خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 18 خرداد 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

عرفان امام خمینی(ره) به هیچ فرقه، نحله و طریقتی تعلق ندارد

تسنیم | استان‌ها | یکشنبه، 18 خرداد 1404 - 10:13
در گفت وگو با محمد فنائی اشکوری مختصات و ویژگی های عرفان امام خمینی(ره) تشریح شد.
عرفان،عرفاني،عقل،شيعي،تسنيم،اشكوري،شرع،معرفت،معصومان،خدمت،ام ...

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، در ایام سالگرد عروج ملکوتی امام خمینی(ره) گفت‌و‌ گویی ترتیب داده‌ایم با محمد فنائی‌ اشکوری استاد فلسفه و عرفان تطبیقی دربارۀ ابعاد اندیشیۀ عرفانی امام خمینی به عنوان یکی از جلوه های عرفان شیعی در دوران معاصر.
در ادامه متن این گفتگو از نظر شما می‌گذرد.
تسنیم: اندیشۀ عرفانی امام خمینی(ره) را در کدامیک از سنت های عرفانی جهان اسلام قرار می دهید و چه ویژگی هایی دارد؟
فنائی اشکوری: امام خمینی(ره) از میراث عرفانی جهان اسلام بهره کافی را می‌برد اما به هیچ فرقه، نحله و طریقتی تعلق ندارد.
عرفان امام خمینی همان عرفان ناب شیعی است که از آموزه های مکتب اهل بیت(ع) استفاده می شود.
تسنیم: منظور شما از عرفان شیعی چیست و این مفهوم در برابر چه نوع عرفانی مطرح می‌شود؟
فنائی اشکوری: منظور از عرفان شیعی، روایت شیعی از عرفان اصیل اسلامی است.
این عرفان، نه لزوماً همۀ آن چیزی است که در فرقه‌ها یا میان عارفان شیعه رایج است، بلکه عرفانی است که از آموزه‌های شیعی استخراج می‌شود و با اصول و مبانی اسلام همخوانی کامل دارد.
در واقع، عرفان شیعی، همان عرفان اصیل اسلامی است که در چارچوب تعالیم قرآن، سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تعریف می‌شود.
این مفهوم در برابر عرفان‌هایی قرار می‌گیرد که ممکن است از اصول شرعی یا عقلی فاصله گرفته یا به انحرافات نظری و عملی مبتلا شوند.
عرفان شیعی به‌عنوان یک نظام معرفتی و عملی، نه‌تنها به دنبال تبیین رابطه انسان با خدا، بلکه به دنبال ایجاد تعادل بین ابعاد وجودی انسان (روح، جسم و اجتماع) است.
این تمایز عرفان شیعی از برخی جریان‌های عرفانی دیگر، مانند عرفان‌های غیرابرهیمی یا عرفان‌های التقاطی، در تأکید بر پیوند ناگسستنی با شریعت و هدایت معصومان(ع) نهفته است، که آن را از خطر انحرافات نظری یا عملی حفظ می‌کند.
تسنیم: عرفان امام خمینی که بازتابی از عرفان شیعی است چه ویژگی ها و شاخصه‌هایی دارد ؟
فنائی اشکوری: بنده پس از بررسی‌ها و تأملات، به پنج شاخصه اصلی برای عرفان اصیل اسلامی/شیعی رسیده‌ام که شخصیت هایی مانند امام خمینی و علامه طباطبائی نمونه های بارز این نوع عرفان هستند .
این شاخصه‌ها، معیارهایی برای سنجش اعتبار هر نظام عرفانی هستند.
این شاخصه‌ها عبارت‌اند از:
1.
مطابقت کامل عرفان با شریعت اسلامی در اصول و فروع: عرفان اصیل باید با تعالیم شریعت، اعم از اعتقادات و احکام عملی، همخوانی داشته باشد.
2.
الگو قرار دادن پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به‌عنوان اسوه‌های کامل سلوک عرفانی: تنها معصومان (ع) مرجع بی‌خطا در سلوک معنوی هستند.
3.
تحصیل معرفت از همه راه‌های معتبر عقلی، نقلی و شهودی: عرفان معتبر، معرفت را از مسیرهای عقل، وحی و شهود به‌صورت هماهنگ به دست می‌آورد و برای هر سه راه و منبع اعتبار قائل است.
4.
خدمت به خلق و مشارکت در فعالیت‌های انسان‌دوستانه: سلوک عرفانی باید با خدمت به جامعه و مشارکت اجتماعی همراه باشد، نه صرفاً عبادت و مراقبۀ فردی و در انزوا.
5.
رعایت عقلانیت و اعتدال در سلوک عرفانی: عرفان باید از افراط و تفریط به دور باشد و با عقل و شرع هماهنگ عمل کند، لذا ریاضت‌های سخت که نوعی خودآزاری است، در عرفان اصیل جایی ندارد.
این پنج شاخصه نه‌تنها به‌عنوان معیارهای ارزیابی، بلکه به‌عنوان یک نقشه راه برای سالک عرفانی عمل می‌کنند.
برای مثال، تأکید بر هماهنگی عقل، نقل و شهود، عرفان شیعی را از نظام‌های عرفانی صرفاً شهودی یا صرفاً شریعت‌محور متمایز می‌کند و آن را به یک نظام جامع و پویا تبدیل می‌کند که می‌تواند با نیازهای انسان معاصر نیز سازگار باشد.
این ویژگی ها را می توان در آثار، بیانات، مواضع و سلوک عرفانی امام خمینی مشاهده کرد.
تسنیم: این پنج شاخصه چه نقش و جایگاهی در عرفان دارند؟
فنائی اشکوری: این شاخصه‌ها معیارهایی برای ارزیابی هر نظام یا جریان عرفانی هستند.
هر نظام، گرایش یا اندیشه‌ای که ادعای عرفان دارد، می‌تواند با این معیارها سنجیده شود.
هرچه انطباق یک نظام عرفانی با این شاخصه‌ها بیشتر باشد، آن نظام معتبرتر و مطلوب‌تر است ، البته انطباق کامل و مطلق دشوار است، زیرا عرفان کامل تنها در معصومان(ع) محقق می‌شود.
با این حال، هرچه عرفانی به این معیارها نزدیک‌تر باشد، برتر و به حق نزدیک‌تر خواهد بود.
این شاخصه‌ها به‌عنوان یک فیلتر معرفتی و عملی عمل می‌کنند که از انحرافات عرفانی، مانند عرفان‌های کاذب یا التقاطی، جلوگیری می‌کنند.
در عین حال، این معیارها انعطاف‌پذیر هستند و به عارفان اجازه می‌دهند تا در چارچوب شریعت و عقل، تجربه‌های معنوی خود را تعمیق بخشند، بدون اینکه به دام تعصب یا انحصارطلبی بیفتند.
تسنیم: آیا این پنج شاخصه مختص عرفان شیعی است و عرفان غیرشیعی فاقد آن‌هاست؟
فنائی اشکوری: این شاخصه‌ها ویژگی‌های عرفان اصیل اسلامی را نشان می‌دهند که در عرفان شیعی به‌صورت کامل‌تری متبلور است.
هر نظام عرفانی که این ویژگی‌ها را داشته باشد، مطلوب و معقول شمرده می‌شود ، البته الگو قرار دادن اهل بیت(ع) مختص عرفان شیعی است، زیرا در اهل سنت فقط پیامبر (ص) چنین جایگاهی دارد.
از نگاه شیعی سنت و سیرۀ سیزده معصوم دیگر امتداد سنت و سیرۀ پیامبر است.
اما سایر شاخصه‌ها، مانند مطابقت با شریعت، عقلانیت و خدمت به خلق، چیزی است که از هر مسلمانی انتظار می‌رود و باید در هر عرفان اسلامی یافت شود.
بحث من در اینجا کلی است و به مصادیق خاص یا جریان‌های عرفانی مشخص محدود نمی‌شود.
هدف، ارائه معیارهایی برای ارزیابی عرفان مطلوب است، نه قضاوت درباره فرقه‌ها یا افراد خاص.
گام بعدی، سنجش جریان‌ها و آموزه‌های عرفانی با این معیارها خواهد بود.
در نهایت، عرفان مطلوب اسلامی باید با عقل و شرع سازگار باشد، و این پنج شاخصه در واقع به همین اصل کلی بازمی‌گردند.
تمایز عرفان شیعی در تأکید بر نقش اهل بیت(ع) به‌عنوان الگوهای بی‌خطا، به آن یک هویت متمایز می‌بخشد که ریشه در مفهوم ولایت دارد.
این ویژگی، عرفان شیعی را به یک نظام عرفانی پویا تبدیل می‌کند که نه‌تنها به مسائل معنوی، بلکه به مسائل اجتماعی و اخلاقی نیز توجه دارد، و این امر آن را از برخی جریان‌های عرفانی که صرفاً بر تجربه‌های فردی متمرکزند، متمایز می‌سازد.
تسنیم: چرا از مفاهیمی مانند توحید و ولایت به‌عنوان ویژگی‌های عرفان مطلوب سخن نگفتید؟
فنائی اشکوری: در این بحث، تمرکز بر ویژگی‌های ساختاری و روش‌شناختی عرفان است، نه محتوای اعتقادی یا عملی خاص.
توحید و ولایت از اصول محتوایی عرفان هستند که باید با روش اجتهادی و استناد به عقل و شرع اثبات شوند.
این شاخصه‌ها معیارهایی برای سنجش هر محتوا یا عمل عرفانی‌اند، نه تعیین اینکه کدام عقیده یا عمل درست است.
هر محتوای نظری یا عملی باید با این پنج معیار سازگار باشد تا معتبر تلقی شود.
توحید و ولایت، اگرچه اصول بنیادین عرفان اسلامی‌اند، اما در این چارچوب به‌صورت ضمنی در شاخصه‌ها حضور دارند.
برای مثال، شریعت‌مداری و تبعیت از معصومان(ع) مستقیماً به توحید و ولایت اشاره دارند، اما به‌صورت روش‌شناختی بیان شده‌اند تا بتوانند به‌عنوان معیارهای عملی برای سنجش هر نظام عرفانی به کار روند.
تسنیم: این معیارها، با کدام جریان و طریقت عرفانی در جهان اسلام مطابقت دارند؟
فنائی اشکوری: این عرفانی است که از معارف دین و آموزه های اهل بیت(ع) ب ه دست می آید و ع ا رفان شیعی مانند حضرت امام و علامه طباطبا ی ی نزدیدک ترین افراد به این نوع از عرفان هستند.
د ر این مقام بررسی و ارزیابی فرقه های عرفانی نیستم .
معیار عقل، قرآن و سنت معصومان(ع) است که شامل قول، فعل و تقریر آن‌هاست.
هیچ فرد یا جریانی جز معصومان مرجعیت مطلق ندارد.
از همه عارفان می‌توان به‌اندازه ظرفیت و انطباق اندیشه‌هاشان با این معیارها بهره برد، اما تبعیت مطلق تنها از معصومان جایز است.
برخی عارفان یا جریان‌ها ممکن است به این معیارها نزدیک‌تر یا دورتر باشند، اما مرجعیت نهایی با عقل و شرع است، نه افراد یا جریان‌ها.
این رویکرد، از یک‌سو از تعصب نسبت به جریان‌های عرفانی خاص جلوگیری می‌کند و از سوی دیگر، امکان بهره‌مندی از حکمت‌های موجود در سنت‌های عرفانی مختلف را فراهم می‌سازد، مشروط بر اینکه با معیارهای عقل و شرع سازگار باشند.
تسنیم: منظور از موافقت با شرع چیست؟
فنائی اشکوری: موافقت با شرع یعنی انطباق با قرآن و سنت معصومان(ع)، شامل قول، فعل و تقریر آن‌ها.
این بحث کلی است و به مصادیق خاص وارد نشده‌ام.
اینکه کدام فهم یا آموزه عرفانی با شرع سازگار است، نیازمند بررسی اجتهادی با استناد به عقل و شرع است.
موافقت با شرع، به معنای یک رویکرد پویا و اجتهادی است که از سطحی‌نگری و تقلید محض فاصله می‌گیرد.
این امر مستلزم فهم عمیق متون دینی و زمینه‌های تاریخی و فرهنگی آن‌هاست تا از برداشت‌های نادرست یا تحریف‌آمیز جلوگیری شود.
تسنیم: منظور از موافقت با عقل چیست؟
آیا عرفان باید از راه عقل به دست آید؟
فنائی اشکوری: خیر، منظور این نیست که آموزه‌های عرفانی صرفاً از راه عقل حاصل شوند، بلکه دست‌کم نباید با عقل در تضاد باشند.
عرفان معتبر باید با اصول عقلی سازگار باشد و از تناقضات یا گزاره‌های غیرمنطقی به دور باشد.
عقل، یکی از ابزارهای معتبر معرفت در کنار نقل و شهود است.
تأکید بر سازگاری با عقل، عرفان را از خطر وهم و خیال‌پردازی‌های غیرمنطقی مصون می‌دارد.
عقل در اینجا به‌عنوان یک فیلتر معرفتی عمل می‌کند که شهودات عرفانی را اعتبارسنجی می‌کند، به‌ویژه در مواردی که شهود ممکن است به تفسیرهای نادرست یا غیرواقعی منجر شود.
تسنیم: اگر عرفان همان چیزی است که عقل و شرع می‌گویند، پس عارف چه حرف جدیدی دارد؟
فنائی اشکوری: عرفان لزوماً به دنبال ارائه محتوای کاملاً جدید نیست.
اهمیت عرفان در نوع معرفت آن است که از جنس معرفت شهودی و حضوری است، نه صرفاً حصولی.
این معرفت، مرتبه‌ای برتر از معرفت عقلی یا نقلی دارد، زیرا حقایق را با باطن و جان درک می‌کند.
همچنین، شهود می‌تواند افق‌های جدیدی برای فهم عقلانی و استنباط از شرع بگشاید.
به‌عنوان مثال، ممکن است حقیقتی ابتدا از طریق شهود درک شود و سپس با عقل و استناد به متون دینی تأیید گردد.
این فرآیند، به غنای معرفت دینی کمک می‌کند.
ارزش افزوده عرفان در ارائه تجربه‌ای زنده و حضوری از حقایق دینی است که می‌تواند به فهم عمیق‌تر آیات و روایات منجر شود.
این تجربه شهودی، مانند پلی است که عقل و نقل را به هم متصل می‌کند و به سالک امکان می‌دهد حقایق را نه‌تنها بفهمد، بلکه آن‌ها را با تمام وجود حس کند.
تسنیم: منظور از الگو بودن معصومان چیست؟
فنائی اشکوری: منظور این است که تنها گفتار، رفتار و تقریر معصومان(ع) حجیت مطلق دارد.
غیرمعصومان، هرچند ممکن است سخنان یا اعمالی ارزشمند داشته باشند، مرجعیت ندارند مگر اینکه با عقل و شرع تأیید شوند.
فهم درست سیره معصومان نیز نیازمند آگاهی از تاریخ، شرایط و زمینه‌های قول، فعل یا تقریر آن‌هاست تا از برداشت‌های متحجرانه یا تعمیم‌های نادرست پرهیز شود.
تحلیل عقلی و استنباط صحیح از سنت در این مسیر حیاتی است.
الگو بودن معصومان(ع) به معنای یک مرجعیت پویا و چندبعدی است که شامل ابعاد معنوی، اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی می‌شود.
این الگوپذیری، سالک را از تقلید صرف یا برداشت‌های سطحی دور می‌کند و او را به سمت فهمی عمیق و اجتهادی از سیره معصومان هدایت می‌کند.
تسنیم: هماهنگی عقل، وحی و شهود به چه معناست؟
فنائی اشکوری: نباید بین دستاوردهای عقل و نقل و شهود ناسازگاری باشد.
چرا که فرض بر این است که هرسه از واقع کشف می‌کنند.
از نظر منطقی، عقل مقدم است، زیرا اعتبار وحی و شهود را عقل اثبات می‌کند.
اما از نظر کاشفیت، معرفت وحیانی مصون از خطاست و معرفت شهودی به دلیل حضوری بودن، از معرفت عقلی که حصولی است، قوی‌تر است.
با این حال، معرفت وحیانی و شهودی نباید با عقل در تعارض باشند.
هماهنگی این سه، تضمین‌کننده اعتبار معرفت است.
فهم ما از وحی ممکن است خطاپذیر باشد، اما وحی ذاتاً بی‌خطاست.
حاصل کلام اینکه این سه منبع، حلقه‌های یک زنجیره معرفتی هستند:
عقل، معیار سنجش صحت شهود است (هر شهودی که با بدیهیات عقلی ناسازگار باشد، وهم است).
نقل (قرآن و سنت)، مصحح مسیر شهود است تا عارف در دام تخیلات گرفتار نشود.
شهود، مکمل عقل و نقل است و با کشف باطن آیات، به تعمیق فهم دینی می‌انجامد.
هماهنگی این سه منبع معرفتی، عرفان شیعی را به یک نظام معرفتی منسجم تبدیل می‌کند که از یک‌سو از خطاهای شهودگرایی صرف جلوگیری می‌کند و از سوی دیگر، به عقل و وحی اجازه می‌دهد تا تجربه‌های شهودی را غنا بخشند.
این رویکرد، عرفان را از یک تجربه صرفاً فردی به یک نظام معرفتی جامع و اجتماعی ارتقا می‌دهد.
این شاخصه در عرفان امام خمینی(ره) برجسته است، چون ایشان هم فقیه، هم فیلسوف و هم عارف هستند و می توانند از هر سه روش معرفت استفاده کنند، چنانکه در عمل نیز چنین کرده اند.
تسنیم: منظور از خدمت به خلق و مشارکت اجتماعی چیست؟
فنائی اشکوری: اسلام ، دینی اجتماعی است و خدمت به خلق، جزء اصول آن است.
عارف، علاوه بر عبادت و حق‌الله، باید به حق‌الناس نیز پایبند باشد، چنانکه رسول خدا فرمود: "خیر الناس انفعهم للناس." این خدمت، به معنای مشارکت در امور عام‌المنفعه و خیررسانی به جامعه است، نه لزوماً ورود به سیاست.
افرادی که صلاحیت ورود به سیاست را ندارند، بهتر است از آن پرهیز کنند.
عارف باید عضوی مفید برای جامعه باشد و وجودش منشأ خیر، چه در بعد مادی و چه معنوی.
عارفان راستین در عین خلوت و مراقبه، در بحران‌های اجتماعی مسئولیت‌پذیر هستند.
ذکر و مراقبۀ عارف نباید او را از کار و انجام مسئولیت و خدمت بازدارد، چنانکه کار و خدمت هم او را از ذکر و مراقبه باز نمی‌دارد.
باید توجه داشت که خدمت به خلق در عرفان دو لایه دارد: لایۀ ظاهری، مانند مشارکت در امور مادی مانند اطعام فقرا یا ساخت مدارس و لایۀ باطنی که داشتن اخلاص در خدمت است که به‌عنوان یک عبادت متعالی شمرده می‌شود و تفاوت عارف خدمت‌گذار با خیران عادی در عنصر دوم است.
خدمت به خلق در عرفان شیعی، نه‌تنها یک وظیفه اخلاقی، بلکه بخشی از فرآیند تهذیب نفس است.
این خدمت، با اخلاص و نیت الهی، به عارف کمک می‌کند تا از خودمحوری فاصله گرفته و به مرتبه‌ای از فنای فی‌الله نزدیک شود، که این خود یکی از اهداف نهایی سلوک عرفانی است.
همه می دانند که این ویژگی در امام خمینی(ره) بیش از هر کسی برجسته است.
عرفان او عرفان عزلت و انزوا نیست، بلکه عرفان تحول، فعالیت سیاسی و دخالت در مسائل اجتماعی ملی و بین المللی است.
او دغدغه نجات مستضعفان جهان و مبارزه با مستکبران و طواغیت عالم را دارد.
او با این نگاه بزرگترین انقلاب در تاریخ اسلام را رقم زد.
تسنیم: منظور از اعتدال در سلوک عرفانی چیست و چه چیزی آن را تعیین می‌کند؟
فنائی اشکوری: اعتدال یعنی پرهیز از افراط و تفریط در سلوک عرفانی، اعم از عبادت، ریاضت یا سایر اعمال.
حد اعتدال را عقل و شرع تعیین می‌کنند.
هیچ عملی نباید به زیان فرد یا دیگران منجر شود یا با تکالیف دیگر تعارض پیدا کند.
به‌عنوان مثال، زهد یا عبادت نباید به خانواده یا جامعه آسیب برساند.
رفتار عرفانی باید با عقل و شرع سازگار باشد و از خسارت‌های جسمی، روانی یا اجتماعی جلوگیری کند.
ریاضت‌های افراطی که به تخریب جسم بینجامد، در اسلام نفی شده است؛ چنان‌که امام صادق(ع) در ردّ "صوفیانِ تارک دنیا" فرمودند: «لَیسَ مِنّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لآخرَتِهِ» (بحارالانوار، ج 1).
معیار اعتدال، توازن میان چهار رابطه است:
- رابطه با خدا (عبادت)
- رابطه با خود (تهذیب نفس)
- رابطه با خلق (خدمت)
- رابطه با طبیعت (حفاظت از محیط زیست).
مفهوم اعتدال در عرفان شیعی، به معنای ایجاد توازن بین جنبه‌های مادی و معنوی زندگی است.
این توازن، عرفان را از یک‌سو از زهدگرایی افراطی که به انزوای اجتماعی منجر می‌شود و از سوی دیگر از مادی‌گرایی که معنویت را کمرنگ می‌کند، دور نگه می‌دارد.
این رویکرد، عرفان شیعی را به یک نظام عملی و کاربردی برای زندگی مدرن تبدیل می‌کند.
امام خمینی اهل ذکر و مراقبه و تهجد و تهذیب و زهد و قناعت بود.
ریاضت او در چارچوب شریعت بود و ریاضت‌های افراطی و خارج از آموزه‌ های شریعت در سلوک او جایی نداشت.
انتهای پیام/