این ساختمان باز هم شیشهای خواهد شد+ عکس - تسنیم
ساختمان شیشه ای صدا و سیما دوباره و بهتر از قبل بازسازی می شود. اما آنچه در تاریخ به ثبت رسیده، برگ سیاه دیگری از جنایات رژیم صهیونیستی است که یک رسانه را مورد هدف قرار داد و دو شهید و چندین مجروح به جای گذاشت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز روز بازدید از ساختمان شیشهای صدا و سیما بود که هفتههای قبل از دور بسیار درخشان و جذاب به نظر میرسید و حالا به ساختمانی سوخته شبیه است.
ساختمانی که به واسطه جنایتکار بزرگ بشریت یعنی رژیم صهیونیستی به این شکل درآمده؛ دو شهید و چندین مجروح به جای گذاشت.
لحظهای که هنوز هم در تاریخ به یادگار مانده همان انگشتانِ محکم و استوار «سحر امامی» که بالا آمد و پرچم غیرت و ایستادگی بانوان ایران و اهالی رسانه را به اهتزاز درآورد.
اما بغض و اندوهِ بشیری روابط عمومی معاونت سیاسی هنوز اجازه نمیدهد طبقه به طبقه ساختمان شیشهای برود و روایتِ آن روز تلخ را بیان کند.
به همین خاطر در همان طبقه اول باقی میماند.
جایی که استودیوی شبکه خبر و همان صدایِ مقاومِ سحر امامی بلند شده است.
اما از همان جا، حکایت 5 اصابتِ موشک و بمب آن روز را اینطور روایت میکند: هرکدام به طرفی آمدند و از دفتر رئیس صداوسیما (پیمان جبلی) تا ساختمان خبر و تحریریه و بقیه موارد را نشانه گرفتند.
اما آیا اینجا موشک تولید میشود یا به امورِ نظامی مشغول است یا کار رسانهای و خبری؟
به تعبیرِ بشیری اینجا همه با قلم و خودکار و کاغذ و دوربین مواجهاند.
اما این حمله نتوانست برنامههای رسانه را مختل کند و از همان لحظه ابتدایی کار با انتقال به استودیوی تجهیز شدهی دیگری ادامه پیدا کرد.
پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم به جمع خبرنگاران ملحق میشود و و برای همراهی و اعلام همبستگی اعضای خانواده رسانه با صداوسیما تشکر و قدردانی میکند.
او تأکید دارد که که این حمله، عزم رسانههای ایران را برای انجام مسئولیت تاریخیشان در این برهه حساس، دوچندان کرده است.
جبلی همچنین به این نکته اشاره کرد: موشکها آمدند و رفتند اما میکروفونهای ما همچنان روشن است
اما هنوز هم نمیتوان وارد ساختمان شیشهای شد و همه طبقات را بازدید کرد.
باید در همان طبقه اول باقی ماند همانجایی که بچههای خبر بودند و سحر امامی خبر را آنطور رسا و حماسی خواند.
در کنار رئیس صداوسیما و حسین قرایی مدیرکل روابط عمومی صداوسیما، روابط عمومی معاونت سیاسی طوری روایت میکند که گویی همین الان اتفاق افتاده است.
چون هنوز بغض امانش نمیدهد.
او به ما میگوید: ما اینجا قلم و کاغذ و دوربین داریم و کار رسانهای میکنیم و دشمن روی چه منطق و اصولی ما را موشکباران میکند؟