خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 01 تیر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

به روی دوش ملائک بخواب کودک من؛ شعری برای کودکان ایران در زمانه جنگ

مهر | فرهنگی و هنری | شنبه، 31 خرداد 1404 - 19:11
محمد مرادی شاعر و منتقد ادبی، در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی و شهادت جمعی از کودکان، شعر تازه‌ای سروده و آن را به دختران و پسران کشورمان تقدیم کرده است.
بخواب،حقوق،خواب،روزگار،شيرين،بشر،گلم،لالا،بخند،خاكي،امير،علي ...

به گزارش خبرنگار مهر، محمد مرادی شاعر و منتقد ادبی، در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی به کشورمان و شهادت جمعی از کودکان، شعر تازه‌ای سروده و آن را به دختران و پسران کشورمان تقدیم کرده است که زیر حملات تروریستی رژیم صهیونیستی قرار دارند.
در ادامه غزل مرادی را با هم می‌خوانیم؛
*
کجای حادثه ماندی؟
بگو امیر علی؛
تمام آن شب را موبه‌مو امیر علی!
بگو چه‌شد عطش خواب‌های کودکی‌ات؟
از انفجار از آتش بگو، امیر علی!
تو خواب بودی و لبریزِ زندگی، پسرم!
که با گدازه شدی روبه‌رو، امیر علی!
بخواب!
خواب در این روزگار، شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
بخواب دختر خوبم!
بخواب مرسانا!
بدون قصه‌ی درس و کتاب، مرسانا!
تمام شد همه‌ی غصّه‌های کودکی‌ات
بخند!
بی‌غم و بی‌اضطراب، مرسانا!
عزیز کوچک من، بازی تو لالایی‌ست
به روی بالش رؤیا بخواب، مرسانا!
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
به سمت پنجره، پرواز کن!
محدثه‌جان!
کبوتری شو و پر، باز کن!
محدثه‌جان!
بگیر دست محمدرضا، برادر، را
جهان تازه‌ای آغاز کن، محدثه‌جان!
فرشته‌ای به ملاقات‌تان می‌آید، بَه!
کمی برای خدا ناز کن، محدثه‌جان!
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
به روی بالشی از نور، بی‌صدا، آرام
بخواب و دور شو از چنگ دردها… آرام!
به فکر بازی توپ و حیاط و کوچه نباش
بپر به آن‌طرف کوچه‌ی خدا…آرام!
صدای قلب تو را بمب‌ها نمی‌فهمند
ببند چشمانت را… علی‌رضا… آرام...
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر، فقط این است
*
بدون درد و غم و واهمه، بخواب گُلم!
در این جهان پر از همهمه، بخواب گلم!
بپوش چادر مشکی‌ت را و پاک و نجیب
بخواب دخترکم فاطمه!
بخواب گلم!
بخند فاطمه‌جان!
مرگ خواب زیبایی‌ست
عروسکی شو و بی‌واهمه، بخواب گلم!
بخواب!
خواب در این روزگار، شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر، فقط این است
*
شب تولد و شادی‌ست، ها!
مطهره جان!
بیا و جیغ بکش، ها!
بیا!
مطهره جان!
کفن بپوش که این طرحِ برف شادی توست
بپر در آن‌طرف ابرها، مطهره‌جان!
بخواب دخترم و خواب‌های خوب ببین!
لالا لالا لالا لالا لالا… مطهره‌جان!
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
لباس تو خاکی شد… نترس… خاکی باش!
تو جویبار زلالی، نماد پاکی باش!
برو به شهر خدا، پیشِ پیشِ او آنجا
از این زمانه‌ی کودک‌ستیز… شاکی باش!
تمام جسمت خاکی شده‌ست؟
عیبی نیست
شبیه کعبه، محمدحسین… خاکی باش!
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر، فقط این است
*
سلام محیا!
گل‌دخترم!
عروسک من!
سلام باغ گلِ برگ‌ریزِ کوچک من!
بخند و موی طلایی‌ات را به باد بده
عزیز من!
دل و جانم!
گلم!
وروجک من!
زمین برای تو امروزه، جای خوبی نیست
به روی دوش ملائک بخواب کودک من!...
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
بخند مثل گل نوبهار هانیه‌جان!
تو را به بمب… به موشک چه‌کار؟
هانیه‌جان!
بگیر دست پر از مهر و نور زهرا را
چه خواهری!
گل باغ بهار… هانیه‌جان!
بخواب راحت!
تا مثل تو… محمدعلی
میان خواب، بگیرد قرار… هانیه‌جان!
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
دو خواهرند که هم‌درد و هم‌زبان هم‌اند
دو خواهرند که گل‌های بوستان هم‌اند
شبیه دخترکان گلم، ضحا و سنا
دو خواهرند که عمر هم‌اند جان هم‌اند
بخواب!
فاطمه‌جان پیش خواهرت زهرا
شبیه گنجشکانی که عاشقان هم‌اند
بخواب!
خواب در این روزگار، شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
*
حقوق زور، حقوق کلک، حقوق فریب
حقوق حافظِ قاتل، حقوق دزد نجیب
حقوق کشتن آوارگان سنگ به دست
مدافع همه‌ی قتل عام‌های عجیب
حقوق ننگِ تمدن، حقوق ختمِ به‌شر
حقوق ظلم و تجاوز حقوق مکر و فریب
بخواب!
خواب در این روزگار شیرین است
که سهم ما ز حقوق بشر، فقط این است...