آیا ترکیه هنوز هم برای آمریکا مهم است؟
دیپلمات مشهور ترکیه نا مق تان بر این باور است که ادراک دستگاه دیپلماسی این کشور از سیاست های آمریکا در جهان و منطقه، اشکالات و چالش های جدی دارد.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، نبرد مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکا، بازتاب گستردهای در رسانههای منطقه داشته است.
در این میان، تحلیلگران ترکیه نیز درباره اهمیت تحولات اخیر اظهارنظر کرده و بر این باورند که ترکیه نیز باید به دقت، یک بار دیگر رفتارهای آمریکا در منطقه را ارزیابی و تحلیل کند.
نامقتان از دیپلماتهای مشهور ترکیه، یکی از تحلیلگرانی است که درباره وضعیت کنونی روابط آنکارا – واشنگتن اظهارنظر کرده و معتقد است که ادراک دستگاه دیپلماسی این کشور از سیاستهای آمریکا در جهان و منطقه، اشکالات و چالشهای جدی دارد.
او بر این باور است که هاکان فیدان وزیر امور خارجه کابینه اردوغان، نگاه کاملی به سیاست خارجی آمریکا ندارد و از دیگر سو، تام باراک، سفیر جدید آمریکا در آنکارا و نماینده ترامپ در پرونده سوریه، رویکرد متفاوتی در قبال ترکیه دارد.
نامقتان که قبلاً بهعنوان یکی از معتمدین اردوغان، سفارت ترکیه در واشنگتن را بر عهده گرفته و در معماری سیاست خارجی ترکیه نقش مهمی داشت، حالا چند سالی است به صف منتقدین و مخالفین اردوغان پیوسته و حالا یکی از نمایندگان حزب جمهوری خلق در پارلمان ترکیه است.
نظرات نامقتان درباره روابط ترکیه – آمریکا را با هم مرور میکنیم:
از نگاه فیدان، از دیدِ باراک
طی هفتههای اخیر، بارها شاهد این بودیم که تام باراک، این دو ادعا را تکرار کرد: اول این که چشم همه بازیگران منطقه به ترامپ و واشنگتن دوخته خواهد شد.
دوم این که آمریکا از مداخلهگرایی اجتناب خواهد کرد و در امور داخلی کشورها، صرف نظر از سبک حکومتداری آنها، دخالت نخواهد کرد.
در این سوی میدان، دیدیم که مهمترین دغدغه هاکان فیدان نیز این بوده که هر جوری شده، کاری کند که رجب طیب اردوغان به کاخ سفید دعوت شود و در آنجا با دونالد ترامپ دیدار کند.
شاید به همین خاطر است که امتیازات ویژه برای سفیر جدید آمریکا قائل شدند.
از جمله این که خیلی زود به ریاستجمهوری دعوت شد و استوارنامه خود را به اردوغان داد و دوم این که وظایف خود را سریع آغاز کرد؛ اما بنا به عرف مرسوم سفرای تازه وارد، برای رفتن به مزار کمال آتاترک، عجله چندانی به خرج نداد.
شواهد نشان داده که اردوغان نگاه ویژهای به سفیر جدید آمریکا دارد.
چرا که از سویی دلش میخواهد حتماً با ترامپ در کاخ سفید عکس بگیرد و در عین حال، تمایل دارد در پروندههای اوکراین، سوریه، غزه، خلیجفارس و ایران، طرف مشورت قرار بگیرد.
باراک دیر به زیارت مقبره آتاترک رفت.
اما روزی که بدانجا رفت در دفتر یادبود مقبره، چنین عبارتی نوشت: «یکی از فرزندان جمهوری شما در کشوری دیگر».
او به عنوان یک آمریکایی لبنانیتبار، قبلاً هم اعلام کرده که تاریخ عثمانی و جمهوری ترکیه برایش اهمیت دارد و خوشحال است که برای فعالیت دیپلماتیک، به آنکارا آمده است.
یکی دیگر از ویژگیهای متمایز باراک، این است که با حفظ سمت، نماینده ویژه ایالات متحده در امور سوریه است و بنابراین، موضعی که او در مورد سوریه و خاورمیانه اتخاذ خواهد کرد، باید جدی گرفته شود.
پس لازم است سخنان باراک در مصاحبه با ان.
تی.
وی و سخنان هاکان فیدان در مصاحبه با تی.
آر.
تی، بهدرستی تحلیل و ارزیابی شوند.
آیا آنکارا هنوز هم برای آمریکا مهم است؟
باراک، غالباً با بازار و فعالیت اقتصادی سروکار داشته و از دنیای تجارت میآید.
او به دلیل رفاقت و نزدیکیاش به ترامپ، مورد توجه ویژه آنکارا قرار گرفته است.
صندوق سرمایهگذاری که قبلاً به نام کولونی کاپیتال تاسیس شده بود، در اواخر ژوئن 2018 میلادی گروه ترکیه فاند آی را به ارزش 526 میلیون دلار در آن زمان، از گروه Abraaj امارات متحده عربی خریداری کرد.
او فراتر از ریشههای لبنانی خانوادهاش، در زندگی تجاری خود همیشه بر خاورمیانه و بهویژه خلیجفارس تمرکز داشته است.
خلاصه اینکه، او با این منطقه غریبه نیست.
اما بگذارید نکته مهمی بگویم: زمانی، آنکارا یکی از پایتختهای مهم و «دشوار» دیپلماتیک در جهان محسوب میشد و ایالات متحده دائماً سفیران کارکشته و حرفهای در پایتخت ما منصوب میکرد.
ولی حالا یک تاجر این پست را گرفته است.
چرا؟
پیداست که پایتخت کشور ما، ویژگی مهم دیپلماتیک خود را از دست داده است.
علاوه بر این، در حالیکه پروندههای «دشوار» اتحادیه اروپا، دریای اژه، قبرس و مسائل ما و غرب در میان هستند، آمریکا تمرکز چندانی بر ترکیه ندارد.
ظاهراً سفیر ایالات متحده، خاورمیانهای را تصور میکند که در آن درگیریها پایان یافته و روابط بین کشورها با منطق تجارت اداره میشود.
در این خاورمیانه خیالی، کشورهایی که از جنگ میان خود دست بردارند، از حمایت آمریکا برخوردار خواهند شد!
پیداست در این تابلوی تخیلی تام باراک، جایی برای ایران، حزبالله و حماس در نظر گرفته نشده است!
باراک در مصاحبه با شبکه ان.
تی.
وی ترکیه، از پاسخ به سوال در مورد تخریب و نسلکشی اسرائیل در غزه طفره رفت و گفت که این موضوع در حوزه اختیارات او نیست و آن را به ترامپ واگذار کرد.
او چشماندازی از منطقه ترسیم میکند که در حال پاکسازی آن از جنبههای بدوی مانند قبیلهگرایی و فرقهگرایی است.
از سوی دیگر، با یک خوانش آماتور، سطحی یا چیزی که میتوان آن را خوانش کلی از تاریخ نامید، او سایکس-پیکو، سِور و لوزان را در یک کاسه میریزد و همه آنها را «مداخلات منفی غرب» مینامد.
سفیر باراک روش بسیار سادهای را برای غلبه بر پدیدههایی مانند داعش پیشنهاد میکند، مانند سیاستهای از پایین به بالا، مانند اطمینان از اینکه کودکان و جوانان آموزش خوبی دریافت میکنند، شغل پیدا میکنند و چشمانداز مثبتی به آینده دارند!
جدیترین آزمون علیه دیپلماسی کاسبکارانه و خوانش نسبتاً سادهلوحانه سفیر ایالات متحده از تاریخ، زمان است: زیرا در خاورمیانه، «گذشته»، بهراحتی به تاریخِ سپری شده و بیاثر، تبدیل نمیشود و زمان به کُندی میگذرد.
نمیتوان انتظار داشت که مشکلات مجازی اما واقعی که در طول صدها سال تاریخ انباشته شدهاند، در افق انتخابات میان دورهای دوساله یا افق انتخابات ریاستجمهوری چهارساله ایالات متحده حل شوند.
اما ممکن است فضای سرمایهگذاری به طور نسبی بهبود یابد.
باراک به دغدغه امنیتی ترکیه نیز اعتنا نمیکند و بهجای اینکه از کردهای سوری بخواهد سلاحهایشان را زمین بگذارند، آشکارا از آنها حمایت کرده و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و یگانهای مدافع خلق (YPG) /یگانهای مدافع زنان (YPJ) را بهعنوان متحدان محلی آمریکا قلمداد میکند.
چنین چیزی به این معنی است که حتی اگر آمریکا به تمامی بیرون برود، از نظر سیاسی دست خود را روی شانههای قسد یا نیروهای دموکراتیک سوریه گذاشته است.
به همین دلیل است که تاکنون، گفتگوهای شبهنظامیان کُرد و جولانی به نتیجه ملموسی نرسیده است.
اما به خاطر رویه کاسبکارانه سفیر آمریکا در ترکیه، شاهد این دو وضعیت هستیم: اول این که بین کردها و سوریه، دیگری وجود ندارد.
دوم این که با پادرمیانی آمریکا، پیمانکاران نزدیک به حزب حاکم ترکیه یعنی کالیون، چنگیز و دیگران، چند پروژه میلیارد دلاری در بخش انرژی با دمشق امضا کردهاند!
طبق تصویر خوشبینانهای که سفیر باراک ترسیم کرده است، سرمایههای سعودی، قطری و اماراتی به سوریه سرازیر خواهند شد و با بیمعنی شدن مرزهای کشورها، منطقه به یک بازار واحد تبدیل خواهد شد.
جالب اینجاست که پس از مصاحبه باراک، هاکان فیدان نیز با شبکه تی.
آر.
تی مصاحبه کرد و سخنانش به گونهای بود که گویی پاسخ او را میدهد.
بهعنوان مثال گفت: «مشکل اصلی ما مربوط به حضور آمریکا در سوریه نبود.
چرا که آمریکا در بسیاری از نقاط منطقه حضور دارد.
مشکل اصلی ما همکاری آمریکا با پ.ک.ک و حمایت از نهادهای اقماری آن بود.»
هاکان فیدان در پاسخ به این سوال که آیا قرار است این حمایت قطع شود، گفت: «امیدواریم این اتفاق بیفتد.»
این اظهارات که بهصورت گذرا بیان شدهاند، نشاندهنده رفتار عملگرایانه تیم اردوغان – فیدان است.
از این اظهارات میتوان نتیجه گرفت که سردرگمی زیادی در مورد نیت و نتیجه وجود دارد و ائتلاف اردوغان – باغچلی، تماشاگر را در بُعد سوری این فرآیند برای خود تعیین کرده است.
انتهای پیام/