسمی یا حتی شهروندخبرنگاران.
نصیری گفت: در نوع دوم یعنی Disinformation، اطلاعات نادرست آگاهانه و با نیت قبلی وارد محتوای خبری میشود.
در این دسته، فیکنیوزها (اخبار جعلی) با ساختار مشخصی طراحی میشوند تا اثرگذاری هدفمندی بر ذهن مخاطب داشته باشند.
نوع سوم، Misinformationها، اغلب با سویههای ایدئولوژیک و هدفگیریهای سیاسی، حزبی و جریانی همراهاند و یکی از خطرناکترین انواع اخبار جعلی محسوب میشوند.
وی تصریح کرد: نکته مهم دیگر در زمینه اخبار جعلی، لزوم توجه به چهار ضلع یک وضعیت بحرانی است.
امنیت، ابهام و دربرگیری سه ضلع آن است.
هرگاه مطلبی دارای اهمیت بالا، دربرگیری اجتماعی گسترده و ابهام باشد، باید نسبت به ضلع چهارم یعنی تولید شایعه و خبر جعلی هوشیار بود.
وقتی یک اتفاق بزرگ با اهمیت و ابهام در جامعه رخ میدهد و بخش زیادی از مردم را درگیر میکند، نظیر آنچه این روزها با آن مواجهایم بهطور طبیعی بستر شکلگیری و انتشار اخبار جعلی فراهم میشود.
وی گفت: در چنین شرایطی، بلافاصله جریانهایی شکل میگیرند که اقدام به تولید و انتشار اخبار جعلی میکنند؛ مانند شایعاتی درباره حمله به اماکن نظامی، ترور فرماندهان یا شخصیتهای برجسته.
این قبیل محتواها در حالی منتشر میشوند که هنوز ابعاد واقعی ماجرا مشخص نیست و مخاطب، که تشنه اطلاعات است، ممکن است بدون بررسی، آنها را بپذیرد و باور کند.
نصیری تأکید کرد: هرگاه با موضوعی مهم، مبهم و با دربرگیری اجتماعی بالا مواجه شدیم، باید نسبت به محتوای منتشرشده بعد از آن، با دیده تردید بنگریم.
چرا که ضلع چهارم، یعنی ضلع خبر جعلی و شایعه، بلافاصله فعال میشود و مخاطب ناآگاه، بهراحتی هدف آن قرار میگیرد.
وی گفت: در حال حاضر که با یکدیگر گفتوگو میکنیم، اخبار جعلی با اهداف مشخصی از جمله تردیدآفرینی، فعالسازی گسلهای اجتماعی که بالقوه مستعد فعال شدن هستند، قطبیسازی جامعه و ایجاد انشقاق، در حال تولید و انتشارند.
وی تأکید که مخاطب باید آگاه باشد که در چنین شرایطی چگونه رفتار کند تا در دام این اخبار نیفتد.
وی افزود: یکی از روشهای منطقی برای در امان ماندن از اخبار جعلی، توجه دقیق به کلمات و کلیدواژههایی است که در این نوع محتواها به کار میروند.
معمولاً این اخبار از واژههای اغراقآمیز و بزرگنمایی شده استفاده میکنند؛ عباراتی مانند «انفجار مهیب»، «انفجار گسترده»، یا «قطعی گسترده برق» که در واقع با ضریبدهی مضاعف، فوریت ساختگی ایجاد میکنند و مخاطب را وادار میکنند پیش از آنکه فکر کند، واکنش نشان دهد.
نصیری گفت: در بهترین حالت، شاید مخاطب بعداً بازگردد و صحتسنجی انجام دهد؛ اما متأسفانه بسیاری، پیش از هر گونه بررسی، اقدام به بازنشر میکنند.
بنابراین، مراجعه به منابع معتبر و توجه به لحن و واژگان بهکاررفته، بسیار ضروری است.
هر محتوایی که بیش از اندازه احساسات ما را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود بدون تأمل آن را باور کرده یا منتشر کنیم، احتمالاً در دسته اخبار جعلی قرار میگیرد و باید با دقت و حساسیت به آن پاسخ داده شود.
وی در ادامه اظهار کرد: سواد رسانهای، یک بازوی بسیار مهم برای مخاطب است تا بتواند لایههای مختلف پیام را تحلیل کند، لحن پیامها را بشناسد، بازیگران و ذینفعان پیام را تشخیص دهد و بفهمد که چرا و در چه موقعیتی، یک پیام رسانهای خاص منتشر میشود.
وی گفت: مخاطب باید مدام از خود بپرسد این پیام چرا در حال حاضر منتشر شده، چه کسی آن را تولید کرده و چه اثری قرار است بر ذهن من بگذارد؟
این روند، بخشی از فرآیند تقویت «تفکر انتقادی» است؛ تفکری که مبتنی بر پرسشگری است، نه لزوماً نقد کردن به معنای رایج آن، بلکه پرسیدن سؤالهای متنوع و متکثر برای مواجهه هوشمندانهتر با محتوای رسانهای.
این پژوهشگر سواد رسانهای خاطرنشان کرد: اگر بخواهم یک جمعبندی داشته باشم برای مواجهه با اخبار جعلی، باید بگویم که چند شاخص کلیدی وجود دارد.
اول، احساساتی شدن؛ این نخستین گام برای افتادن در دام اخبار جعلی است.
دوم، سویههای ذهنی و پیشزمینههای فکری ما؛ یعنی وقتی فردی دارای یک ایدئولوژی خاص است، تمایل دارد اخباری را که آن تفکر را تأیید میکنند، بدون بررسی بپذیرد.
بنابراین، باید تلاش کنیم با فاصله از تعصبات ذهنی، اخبار را تحلیل کنیم؛ چرا که طراحان اخبار جعلی دقیقاً به سراغ همین سوگیریهای عمومی میروند.
وی افزود: سومین شاخص، اعتبارسنجی منبع خبر است.
باید پرسید آیا رسانهای که خبر را منتشر کرده، نسبت به سلامت روانی مخاطب مسئول است؟
پیشینه آن رسانه در انتشار اخبار چگونه بوده و چه کارنامهای در ذهن ما دارد؟
و در نهایت، چهارمین شاخص، توجه به کلیدواژههاست.
این واژگان بر ضمیر ناخودآگاه ما اثرگذارند و حتی میتوانند رفتار یا عادتهای ما را تغییر دهند.
نصیری در پایان تأکید کرد: اگر این موارد را رعایت کنیم، میتوانیم با دقت بیشتری اخبار را تحلیل کنیم و به این سادگیها در معرض تأثیر اخبار جعلی قرار نگیریم.
در واقع، به مخاطبانی خودآگاه تبدیل میشویم که ورودیهای ذهنیشان را مدیریت میکنند و در برابر موج اخبار نادرست، مقاومتر عمل میکنند.
انتهای پیام/