آنچه در بخش سیاسی روزنامههای ۱تیرگذشت
در این مطلب مروری اجمالی بر مهمترین عناوین صفحات سیاسی روزنامههای کشور خواهیم داشت.

باشگاه خبرنگاران جوان؛روزنامه کیهان در شماره امروز خود در مطلبی با عنوان اگر اسرائیل را آرام بگذاریم آراممان نمیگذارد به تحلیل جنگ میان ایران و اسرائیل پرداخت در این مطلب آمده است که : این رژیم با تلقی این که ایران آمادگی لازم را برای یک جنگ طولانی مدت ندارد و با تکیه بر راهبرد همیشگی این رژیم در عملیات برقآسا و کوتاه مدت (که باتوجه با ضعفهای ذاتی اسرائیل اتخاذ شده) سعی بر این داشت که با موجی از حملات گسترده به کشورمان، نظام مقدس جمهوری اسلامی را به عقبنشینی و تسلیم وادارد.
بر خلاف این تلقی، ایران با اتخاذ تاکتیکهای نظامی مناسب، آمادگی خود برای نبردی سهمگین و طولانی مدت با رژیم اسرائیل را نشان داده و این نکته مورد اذعان تحلیلگران غربی و کارشناسان نظامی آمریکایی و اروپایی نیز قرار گرفته است.
بر خلاف رژیم جنایتکار صهیونیستی که از ضعفهای ذاتی همچون قلمرو(اشغالی) بسیار کوچک، عمق استراتژیک کم، جمعیت ناچیز، منابع محدود، اقتصاد عاریتی وابسته به کمکهای غرب، تاسیسات صنعتی و اقتصادی انگشت شمار و آسیبپذیر و مهمتر از همه جامعهای مصنوعی به سمت فروپاشی و واگرایی رنج میبرد، جمهوری اسلامی ایران با تاریخی هزاران ساله، جمعیتی جوان و عظیم، قلمرو پهناور چند ده برابر رژیم اشغالگر، اقتصاد مستقل و آببندی شده در کوران تحریمها، تاسیسات اقتصادی صنعتی پرشمار و پراکنده در قلمرو پهناور ایران و جامعهای کهن که به اذعان تاریخدانان و جامعهشناسان برجسته دنیا جز 5 ملت کهن دنیا و عصر پیش از دولت ملت به شمار میآید برای تداوم این کارزار کاملا آماده است.
همچنین بهتر بود که نتانیاهو جنایتکارترین فرد تاریخ و دیگر سردمداران احمق صهیونیست نگاهی به جنگ ایران و عراق میانداختند تا متوجه آمادگی تاریخی ایران برای نبردهای طولانی حتی چندین ساله شوند درست برخلاف رژیمی که حیات خود را در نبردهای کوچک میبیند.
همچنین این روزنامه در یادداشتی به استیصال رژیم صهیونیستی علی رغم سانسور شدید رسانه ای پرداخته در این مطلب ذکر شده است که علیرغم سانسور شدید اخبار جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، شواهد فراوانی از استیصال صهیونیستها و پشیمانی آنها از حمله به ایران حکایت میکند.
هاآرتص با نگرانی مینویسد: «پدافند اسرائيل شکست خورده است.
فوراً جنگ را متوقف کنید».
یوسی ملمن، روزنامهنگار معروف اسرائیلی که بهشدت ضدایرانی است با اشاره به آسیبها و تلفات گسترده رژیم صهیونیستی مینویسد: «شادی ما دوام نیاورد.
تا دیر نشده درخواست آتشبس کنید».
اسکات ریتر، افسر سابق پنتاگون در مصاحبه با CNN میگوید: «سامانه آمریکایی تاو هم شکست خورد.
اسرائیل در مقابل موشکهای ایران بیدفاع است.
ایران درحال نابود کردن مراکز حیاتی اسرائيل است».
شبکه تلویزیونی فاکسنیوز در گزارشی آورده است: «تلآویو به یک ویرانه تبدیل شده است».
خبرنگار اسرائیلهیوم میگوید: «ایران، تلآویو را به غزه تبدیل کرده است».
یکی از ساکنان مناطق اشغالی توئیت کرده است که: «آسمان با ابرهای غلیظی از دود سیاه پوشیده شده و دید تقریباً صفر است.
وضعیت روی زمین فاجعهبار است.
زبانههای آتش در مناطق وسیعی شعلهورند.
واقعاً چه اتفاقی دارد میافتد؟
آنچه اکنون در حال وقوع است، فراتر از تمام انتظارات است».
پیتر اریکسون، کارشناس برجسته آمریکائي میگوید: «اسرائیل تاکنون با یک کشور دارای ارتش مجهز روبهرو نشده بود که توان پاسخگوئی پشیمانکننده داشته باشد.
اسرائیل تمامشدنی به نظر میرسد».
اسموتریچ، وزیر دارائی رژیم صهیونیستی که به تندرویهای وحشیانه علیه ایران معروف است، میگوید: «ادامه جنگ با ایران برای اسرائیل بسیار دشوار و خطرناک خواهد بود».
روزنامه آمریکائي واشنگتنپست، توان موشکی اسرائیل را فروریخته میداند و مینویسد: «اسرائیل از رگبار موشکهای ایران فلج شده است».
والاستریتژورنال: «اگر ایران سطح کنونی حملات موشکی خود را حفظ کند، توانایی دفاع موشکی اسرائیل تنها ۱۰ تا ۱۲ روز دیگر دوام خواهد آورد».
این تحلیل که در برخی دیگر از رسانههای آمریکایی نیز آمده است، بعید نیست که برای گدائی کمک بیشتر از آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان باشد(!) در این صورت نیز نشانه شکست غیرمنتظره اسرائيل در مقابل حملات ویرانگر ایران خواهد بود .
روزنامه وطن امروز نیز در مطلبی با عنوان دفاع میهنی به همبستگی مردم ایران در دوران جنگ اشاره کرده است در این یادداشت اشاره شده است که هیچ چیز مثل تجاوز رژیم صهیونیستی نمیتوانست با این سرعت برقآسا، سرمایه اجتماعی نظام حاکم بر ایران را ترمیم کند اما از همین حالا باید نگران باشیم و مراقبت کنیم که این سرمایه حفظ شود و بر سر دعواهای پوچ یا اصرارهای بیهوده بر یکسری لجبازیهای فرقهای و اجتماعی مجدداً آسیب نبیند.
هرچند نسبت به سیستم حکمرانی کشور از جهات گوناگونی نقد وارد میشد اما سوا کردن حساب جمهوری اسلامی از ایران، از ابتدا اشتباه بود و افتادن در دام خدعه بدخواهان میهن به حساب میآمد.
این نظام را خود همین مردم بر سر کار آوردهاند و هرگاه که نسبت به آن نقد داشتند، حتی انتقاداتی بنیادین، میتوانستند از موضع صاحبان این نظام سیاسی و معمران آن، یعنی کسانی که به وجودآورندهاش هستند، این انتقادات را مطرح کنند، نه از موضع منکران وجودیاش.
البته موضعگیریهایی که بخشی از جامعه در شرایط حاد و عصبی اتخاذ میکند معمولاً موقت هستند و اشتباه صهیونیستها اساساً حساب باز کردن جدی روی این عصبانیتهای موقت و دائمی پنداشتنشان بود.
از سوی دیگر برای حفظ این سرمایه اجتماعی در ایام آتی و حتی دوران پس از فتح هم باید تدابیر ویژهای در نظر گرفته شود.
بازگشت جامعه به روحیه آرمانگرای دهه ۶۰ به این معنا نیست که هیچکدام از مناسبات اجتماعی دیگر تغییر نکردهاند و بعضی تحولات ظاهری را باید پذیرفت و در پیکره عظیم مفهوم ایرانیت و اسلامیت هضم کرد.
ما به این شکل خواهیم توانست تمام اتفاقاتی را که طی چند سال اخیر بر سرمان گذشت تبدیل به فرصتهایی برای صعود و ترقی کنیم، دوست و دشمن داخلی و خارجی را بهتر بشناسیم، از خطاها عبرت بگیریم و نقاط قوت را پررنگتر کنیم و دوباره به جایی برسیم که تحت هر نوع شرایط اجتماعی و اقتصادی، حال دلمان خوب باشد؛ چون همدیگر را داریم و به اینکه خدا با ما است امیدواریم.
«حالا همه مردم میدانند پای ایران در میان است.
حالا همه میدانند دشمن، دشمن ایران است.
جنگندههای دشمن به ایران شلیک میکنند.
به همه مردم ایران.
به پیر و جوان و کودک و زن و مرد.
در ۸ روز گذشته شهدای ایران از هر طیف و گروه و قشری بودند.
این خون، خون ایران است.
حالا همه پای کار ایران هستند.
یک دفاع میهنی کم سابقه در ایران شکل گرفته است.
نظیر آنچه در دهه شصت شکل گرفت.
آنجا صدام قاتل قصد ایران کرده بود و حالا نتانیاهوی جنایتکار و کودککش.
و حالا همه فهمیدهاند خدای این روزها، همان خدای دهه شصت است.»
وطن امروز در مطلبی دیگر به روال عادی زندگی مردم در شهرها پرداخته است :
امید دشمنان صهیونیست به اختلال جدی در نظام تصمیمگیران نظامی با ترور سرداران ما پس از پاسخ کوبنده در همان روز نخست جنگ به یاسِ دردناکی برایشان بدل شد.
اما در گام بعد این روحِ ایرانی بود که با قیام به زندگی، تیر آنها را به سنگ زد.
امروز نه فقط راهپیمایی غرورآفرین جمعه در سراسر کشور که آکنده از نماز جمعه اولیها بود، بلکه حتی کافهنشینی، سینما رفتن و برگزاری مراسم عروسی در این ایّام، بزرگترین جلوه شجاعت است.
نه تنها مردم با اطمینان قلبی به سربازان خود که ذیلِ یقین به تداوم تاریخی ایران است، پیوند دولت-ملت را به مثایه یک امر هویتی ثابت کردهاند، بلکه اوج مقاومت را با همین افعال و کارهای همیشگی به منصه ظهور رساندهاند.
زندگی به مثابه مقاومت حالا دیگر نه شعاری ایدئولوژیک یا یک بهانه برای برهم زدنِ سازمان زندگی، بلکه جوهره خودِ زندگی و مایه قوام آن است.
شهروندی که پیش از این درک متفاوتی از کنش سیاسی داشت و گمانِ غالبش این بود هر شکلی از کنشِ سیاسی لزوماً در تعلیقِ زیستِ روزانه تعریف میشود، حالا با همین زیستِ روزانه نه تنها کنش سیاسی دارد؛ بلکه این کنش، رنگ و بویی ملی نیز به خود گرفته است.
مطلب قابل ذکر دیگر این است که حفظ سازمان زندگی و استحکام سد روانی قاطبه مردم در برابر جنگ و اخبارش، نوعی رجز تحقیرآمیز در برابر دشمن نیز هست.
ملت ایران گرچه شجاع است ولی متهور نیست.
ایستادگی با عدم تحفظِ نابخردانه فرق دارد.
ایستادگی ملت و طنازیِ ملیحِ او، نه از سرِ تهور یا بیتفاوتی که از قیاسِ میان ۲ حریفِ نامتناسب است.
ایران آنچنان وسیع است که با چند ماه حمله هم از ریخت نیفتد؛ در مقابل اراضی اشغالی همین حالا هم رو به خرابی است.
روزنامه جوان در گزارشی با تیتر تماشاچی ویرانه ها به ویدئویی از نخست وزیر رژیم صهیونیستی که او را در حال بازدید از مؤسسه ویران شده وایزمن (مغز هستهای اسرائیل) پرداخته است .این مؤسسه ۲۷ خرداد ماه با دو موشک بالستیک جمهوری اسلامی ایران به یک خرابه تبدیل شد.
مؤسسه علوم وایزمن یکی از مراکز تحقیقاتی و علمی پیشرو در اسرائیل است که به عنوان «مغز هستهای اسرائیل» شناخته میشود و خدمات تحقیقاتی پیشرفتهای از جمله هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل دادههای اطلاعاتی و هدایت پهپادها را به ارتش اسرائیل ارائه میدهد.
این مرکز همچنین در زمینه توسعه سلاحهای خودکار یا نیمه خودکار، دستگاههای ردیابی و هدایت دقیق، فناوریهای پارازیت الکترونیکی و حفاظتی، علاوه بر تحقیق در زمینه انرژی هدایتشده و فناوریهای هستهای، و پشتیبانی از سیستمهای ماهوارهای نظامی فعالیت میکند.
بازدید بنیامین نتانیاهو از خرابههای وایزمن با آن چهره مغبون اگرچه ممکن است با هدف مظلومنمایی از رژیم به دنیا و حتی تشویق و تحریض امریکا به فاز جنگ نظامی با ایران طراحی شده باشد، به نظر میرسد این دو نگاه نخنما شده و اکنون رژیم صهیونیستی منفورترین رژیم در دنیا حتی در میان ملتهای اروپایی و غربی است.
او حتی نزد ساکنان اراضی اشغالی هم اعتبار و آبرویی ندارد، که اگر داشت مانع از خروج آنها از سرزمینهای اشغالی با توسل به زور نمیشد.
نتانیاهو همین الان هم با توقف جنگ، جنگ را باخته است و خود را باید برای تقاص همه جنایاتی که مرتکب شده، آماده کند.
او لابد بهتر از هرکسی میداند، ویرانیهای اسرائیل به همین یک نقطه ختم نمیشود، شمال تا جنوب سرزمینهای اشغالی به آوار تبدیل شده است.
او پس از غلطی که در ۲۳ خرداد مرتکب شد، نباید جان سالم از این معرکه به در ببرد.
نتانیاهو اکنون از سایه خود هم میترسد.
کسی چه میداند شاید همین روزها خبر ترور او به دست یکی از محافظانش، خبر روز دنیا شد.
این نشریه در مطلبی دیگر با تیتر هنر ظریف جنگیدن در دو میدان به سانسور شدید آمریکا درباره جنگ ایران و اسرائیل پرداخته است در این یادداشت ذکر شده امروز افکار عمومی دنیا متأثر از شبکههای اجتماعی است.
به عنوان مثال، اقبالی که مردم امریکا به پلتفرمهایی، چون اینستاگرام و فیس بوک و حتی پلتفرم چینی تیک تاک نشان میدهند، بیش از توجهی است که به رسانههای باسابقهای، چون CNN نشان میدهند.
کار به جایی رسیده است که مجلس نمایندگان امریکا جلسهای با نماینده تیک تاک در امریکا ترتیب میدهند، جلسهای که بیشتر از آنکه در جهت روشن شدن ابهامات باشد، لحنی محاکمهگونه و سرزنشگرایانه دارد.
چرا؟
امریکاییها به خوبی از قدرت و سیطره شبکههای اجتماعی بر افکار عمومی آگاه هستند و نمیخواهند عرصه روایتها در جنگ رسانهای را به رقیب خود ببازند.
بنابراین با همه شعارهایی که بر لزوم آزادی بیان میدهند عملاً به دنبال محدود کردن پلتفرمهای غیر امریکایی هستند.