نمایش خشونت برای پنهانکردن ناکامیهای ترامپ
دولت ترامپ با ایجاد بحران مصنوعی در لسآنجلس، تلاش دارد با بزرگنمایی آشوب، توجه عمومی را از ناکامیهای اقتصادی خود منحرف کند.

در هفته گذشته، لسآنجلس صحنه درگیریهایی شدید میان نیروهای امنیتی فدرال و معترضان مهاجر بوده است؛ اما آنچه از سوی دولت ترامپ بهعنوان مقابله با شورشهای خشونتطلبانه معرفی شده، در واقع بحرانی ساختگی و هدفمند برای بهرهبرداری سیاسی است.
جریان از آنجا آغاز شد که نیروهای مهاجرت و امنیت داخلی آمریکا (ICE و DHS) با یورش گسترده به یک کارخانه پوشاک در منطقه تولیدی لسآنجلس، اقدام به بازداشت دستهجمعی کارگران مهاجر کردند.
خانوادههایی از هم پاشیده شدند، فعالان اتحادیهای مانند «دیوید هوئرتا» دستگیر شدند و اعتراضها در خیابانهای اطراف بالا گرفت.
اما دولت فدرال نهتنها حاضر به عقبنشینی نشد، بلکه با اعزام گارد ملی و تهدید به استقرار نیروهای تفنگدار دریایی، سطح بحران را تشدید کرد.
ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با لحنی تحریکآمیز، معترضان را «اوباش مهاجم» خواند و مدعی شد که «مهاجران غیرقانونی لسآنجلس را اشغال کردهاند».
در واقع، او از این بحران برای بازتعریف یک دشمن خیالی استفاده کرد؛ دشمنی که قرار است ناکامیهای اقتصادی، افزایش تورم، نارضایتی عمومی از سیاستهای بهاصطلاح رفاهی دولت و کاهش خدمات اجتماعی را توجیه کند.
فعالان محلی و مقامات شهری بهشدت با این روایت مخالفاند.
«هوگو سوتو-مارتینز»، عضو شورای شهر لسآنجلس، در واکنش به ادعاهای ترامپ گفت: «اینکه ترامپ میگوید مردم لسآنجلس گروگان مهاجران شدهاند، کاملاً مغرضانه و تحریف واقعیت است.
مهاجران بخشی جدانشدنی از تار و پود اجتماعی این شهرند.»
در طول آخر هفته، هزاران نفر از اقشار مختلف مردم، از اتحادیههای کارگری گرفته تا فعالان حقوق مهاجران، دانشجویان و شهروندان عادی، در اعتراض به این سیاستها به خیابانها آمدند.
دولت ترامپ در اقدامی بیسابقه، یکی از معترضان را که به یک خودروی پلیس سنگ پرتاب کرده بود، در فهرست افراد تحت تعقیب FBI در کنار جنایتکاران بزرگ بینالمللی قرار داد.
«گلوریا گایاردو»، معلم مدرسهای در لسآنجلس، معتقد است که هدف دولت از این اقدامات، نه تأمین امنیت، بلکه ایجاد فضایی ترسآلود برای سرکوب صدای مخالف است.
او میگوید: «آنها میخواهند با دامنزدن به این تصاویر خشن، دنیا را قانع کنند که برخورد نظامی موجه است.
در حالیکه اکثریت معترضان، صلحطلب و نگران سرنوشت خانوادهها هستند.»
از سوی دیگر، تحلیلگران اقتصادی نیز این بحران را نوعی تاکتیک انحرافی میدانند.
با تشدید فشار بر طبقه کارگر، کاهش خدمات درمانی و حمایتی، و تصویب لایحهای که بهنفع ثروتمندان و به ضرر فقراست، ترامپ بهدنبال دشمنسازی برای منحرف کردن افکار عمومی است.
«ماریتسا نونسو»، مدیر مرکز کارگران پوشاک لسآنجلس، میگوید که حمله به کارگران مهاجر، تلاشی برای از بینبردن سازمانیافتگی و کاهش دستمزدهاست.
به گفته او، «کارگران مهاجر، استادان ماهر صنایع هستند.
آنها مزد پایین نمیگیرند، چون بیمهارتاند، بلکه، چون در معرض تهدید اخراج و بازداشت قرار دارند.»
در نهایت، این بحران تنها یک نشانه دیگر از رویکرد عوامگرایانه و ضددموکراتیک ترامپ است؛ رویکردی که با ساخت دشمن خارجی، سرکوب داخلی، و بهرهبرداری از رنج مردم، در پی بقای سیاسی است.
اما بهای این نمایش، امنیت و کرامت هزاران خانواده مهاجر و کارگر در لسآنجلس است.
دولت ترامپ، بهجای حل بحرانهای واقعی، همچنان سرگرم خلق بحرانهای مصنوعی است.
منبع: جاکوبین