ورود آمریکا به جنگ اسرائیل با ایران چه تاثیری بر بازار نفت و طلا میگذارد؟
در کنار بحران جنگ ایران و اسرائیل، جنگ ادامهدار بین روسیه و اوکراین همچنان فشار قابلتوجهی بر عرضه انرژی، تورم جهانی و رشد اقتصادی وارد میکند. این درگیریها موجب نگرانی فزاینده درباره پایداری رشد اقتصادی جهان شده و سرمایهگذاران را به سمت داراییهایی مانند طلا سوق داده که در دوران بیثباتی نقش پناهگاه مالی را ایفا میکند.

در کنار بحران جنگ ایران و اسرائیل، جنگ ادامهدار بین روسیه و اوکراین همچنان فشار قابلتوجهی بر عرضه انرژی، تورم جهانی و رشد اقتصادی وارد میکند.
این درگیریها موجب نگرانی فزاینده درباره پایداری رشد اقتصادی جهان شده و سرمایهگذاران را به سمت داراییهایی مانند طلا سوق داده که در دوران بیثباتی نقش پناهگاه مالی را ایفا میکند.
کد خبر: 720514 | ۱۴۰۴/۰۴/۰۲ ۱۱:۲۰:۵۸
در هفتههای اخیر، بازارهای مالی جهانی تحتتاثیر تنشهای ژئوپلیتیک، بهویژه تبادل آتش میان ایران و اسرائیل و ادامه درگیریهای روسیه و اوکراین، دستخوش نوسانات زیادی شدهاند.
در این میان، یکی از پناهگاههای امن سنتی سرمایهگذاران، یعنی طلا، بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته و قیمت آن با جهشی قابلتوجه همراه میشود.
به علاوه، ورود آمریکا به این جنگ میتواند سیاست پولی و سطوح نرخ بهره را در این کشور تحتتاثیر قرار دهد.
به گزارش دنیای اقتصاد، در دومین هفته ژوئن، تنش بین ایران و اسرائیل بهدنبال حملات هوایی اسرائیل به تاسیسات هستهای و موشکی ایران بهشدت افزایش یافت.
روز گذشته نیز دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تایید کرد که نیروهای آمریکایی به سه سایت هستهای ایران حمله کردهاند.
افزایش احتمال گسترش جنگ به سطح منطقهای، بهویژه در خاورمیانه که نقشی کلیدی در عرضه انرژی جهانی دارد، سبب شده طلا به عنوان یک دارایی امن با جهش قیمتی بیسابقهای روبهرو شود.
در این راستا، پس از آغاز تنشها، قیمت طلا در بازارهای بینالمللی تا سطح ۳۴۵۰ دلار در هر اونس افزایش یافت.
بااینحال، پس از چند روز، متاثر از شوک ناشی از جنگ ایران و اسرائیل از معاملات بازارهای جهانی خارج شد، چرا که این جنگ اثر چشمگیری بر اقتصاد جهان نداشت.
بااینحال پیشبینی میشد در صورت ورود ایالات متحده به این جنگ یا اخلال در زنجیره تامین جهانی از طریق مسدود شدن تنگه هرمز، اقتصاد جهان به طور مستقیم تحتتاثیر قرار گیرد.
با خارج شدن اثر جنگ از بازارها، قیمت طلای جهانی نیز به سطوح پایینتر افت کرد و معاملات این فلز گرانبها روز جمعه در قیمت ۳۳۶۸دلار در هر اونس بسته شد.
با اینکه روز گذشته که اخبار مبنی بر حمله آمریکا به سایتهای هستهای ایران منتشر شد، بازارهای جهانی در تعطیلات به سر میبردند، اما انتظار میرفت که امروز با گشایش معاملات بازار جهانی، قیمت طلا شاهد جهش قابلتوجهی باشد.
در کنار بحران جنگ ایران و اسرائیل، جنگ ادامهدار بین روسیه و اوکراین همچنان فشار قابلتوجهی بر عرضه انرژی، تورم جهانی و رشد اقتصادی وارد میکند.
این درگیریها موجب نگرانی فزاینده درباره پایداری رشد اقتصادی جهان شده و سرمایهگذاران را به سمت داراییهایی مانند طلا سوق داده که در دوران بیثباتی نقش پناهگاه مالی را ایفا میکند.
از سوی دیگر، دادههای اخیر از اقتصاد آمریکا نیز در جهت تقویت قیمت طلا عمل کردهاند.
شاخص قیمت مصرفکننده در ماه مه تنها ۰.۱درصد افزایش یافت که پایینتر از انتظار بود و گمانهزنیها درباره کاهش نرخ بهره توسط فدرالرزرو در ماه سپتامبر را افزایش داد.
کاهش نرخ بهره بهطور معمول موجب کاهش هزینه فرصت نگهداری طلا شده و همین موضوع جذابیت آن را در چشم سرمایهگذاران میافزاید.
علاوه بر این، بانکهای مرکزی از جمله چین و روسیه به خرید فیزیکی طلا ادامه دادهاند تا سهم دلار آمریکا را از ذخایر خارجی خود کاهش دهند.
کسری بودجه آمریکا؛ ریسک اصلی بازار
درحالیکه بیشتر نگاهها به جنگ خاورمیانه معطوف شده، تحلیلگران بانک آمریکا هشدار دادند که محرک اصلی برای افزایش قیمت طلا در بلندمدت، کسری بودجه عظیم ایالات متحده خواهد بود، نه لزوما درگیریهای نظامی.
این بانک پیشبینی کرده قیمت طلا تا یک سال آینده به ۴۰۰۰ دلار در هر اونس برسد؛ افزایشی حدود ۱۸درصدی نسبت به سطوح فعلی.
با اینکه جنگها میتوانند در کوتاهمدت بر قیمت طلا اثر بگذارند، اما تجربه نشان داده که چنین تنشهایی در بلندمدت اثر پایداری ندارند.
در واقع، طلا پس از آغاز حملات اسرائیل به ایران حدود ۲درصد کاهش قیمت داشته است.
تحلیلگران تاکید کردهاند که مذاکرات بودجهای کنگره آمریکا و احتمال تصویب طرح مالی ترامپ، منجر به افزایش شدید کسری بودجه و عرضه اوراق خزانهداری خواهد شد.
این نگرانیها باعث کاهش ارزش دلار آمریکا و افت تقاضا برای اوراق قرضه دولتی شدهاند، بهطوریکه بانکهای مرکزی سایر کشورها، از مارس گذشته حدود ۴۸میلیارد دلار از اوراق خزانهداری آمریکا را فروختهاند.
همزمان، همین بانکها همچنان در حال افزایش ذخایر طلای خود هستند.
با وجود رشد چشمگیر قیمتها، تحلیلگران بانک آمریکا بر این باورند که بازار طلا هنوز با مرحله اشباع فاصله دارد و فقط ۳.۵درصد از سبد سرمایهگذاران به این فلز اختصاص یافته است.
به همین دلیل، ظرفیت رشد بیشتر نیز وجود دارد.
درحالحاضر همزمانی بحرانهای منطقهای، تغییرات در سیاست پولی، کاهش ارزش دلار و رشد کسری بودجه آمریکا، چشمانداز صعودی طلا را تقویت کردهاند.
در سال ۲۰۲۵، طلا بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان دارایی امن در دوران بحران به رخ کشید.
به گفته کارشناسان و با توجه به متغیرهای کلیدی فعلی، این روند ممکن است تا مدتها ادامه یابد.
در شرایطی که اقتصاد آمریکا با چالشهای متعددی روبهروست و مسیر نرخهای بهره همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، اظهارات تازه مقامهای ارشد فدرالرزرو، نشاندهنده شکاف عمیق در میان تصمیمگیران این نهاد است.
همزمان ترامپ از بانک مرکزی خواسته برای بهبود رشد اقتصادی در دوران ریاستجمهوری او، نرخ بهره را کاهش دهد.
از سوی دیگر، ورود آمریکا به جنگ میان ایران و اسرائیل میتواند کسری بودجه دولت ایالات متحده را بیش از پیش افزایش داده و اقتصاد این کشور را از هدف تورمی ۲درصدی سیاستگذاران دور کند.
روز شنبه، اختلافنظر میان شورای حکام فدرال رزرو در حالی مطرح شد که ترامپ هنوز دستور شرکت در جنگ را صادر نکرده بود.
روز شنبه، کریستوفر والر، یکی از اعضای هیاتمدیره فدرالرزرو و از گزینههای اصلی برای جانشینی جروم پاول، خواستار کاهش نرخ بهره از ماه ژوئیه شده و اعلام کرده که اقتصاد آمریکا آمادگی لازم برای آغاز چرخه کاهش نرخها را دارد.
والر که در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ به فدرالرزرو پیوست، معتقد است دادههای اقتصادی نشان میدهند که کاهش نرخها به شرط احتیاط، اقدام مناسبی خواهد بود.
او در مصاحبه باCNBC گفت: «ما به اندازه کافی صبر کردهایم و بهرغم پیشبینیها، هنوز شوک قابلتوجهی از بابت تعرفههای ترامپ بر نرخ تورم مشاهده نکردهایم.» به باور او، حتی اگر در آینده شوکی از طرف تعرفهها وارد شود، اثر آن یکباره خواهد بود و منجر به تورم پایدار نمیشود.
این دیدگاه والر در تضاد با نظرات دیگر اعضای کمیته بازار باز فدرال (FOMC) بود.
درحالیکه ۱۰ نفر از اعضای این کمیته دو یا چند نوبت کاهش نرخ تا پایان سال را پیشبینی کردهاند، هفت نفر هیچ کاهشی را محتمل نمیدانند و دو نفر تنها یک کاهش را پیشبینی کردهاند.
پاول، رئیس فدرالرزرو، با وجود تاکید بر کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم در پیشبینیها، همچنان از صبر و ارزیابی بیشتر پیش از هرگونه اقدام سخن گفت.
دونالد ترامپ بهشدت از پاول و سیاستهای فدرالرزرو انتقاد کرده و خواستار کاهش شدید نرخها شده است.
او در شبکههای اجتماعی پاول را «احمقترین و مخربترین فرد در دولت» خواند و گفت که باید او را برکنار کند.
ترامپ معتقد است نرخ بهره فعلی باید ۲.۵واحد درصد پایینتر باشد تا فشار هزینههای مالی بدهی دولت کاهش یابد.
والر در واکنش به این اظهارات اعلام کرد که مسوولیت تامین مالی ارزانقیمت دولت بر عهده فدرالرزرو نیست و کنگره و وزارت خزانهداری باید با اصلاح وضعیت مالی خود، فشار را از بازار نرخ بهره بردارند.
در این حین، آخرین دادههای تورم (CPI) برای ماه مه، پایینتر از حد انتظار بود و نرخ تورم سالانه به ۲.۴درصد رسید.
همچنین شاخص ترجیحی فدرالرزرو یعنی «شاخص هزینههای مصرف شخصی» برای سومین ماه متوالی تنها ۰.۱درصد افزایش یافت که آرامترین روند از زمان همهگیری کووید تاکنون است.
این دادهها باعث شده برخی سیاستگذاران مانند مری دیلی، رئیس فدرالرزرو سانفرانسیسکو، اعلام کنند که تاثیر تعرفهها بر تورم کمتر از حد انتظار است و احتمال کاهش نرخ بهره در پاییز بیشتر خواهد بود تا ماه ژوئیه.
بهرغم عدمقطعیت در مسیر آینده نرخها، بازارها انتظارات خود را تنظیم کردهاند.
براساس دادههای بلومبرگ پیش از انتشار اخبار مبنی بر حضور آمریکا در جنگ جدید، سرمایهگذاران انتظار داشتند که اولین کاهش نرخ بهره در ماه اکتبر انجام شود.
با وجود شکافی که بین دیدگاه اعضای شورای حکام فدرالرزرو وجود دارد، شرکت آمریکا در جنگ ایران و اسرائیل و عواقب اقتصادی ناشی از آن، میتواند نظر این افراد را به هم نزدیکتر کند؛ چراکه نتایج تورمزای جنگ میتواند سیاستگذاران پولی این بانک را نسبت به کاهش نرخ بهره محتاطتر از پیش کند.
با به توجه باز شدن پای آمریکا در جنگ ایران و اسرائیل، تنشهای تجاری ناشی از تعرفههای ترامپ، نگرانی از رکود تورمی، و دادههای تورمی نسبتا ملایم، فدرالرزرو با چالش تصمیمگیری روبهروست.
جروم پاول باید در هفته آینده در مجلس کنگره حاضر شود و ضمن ارائه گزارش سیاستگذاری نیمسال ۲۰۲۵، از مواضع فدرالرزرو دفاع کند.
این جلسات احتمالا شفافیت بیشتری در خصوص جهتگیری آینده این نهاد به سرمایهگذاران و بازارها ارائه خواهد داد.
سکوت بازارهای مالی جهان
فایننشالتایمز، در یک گزارش، با نگاهی هشداردهنده به وضعیت کنونی بازارهای مالی جهانی، به مفهوم «سکوت اجتماعی» اشاره میکند؛ مفهومی که نشاندهنده اهمیت موضوعاتی است که دربارهشان صحبت نمیشود، نه آنهایی که در مرکز توجه هستند.
در شرایط کنونی، سکوت بازارهای مالی نسبت به ریسکهای گسترده اقتصادی و ژئوپلیتیک، خود به یک زنگ خطر تبدیل شده است.
در هفتههای اخیر، با وجود انبوهی از اخبار نگرانکننده مانند تهدید رئیسجمهور ترامپ درباره احتمال مشارکت آمریکا در حمله به ایران، کاهش شدید پیشبینی رشد اقتصادی از سوی بانک جهانی و هشدار فدرالرزرو در مورد افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی (رکود تورمی)، بازارهای مالی واکنش شدیدی نشان ندادهاند.
بازار سهام آمریکا حتی از اوایل آوریل بیش از ۲۰درصد رشد داشته و نزدیک به سقف تاریخی قرار دارد.
در همین حال، نرخ بازده اوراق خزانهداری دهساله آمریکا به ۴.۴درصد رسیده ولی در سطحی نسبتا پایدار باقی مانده است.
به نظر میرسد سرمایهگذاران هنوز وحشتزده نشدهاند.
این سکوت که بهنظر بیش از هر چیز نگرانکننده است، ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد.
نخستین عامل، پدیدهای به نام «اثر تاکو» است که بهزعم رابرت آرمسترانگ، بر پایه پیشفرضی شکل گرفته که ترامپ همیشه در نهایت از تهدیدهای خود عقبنشینی میکند.
از این رو، بازارها تهدیدهای او را چندان جدی نمیگیرند.
دلیل دوم، تاخیر زمانی در بروز اثرات شوکهای اقتصادی است.
بانک مرکزی دانمارک در مطالعهای نشان داده که تاثیر سیاستهای تجاری نامطمئن ممکن است یک سال طول بکشد تا در اقتصاد ظاهر شود.
همچنین بانک تسویهحسابهای بینالمللی (BIS) پیشبینی کرده که تاثیرات کامل نااطمینانی بر سرمایهگذاری و تولید، عمدتا در سال ۲۰۲۶ نمایان خواهند شد.
سومین عامل احتمالی، «خستگی از بحران» است.
از نظر برخی کارشناسان، حجم بالای شوکها و اخبار منفی موجب شده سرمایهگذاران یا در برابر آنها مقاوم شوند، یا آنقدر سردرگم و مبهوت که توان واکنش منطقی را نداشته باشند.
کارشناسان این وضعیت را نه یک فاجعه بزرگ مانند شوک همهگیری کووید، بلکه زخمهای پیدرپی و پیشروندهای مانند سرطان اقتصادی میدانند، که بهمرور سیستم را درگیر میکنند.
با وجود اینکه بسیاری از شاخصها هنوز نسبتا آرام هستند، ریسکهای بزرگی در کمین بازارها قرار دارند.
برای مثال، اگر تنشها در خاورمیانه منجر به بستهشدن تنگه هرمز و جهش قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار شود، میتواند ضربهای جدی وارد کند.
به گفته اقتصاددان انرژی، فیلیپ ورلگر، صنایع نفتی در زمان حمله اولیه اسرائیل به ایران ذخایر پایینی داشتند و موقعیتهای سفتهبازانه بزرگی در بازار مشتقه در جریان بود که در صورت تحولات شدید، ممکن است منحل شوند و بازار را به هم بریزند.
با این حال، قیمت نفت هنوز حدود ۷۵ دلار است و بازار در حالت تعلیق میان ترس و انتظار قرار دارد.
کارشناسان تاکید میکنند که آنچه امروز بازارها را تهدید میکند، یک فاجعه قریبالوقوع نیست، بلکه نوعی ریسک پنهان و نامرئی است؛ ریسکی که ممکن است بهناگهان فعال شود ولی پیشبینی زمان آن دشوار است.
همین موضوع سبب شده شاخص نوسانات (VIX) گاهی جهش یابد اما خیلی سریع فروبنشیند.
همین سردرگمی باعث شده پیامهای بازارهای مختلف با هم همخوانی نداشته باشند؛ درحالیکه بازار سهام آمریکا مانند ترامپ بهدنبال پیروزیهای کوتاهمدت است، بازار اوراق قرضه مانند مثل ایلان ماسک روی واقعیتهای بلندمدت و ناراحتکننده تمرکز دارد.
در نهایت فایننشالتایمز در این مقاله هشدار میدهد که این وضعیت ساکت و پرابهام، بیش از هرچیز بازتابی از سردرگمی و بیاعتمادی عمیق در میان سرمایهگذاران دارد؛ وضعیتی که حتی معاملهگران حرفهای را نیز مردد و نگران کرده است.
در چنین شرایطی، بروز بحران در بازار، با یک رویداد کوچک آغاز شود؛ اما کسی نمیداند چه زمانی و چگونه این بحران به یک فروپاشی بزرگ منتهی خواهد شد.
سکوت بازار گاه میتواند بلندترین فریاد باشد.