عضو هیئت علمی تربیت مدرس: ایران سمبل پایداری در شرایط سخت است
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در یادداشتی با اشاره به شرایط فعلی کشور، ایران را به درختی تنومند تشبیه کرد که از هر آزمون و چالشی با سربلندی و پیروزی بیرون میآید.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه تربیت مدرس، ابراهیم خدایار عضو هیئت علمی این دانشگاه در یادداشت خود بیان کرد: صدام که سال ۵۹ به ایران حمله کرد، گرگی بود در لباس میش.
به ظاهر مسلمان بود اما به همسایه مسلمان خود خیانت کرد.
همه میدانند او عروسکی دستنشانده غرب و آمریکا بود تا ما را به زانو بنشاند اما نتوانست.
اکنون ۴۶ سال از آن حادثه گذشته است.
ایران سربلند از آن آزمون دشوار بیرون آمد، اما صدام کجاست؟
بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ گرگی دیگر به ما حمله کرد.
اسرائیل کودککش، جانی مدرن.
همه میدانیم این یاغی جهان، دستآموز کیست.
با ایمان به امدادهای الهی و توان ملت بزرگ ایران، که درخت تناوری سه هزارساله است، از این آزمون هم سربلند بیرون خواهیم آمد.
ما ققنوسیم؛ برای پاسداشت وطن و نگاهداشت مام میهن، فرزندانمان را از دل آتش بیرون میآوریم.
اکنون پاسخ موشکی ایران به پایتخت دروغ و تزویر، تلآویو خبیث، احساس پیروزی را در دل ایرانیان غیور زنده کرد.
در تهران شب بیدار است و مردم هم بیدار.
تهران استوار بیدارتر از همه است و ایران با چشمانی درخشان، دلاورمردی فرزندان خود را به تماشا نشسته است.
با حمله به پایتخت تزویر، دلهایمان خنک شد اما این آغاز راه انتقام است.
دلهای غمگین اما پر از غرور ما در یاد شهادت دانشمندان هستهای، سرداران جانبرکف و مردم مظلوم و بیگناه آرام نمیگیرد جز با انتقام از تکتک اعضای کابینه سراسر دروغ و نحس تلآویونشین و ارباب نحستر او در واشنگتن.
همه بدانند دنیای غرب به ایرانیان چند جان بدهکار است و ما انتقام این جانهای عزیز را نگیریم، آرام نخواهیم گرفت: دیر است و دور نیست.
خدایا تو بدان که ما با ایستادن در مسیر درست تاریخ، از قربانی کردن بهترین عزیزانمان هم دریغ نکردیم.
ما به امید امدادهای تو پای در این مسیر سنگلاخ نهادهایم.
برای من که با آثار معلم شهید، دکتر علی شریعتی، از دهه شصت آشنا بودم.
در سال ۱۳۷۲ وقتی عنوان «نیایش در مثنوی» مولانا جلالالدین بلخی، بزرگترین شاعر عارف تمام دورانها را، به قول نیکلسون، برای تحقیق دوره کارشناسی ارشد برگزیدم، به جهان ذهن وی نزدیک شدم و وقتی کتاب نیاش نوشته الکسیس کارل، برنده فرانسوی جایزه نوبل (۱۹۱۲) را با ترجمه این معلم عاشق خواندم، با وی بیشتر آشنا شدم.
انتخاب آگاهانه مرگ
معلم شهید در جایی مرگ را نه فرآیندی زیستی بلکه انتخابی آگاهانه میداند: «خدایا: چگونه زیستن را تو به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت».
این نوع انتخاب آگاهانه مرگ ریشه در فرهنگ دینی و عرفانی ما دارد، آنجا که مولای ما حضرت علی (ع) آن را در عبارت «بمیرید پیش از آنکه بمیرید» جاودانه کرده است: موتوا قبل ان تموتوا.
و سنایی آن را اینگونه به قول خود تفسیر کرده: «بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی/ که ادریس از چنین مردن، بهشتی گشت پیش از ما»
ویلیام شکسپیر، شاعر بزرگ انگلیسی، در غزلواره ۱۴۶، تعبیر دیگری از این نوع مرگ دارد، هرچند جهان ذهن وی با عرفان مشرقزمین دیگرگونه است: «و مرگ که یک بار مردهاست، دیگر نمیمیرد.» این روزها که با تیغ ستم شقیترین انسانهای روی زمین، جنگی ناخواسته علیه ملت ما به پا شده است و هر روز سنگفرش خیابانها با خون بهترین عزیزانمان رنگین میشود، مرگ را میبینم که چقدر در برابر وطن، شرف و انسانیت دلاورمردان سرزمینم خوار و بیمقدار شده است.
گویی همه ملت ایران با صدایی واحد برای حفظ وطن این بیت را با صدای بلند میخوانند: «مرگ اگر مرد است گو نزد من آی/ تا در آغوشش بگیرم سخت تنگ»
بهراستی برای حفظ وطن، دین، شرف و ناموس آیا مرگ جز بازیچهای بیش است؟!
برای وطن حاضریم از جان ناقابل خود بگذریم.
مام ایران استوار بماند...
شهادت برای تشیع واژه غریبی نیست.
ما ایرانیان برای حفظ وجببهوجب خاک ایران چه جوانان رشیدی را که فدا نکردهایم.
اما خوب میدانم برای پدران و مادران داغ فرزند سنگین و جانگداز است.
همه مادران و پدران ایران شریک غم پدران و مادرانی هستند که در این چند روز با دستان خود گلهای پرپرشان را در دل خاک نشاندند تا مام ایران استوار بماند.
شهید منتظر مرگ نمیماند تا گرگ مرگ او را به کام خود بکشاند، او مرگ را صید میکند تا زنده جاوید بماند همانگونه که خداوند در قرآن کریم بشارت داده است: ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتا...
وقتی که مرگ در گرگومیش برزخ مرموز شام و بام در انتظار مرگ کمین بسته است.
هیچ لازم نیست اسم کسی یا نهادی یا گروهی برده شود تا تو بدانی چه کسی جان خود را در کف اخلاص میگذارد و بی چشمداشت شب و روز برای حفظ وطن جانفشانی میکند: «گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست/ در و دیوار گواهی بدهند کاری هست» این روزها که بزرگ جنایتکار غرب، شغال دمدمیمزاج ینگهدنیا، قمارباز کثیف، هر لحظه برای ایران رجز میخواند، من و تو میدانیم درباره چه کسانی حرف میزنیم: خواستم نامتان را بر زبان بیاورم دیدم چه بلند است مقامتان و من چقدر حقیرم.
قیام علیه امپراتوری شر
حمله اسرائیل غاصب به ایران در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ رقم زدن تاریخ جدید خاورمیانه در سده بیستویکم است.
مادر این حوادث سرزمین ایران و مردم آن هستند.
ما در این روزها در حال نوشتن تاریخ خاورمیانه هستیم.
پیروزی ما خاورمیانه را وارد دوره جدیدی خواهد کرد.
دستوپازدنهای بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ و بیهودهگوییهای سران اروپا علیه ایران از همین جا سرچشمه گرفته است.
پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷/ ۱۹۷۹ را باید مبدأ شکلگیری این دوره به شمار آورد.
هر تحلیل دیگری در این زمینه فاقد جامعنگری تاریخی است.
نسبت دادن درگیری ایران با اسرائیل به این یا آن دلیل داخلی و موضعگیری فلان و بهمان گروه سیاسی، تقلیلگرایی عبث است که راهی به دهی ندارد.