سردار سلامی؛ فرماندهای برجسته در عرصه علم، جهاد و معنویت - تسنیم
مشاور فرمانده سپاه در یادداشتی نوشت: شهید سلامی شخصیتی نظامی بود اما در عین حال نظامی گری را با جهاد فی سبیل الله درآمیخته بود و توانسته بود با شکوفا نمودن ابعاد شخصیت علمی، فرهنگی، عرفانی و معنوی خود به نظامی گری ارزش و اعتباری صد چندان ببخشد.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- حمیدرضا مقدمفر مشاور فرمانده سپاه طی یادداشتی درخصوص شهادت سردار سرلشکر حسین سلامی فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمله تروریستی رژیم صهیونیستی که بامداد امروز به مناطق مسکونی و نظامی کشورمان به شهادت رسید، به شرح زیر نوشت:
دست جنایتکار رژیم صهیونیستی امروز به خون سرداری از سرداران سپاه پرافتخار پاسداران و یادگاری از یادگاران دوران دفاع مقدس آغشته شد.
سردار سپهبد شهید سلامی سرداری در تراز مجاهدان مخلص راه خدا بود که سرنوشتی جز شهادت زیبنده آنان نیست و خدا خواست او نیز با چهرهای خونین خدای خویش و یاران شهیدش مخصوصا حاج قاسم عزیز که آرزوی پیوستن به آنها را داشت ملاقات کند.
او دارای شخصیتی ذو ابعاد بود که جمع همه آنها در وجودش از او انسانی در تراز انقلاب اسلامی ساخته بود.
او آیینه انسانی بود که انقلاب اسلامی در دامن خود پرورش داده بود تا زمینهساز تمدن نوین اسلامی و بسترساز طلوع خورشید ولایت عظمی الهی شوند.
او شخصیتی نظامی بود اما در عین حال نظامیگری را با جهاد فیسبیلالله درآمیخته بود و توانسته بود با شکوفا نمودن ابعاد شخصیت علمی، فرهنگی، عرفانی و معنوی خود به نظامیگری ارزش و اعتباری صد چندان ببخشد.
او در عین حال که در کسوت فرمانده نظامی آشنا و مسلط به تکنیکها و تاکتیکهای جنگ بود به دلیل توانمندیهای علمیاش میتوانست بهخوبی از فناوریهای نو در امر فرماندهی یکی از مهمترین ظرفیتهای نظامی کشور بهره ببرد.
سردار سلامی بهدلیل همین تسلط علمی که او را تبدیل به دانشمندی برجسته ساخته بود قول و عملش توسط اصحاب علم، فرهنگ و اندیشه مورد اعتنا قرار میگرفت و توانسته بود تراز فرماندهی سپاه را ارتقا بخشد و از ظرفیتهای نخبگانی کشور برای پیشبرد اهداف سپاه در پاسداری عالمانه و خردورزانه از انقلاب اسلامی بهخوبی استفاده کند.
او حافظ قرآن و نهجالبلاغه بود اما باید اذعان نمود که او از این سطح فراتر رفته بود و حامل پیامها و معارف قرآن و نهجالبلاغه بود.
کسانی که از نزدیک با ایشان حشر و نشر داشتهاند میتوانند گواهی دهند که او فرماندهیاش فرماندهی قرآنی بود و این قرآن بود که بر او فرماندهی میکرد و امر فرماندهی او را سامان میداد.
به طوری که در اکثر موارد بهراحتی میشد تشخیص داد که منطق تصمیمات او چگونه از آیات قرآن الهام گرفته شده است.
یکی دیگر از ویژگیهای وی ولایتمداری او بود.
او بهراستی خود را سرباز رهبر حکیم انقلاب میدانست و در قول و عملش میشد این احساسش را به عیان مشاهده کرد که به زبان حال به رهبرش میگوید «روی من حساب کن».
او در سختترین شرایط امر رهبر را بر هر چیز دیگری ترجیح میداد و در پیروی از رهبر فرزانه انقلاب نه دچار تعجیل میشد و نه تعلل بلکه چشم بر دست و فرمان ولی و گوش جان بر اجرای اوامرش داشت و در این راه «لا تأخذه لومه لائم» بود.
علاوه بر این سردار سلامی را باید یکی از مردمیترین فرماندهان نظامی کشور قلمداد کرد.
او مردم را دوست میداشت و از حضور در میان آنان لذت میبرد و در شنیدن سخنان و درخواستهای آنان دچار سختی و تعب نمیشد و همواره بهدنبال اجابت خواستههای آنان بود.
او شهیدانه زندگی کرد و با یادگاران شهیدان پیوندی عاطفی داشت بهطوری که نقل میکنند تقریبا با همه خانوادههای معظم شهدای مدافع حرم حضوری دیدار داشت و خود را موظف به رفع مشکلات آنان میدانست.
صبر، سعهصدر و حوصلهورزی و بسیاری از خصوصیات دیگر از او فرماندهی اخلاقمدار ساخته بود.
کسی در مواجهه با او دچار لکنت زبان نمیشد و در برابرش احساس آرامش میکرد و باور میکرد که او دوستش دارد و او نیز مهر فرمانده را به دل میگرفت و با او پیوندی عاطفی برقرار میکرد و این باعث میشد مدیریت و فرماندهیاش بر قلبها باشد تا بر ابدان.
شجاعت مثالزدنیاش که از دوران جهاد و حماسه به یادگار داشت از او فرماندهی مقتدر و خوار چشم دشمنان ساخته بود.
دشمن روی حرف او حساب میکرد و میدانست که او در هر شرایطی تسلیم خواست و اراده دشمن نمیشود.
سردار سلامی در مقام سخن ادیبی والا و حقیقتا به تأسی از مولایش امیر کلام بود که به او در کنار تمام سجایای کمنظیرش قدرت مثالزدنی در عرصه جهاد تبیین داده بود.
اگر امروز مشاهده میکنیم او در آتشکین دشمنان سوخته و هدف اقدام تروریستی قرار گرفته است ناشی از شجاعت، عزم و اراده پولادینی بوده است که هراس بر دل دشمن افکنده بوده است.
او در سحرگاهان ایام غدیر با خون خود بیعتش با مولایش که او نیز با چهرهای خونآلود و با ندای «فزت و رب الکعبه» به ملاقات خدایش شتافته بود را تجدید کرد و در عمل و در سرنوشت خونینش نشان داد که از متمسک بودن به ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام دلشاد و خشنود است.
طوبی له که دست در دستان علی علیه السلام با سرافرازی و لباس پاسداری در دفتر کارش که قرارگاه اصلی میدان کارزار با دشمنان بود، به ملاقات خدا رفت و جام «ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» را نوشید.
انتهای پیام/