خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 01 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ایستادگی و ولایت‌پذیری مردم مرزنشین کرمانشاه - تسنیم

تسنیم | استان‌ها | یکشنبه، 01 تیر 1404 - 11:30
مردان و زنان کرمانشاهی همچون دوران دفاع مقدس با صلابت و اقتدار در مقابل تهاجم رژیم منحوس صهیونیستی ایستاده اند و خود را پیرو محض ولایت فقیه می دانند.
دوست،شربت،امام،سر،كرمانشاهي،شيريني،كرمانشاه،بچه،جنگ،روز،حكيم ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، با شروع تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به کشورمان، نقاط مختلف استان کرمانشاه اعم از مراکز نظامی و غیرنظامی مورد هدف دشمن قرار گرفته است اما ایستادگی مردم استان همچون دوران دفاع مقدس در روزهای گذشته قابل توجه بوده و یک نمونه آن حضور گسترده مردم در تجمع بعد از نماز جمعه هفته گذشته بود که چشم دوست و دشمن را خیره کرد.
در این موقعیت مرد و زن کرمانشاهی دوشادوش هم اعلام کردند که پیرو ولایت هستند و پشت سر او حرکت می‌کنند.
حکیمه اسماعیلی متین یکی از بانوان کرمانشاهی است که حس خود را قالب یک یادداشت بیان کرده و در ادامه آمده است.
ما مرز نشینیم.
ساکن پهلوان‌شهر.
مردم اینجا با مشکلات زیادی درگیرند.
در بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی و غیره در کشور از رتبه‌های اولیم.
با رنگین کمانی از مذاهب؛ شیعه، سنی، وهابی و اهل حق و...
امام خامنه‌ای فرموده: «مردم #کرمانشاه مرزداران صادق و صمیمی هستند.
و کرمانشاه سینه ستبر ایران است.
می‌خواستیم روز جمعه مراسم جشن غدیر را سر خیابان برگزار کنیم.
دو، سه روز با بچه ها و دوستان خرید کردیم، برنامه ریختیم.
بچه ها پول‌شان را جمع کرده بودند برای جشن غدیر.
سرداران که شهید شدند، موکول شد به شنبه.
بادکنکها را برداشتیم، آهنگ‌های شاد را هم حذف کردیم.
دکور قبلی هم حذف شد، پرچم امام علی علیه السلام، لبنان، عکس سید حسن، حاج قسم و امام خامنه ای و غیره با آهنگ‌های حماسی.
فکر کنم امیرالمومنین علیه السلام جای شهدا را در روز ولایتش خالی دیده بود.
انگشتر دُرّ نجف به انگشت کردم.
به پسرهام گفتم: دعا کنین خدا اسم ما را جزء لشکر امام زمان عجل الله تعالی و لشکر حق بنویسند.
به 3000 نفر سر کوچه‌مان (دم چهار راه) شربت و شکلات و شیرینی دادیم.
شربت که به آخراش می‌رسید، تا خانه می‌دویدیم قابلمه بعدی را پر از شربت می‌کردیم.
مَردها می‌بردند سر کوچه.
بچه‌ها مدام در رفت و آمد، دویدن و پذیرایی بودند.
گل از گل‌شان شکفته بود.
حال و هوای روزهای جنگ را حس کردم.
از همه ماشین‌ها پذیرایی کردیم.
بوی اسفند به هوا می‌رفت.
مردم را با هر لباس و تیپ و قیافه‌ای آنجا کشانده بود.
بالای سرمان انگار چند تا بچه ترقه بازی می کردند، ما سرگرم کار خودمان بودیم.
دوست داشتم وسایلش را داشتم، تا پایان جنگ به مردم شربت و شیرینی و غذا بدهم.
دوست داشتم رزمنده‌ها بیایند و از شربت و شیرینی بخورند و خستگی در کنند.
دوست دارم با همه مردم محله حرف بزنم تا بدانند ما داریم از اسلام و انقلاب دفاع می‌کنیم، تا بدانند دوباره جنگ را بر ما تحمیل کرده‌اند.
همین از دستم برمی‌آمد برای جبهه مقاومت و دعای خیری و استغاثه‌ای.
دوست دارم خدا عمر مرا و خانواده‌ام را بگیرد و به رهبرم اضافه کند.
دوست دارم بچه‌ها که بزرگ می‌شوند عَلَم سرداران را بردارند.
این دوست داشتن.ها را باهاشان در میان می‌گذارم.
ان‌شاءالله که توی سپاه حق جایگاه خودمان را پیدا کنیم.
این روزها هم خانوادگی دنبال کاری هستیم که انجام دهیم.
حکیمه اسماعیلی متین از شهروندان کرمانشاهی
انتهای پیام/