خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 31 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

جذابیت تصویری، ضعف روایی؛ نگاهی به فیلم جدید فرمول یک

تسنیم | ورزشی | شنبه، 31 خرداد 1404 - 16:29
فیلم جدید فرمول یک در حالی با تصویربرداری خیره کننده و بازی برد پیت توجه ها را جلب کرده که منتقدان از ضعف داستان و شخصیت پردازی آن گلایه دارند.
فرمول،فيلم،پيت،ساني،برد،روايت،واقعي،مسابقات،داستان،بازي،بارب ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم، منتقدان معتقد هستند که گرچه مسابقات در فیلم جدید فرمول یک به‌ طرزی خیره‌کننده و واقع‌گرایانه به تصویر کشیده شده‌اند اما ساختار داستانی آن ضعیف و قابل‌پیش‌بینی است.
فیلم جری بروکهایمر و جوزف کوشینسکی درباره دنیای فرمول یک با بازی برد پیت، دیمسون ادریس و خاویر باردم برای نخستین‌بار در نیویورک به نمایش درآمد.
این اثر طی یک سال و نیم با حمایت کامل سازمان فرمول یک تولید و بخش‌هایی از آن در جریان مسابقات واقعی گرندپری فیلمبرداری شده است.
لوئیس همیلتون نیز یکی از تهیه‌کنندگان پروژه بوده است.
پیش از اکران عمومی، جمعی از روزنامه‌نگاران آمریکایی و بریتانیایی فیلم را دیده و نقدهایی درباره آن منتشر کرده‌اند.
در ادامه برجسته‌ترین و صریح‌ترین نظرات درباره این اثر را مرور می‌کنیم.
برد پیت نقش برد پیت را بازی می‌کند
فیلم داستان «سانی هیز»، راننده کهنه‌کار مسابقات اتومبیلرانی (با بازی برد پیت) را روایت می‌کند که پس از سال‌ها بازنشستگی به دعوت «روبن سروانتس» (خاویر باردم)، مالک تیم «Apex» به فرمول یک بازمی‌گردد.
او هم‌تیمی «جاشوا پیرس» (دامسون ادریس)، راننده جوان و آینده‌دار تیم خواهد شد.
طبق روایت منتقدان، سانی در دهه 1990 در رقابت‌های فرمول یک حضور داشته و حتی با افسانه‌هایی چون آیرتون سنا و آلن پروست رقابت کرده است اما در گرند پری اسپانیا در سال 1993 طی تصادفی سهمگین تا آستانه مرگ پیش رفته است.
لوویا جیارکیه، منتقد «هالیوود ریپورتر» می‌نویسد: آنچه فرمول یک را از دیگر فیلم‌های موتور اسپرت متمایز می‌کند، توانایی کوشینسکی در آمیختن واقعیت‌های دنیای فرمول یک با یک روایت داستانی جذاب است.
همانند تاپ گان، کوشینسکی و فیلمبردارش، کلودیو میراندا، مرزهای سینمای اکشن را جابجا کرده‌اند تا هیجان زندگی در آستانه مرگ را به تصویر بکشند.
در برخی صحنه‌ها، مخاطب چنان در دل ماشین قرار می‌گیرد که تقریباً لمس مرگ را حس می‌کند.
یکی از بخش‌های تحسین‌ شده فیلم، تقابل نسلی میان سانی و جاشواست؛ تضادی که نشان می‌دهد فرمول یک چگونه طی دهه‌ها تغییر کرده است.
این ورزش همیشه به پول وابسته بوده است اما اکنون ورزشکاران باید بیرون از پیست نیز جذاب و قابل‌فروش باشند.
سانی از این ظواهر گریزان است، در حالی‌که جاشوا نمی‌تواند نادیده‌شان بگیرد.
جانی اولکسینسکی از نیویورک پست می‌نویسد: برد پیت کار خودش را می‌کند: او نقش برد پیت را بهتر از هر کسی که تاکنون این نقش را بازی کرده، ایفا می‌کند.
پیروزی سانی اهمیتی ندارد، زیرا در واقع اپل است که برنده واقعی است.
دست‌کم از منظر سینمایی.
بر خلاف دفعات پیش که اپل بی‌هدف میلیون‌ها دلار را خرج فیلم‌هایش می‌کرد، این بار کارگردان دقیقاً می‌دانسته با این بودجه چه کند.
او ادامه می‌دهد: مسابقه‌ها به‌ شکلی حیرت‌آور واقعی و نفس‌گیر از کار درآمده‌اند؛ تماشاگر باور می‌کند که پیت و ادریس واقعاً رانندگی می‌کنند.
در فیلمی که شخصیت‌هایش قابل پیش‌بینی‌اند، تمام قدرت اثر از صحنه‌های مسابقه نشأت می‌گیرد.
آیا فیلم طولانی است؟
بله اما در طول تماشای آن، حتی یکبار هم نپرسیدم: پایان کی فرا می‌رسد؟
بهترین صحنه‌های مسابقه‌ای که تاکنون فیلمبرداری شده است؟
نیکلاس باربر، منتقد بی‌بی‌سی داستان فیلم را چنین روایت می‌کند: او زمانی پسر طلایی فرمول یک بود اما 30 سال پیش، تصادفی وحشتناک همه‌ چیز را از او گرفت.
حرفه‌اش را نابود کرد، زندگی‌اش را به‌ هم ریخت و او را درگیر چندین ازدواج ناموفق کرد.
حالا با ون خود به مسابقات درجه‌ دو می‌رود، قمار می‌کند یا راننده تاکسی است.
با این‌حال، یکی از ایرادات اساسی فیلم آن است که سانی، پیش از آغاز داستان، هم از نظر روانی و هم جسمی کاملاً بهبود یافته است.
او دیگر نه زخمی دارد، نه شیاطینی در درون، نه نقطه‌ ضعفی، جز تکبر آرامی که از برد پیت انتظار می‌رود.
باربر می‌نویسد: سانی بلافاصله پس از ورود به سیلورستون، خود را به‌ عنوان نابغه‌ای تاکتیکی، رهبری الهام‌بخش، بازیکنی تیمی، مهندسی نوآور و جنتلمنی کاریزماتیک معرفی می‌کند که در جلسات فنی، ترفندهای کارتی اجرا می‌کند و هیچ علاقه‌ای به جام و پول ندارد.
تنها چیزی که مشخص نیست، این است که اصلاً چرا چنین ابرقهرمانی فرمول یک را ترک کرده بود؟
او ادامه می‌دهد: هم‌نشینی با این رذلِ کاریزماتیک سرگرم‌کننده است، اما ارتباط احساسی با داستانی که شخصیت اصلی‌اش از مردی بزرگ ولی متکبر به مردی بزرگ و کمی کمتر متکبر تبدیل می‌شود، دشوار است.
در این بین بزرگترین نقد باربر به فیلم، تصویری است که از فرمول یک ارائه می‌دهد: فیلم در حقیقت یک تیزر تبلیغاتی پرزرق‌وبرق است، با آن‌قدر جاگذاری محصول که احتمال دارد برندها بیشتر از شخصیت‌ها در ذهن مخاطب بمانند.
هیچکس کار اشتباهی نمی‌کند، هیچ خطری واقعی در کمین نیست و در نتیجه، هیچ تنشی وجود ندارد.
داستان از یک گرندپری به گرندپری بعدی می‌پرد.
در آغاز، تیم اصلی شکست می‌خورد و سپس ...
می‌توانید حدس بزنید چه خواهد شد.
بله، احتمالاً نسخه تخیلی شما جسورانه‌تر از نسخه نهایی فیلم باشد.
انتهای پیام/